بالاخره ترامپ بر صندلی ریاست جمهوری آمریکا نشست. اکنون که او در کاخ حضور دارد، نفسهای بسیاری در سینه حبس است. همه این سئوال را از خود میکنند که او چه خواهد کرد و اقدامات او چه خواهد بود. این سوال و نگرانیها در اروپا و آسیا نیز وجود دارد اما جلوه ویژه آن نزد برخی از ایرانیان چشمگیر تر است. سه گروه سیاسی از ایرانیان از آنجا که آینده خود را در دستان او میبینند مدتی است نگران تصمیم گیریهای او هستند و میکوشند او را با خواستههای خود همراه کنند.
رژیم ولایت مطلقه درهمان حال که خود را به روسیه و چین نزدیک میکند، در تلاش است بتواند از ترامپ برای آینده خود تضمین بگیرد. اما رقیبان رژیم نیز برای دستیابی به قدرت یعنی سازمان مجاهدین خلق و وابستگان به رژیم سابق و پهلوی طلبها نیز بیکارننشستهاند. هر سه گروه، به نوعی تبلیغ میکنند که گویی ترامپ آنها را برای معامله بزرگ انتخاب کرده است!
گروه اول رِژیم ولایت مطلقه فقیه
یکی از این سه دسته، بخشی از قدرت را در ایران در دست دارد و ماههاست که برای نزدیک شدن به ترامپ میکوشد. مسئولان جمهوری اسلامی که زمانی زیر عَلَم "مذاکره با آمریکا هرگز" سینه میزدند، اکنون تلاش میکنند از "پارادایمهای کهنه" دست بردارند و با او مذاکرات مفصلی انجام دهند و برای تحقق این امر از هر کانال ممکنی هم استفاده میکنند. رژیم جمهوری اسلامی در پروژهای منتصب به اعتدالیون و اصلاح طلبان حکومتی، از ماهها قبل بدنبال نزدیک شدن به آقای ترامپ بود و البته در اینکار خامنهای دست آنها را باز گذاشته است. نمونههای زیر بیانگر تلاشهای سیستماتیک مسئولان جمهوری اسلامی در ماههای اخیر در این زمینه میباشد.
اولین بار آقای ظریف، معاون راهبردی ریاست جمهوری، ۱۳ آذر ماه در مقالهای در روزنامه فارین افرز Foreign Affairs نوشت: "پزشکیان آماده است که از «پارادایمهای کهنه» دست بردارد. پزشکیان به دنبال همکاری با کشورهای همسایه و تقویت روابط ایران با متحدانش است و خواستار تعاملی سازنده با غرب نیز هست. " او نوشته است که دولت پزشکیان برای «مدیریت تنش» با آمریکای ترامپ آماده است و رئیسجمهور ایران امیدوار است که مذاکراتی «درباره توافق هستهای و به شکل بالقوه درباره مسایل دیگر» انجام شود.
در این مقاله، برای اولین بار یک مسئول عالیرتبه سیاسی ایرانی، راه را برای مذاکره نه تنها در باره مسائل هستهای بلکه در باره "مسایل دیگر" نیز باز میکند. حسین موسویان هم که به نوعی سخنگوی گروه ظریف درخارج از کشوراست در ۱ دیماه نوشت: "نهایت اینکه مسئولین کشور باید بپذیرند که شیوه گذشته قابل استمرار نیست و ضروری است برای اصلاح، تصمیمات بزرگ و شجاعانهای در حوزه روابط خارجی و سیاستهای داخلی اتخاذ کنند. "
عراقچی، وزیر خارجه پزشکیان در۲ دیماه گذشته گفت: "ما نسبت به مسالمت آمیز بودن پرونده هستهای خود اطمینان کامل داریم و مانعی برای مشارکت دادن دیگران نداریم و حتی بعد از عقبنشینی آمریکا از مذاکرات، ما به هیچ وجه میز مذاکرات را ترک نکردیم و همواره آماده ورود به مذاکرات شرافتمندانه بر اساس احترام و منافع متقابل هستیم. "
اسحاق جهانگیری از اطلاح طلبان نیز ۷ دی میگوید: "ایران در منطقه پرحادثه، پرتلاطم و ملتهب، قویترین و بزرگترین کشور است. بههم زدن آرامش ایران؛ یعنی بههم زدن آرامش منطقه. آمریکاییها اینها را فهمیدهاند، اگر نفهمیدهاند حتماً باید بفهمند. ما هم فهمیدهایم و باید بفهمیم که راهی جز مذاکره وجود ندارد. ما نمیتوانیم با ژست گرفتن بگوییم که مذاکره نمیکنیم و بگذاریم مشکلات مردم باقی بمانند. ما باید با تمام ظرفیت و قدرت دیپلماسی مان بهدنبال حل مشکلات خودمان با دنیا و آمریکا از طریق مذاکره باشیم. "
تمامی این گفتهها و نوشتهها، خلاف قانون "اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران" است که در سال ۱۳۹۹ توسط مجلس شورای اسلامی در زمان روحانی برای فلج کردن مذاکرات به تصویب رسید. زیرا طبق آن قانون، در شرایط فعلی نه تنها در باره امور دیگر، جایی برای مذاکره وجود ندارد بلکه حتی در باره سیاست هستهای هم مذاکره محل پیدا نمیکند. اما اکنون این قانون به نسیان سپرده شده است.
در این راه و برای حصول این امکان، جمهوری اسلامی تمامی درها را برای مذاکره بازگذاشته است و از عراق گرفته تا ژاپن و قطر نیز همگی واسطه انجام آن هستند. بعنوان نمونه، خبرگزاری کیودو ژاپن در تاریخ ۶ دی ماه، مدعی شد دولت ایران در حال بررسی میانجیگری ژاپن در مذاکرات پشت پرده با دولت بعدی «دونالد ترامپ» درباره موضوع هستهای است. خبرگزاری کیودو با انتشار این مطلب گزارش داد: "دولت قبلی ترامپ، رویکرد سختگیرانهای نسبت به موضوع برنامه هستهای ایران داشت که موجب افزایش تنشها در روابط ایران و آمریکا شد. " در خصوص نقش ژاپن به عنوان میانجی در روابط ایران و آمریکا در دوره ترامپ، میتوان به تلاشهای «شینزو آبه» نخست وزیر وقت ژاپن در دوره اول ترامپ در این زمینه نیز اشاره کرد. هر چند تلاشها در آن زمان بی نتیجه ماند ولی میتوان ارزیابی کرد شرایط کنونی ایران، منطقه و مناسبات بین المللی متفاوت از آن زمان است و طرف ایرانی نیز برای گفتوگو با دولت ترامپ ابراز تمایل کرده است.
وبسایت إرم نیوز، نزدیک به امارات متحده عربی، دوشنبه اول بهمن به نقل از منابع آگاه خود خبر داد «یک شخصیت سیاسی» در عراق، چراغ سبزی برای گشودن کانالی ویژه به منظور «وساطت میان آمریکا و ایران» دریافت کرده است. ارمنیوز به نقل از منابع خود نوشت: «رهبری سیاسی ایران به نمایندگی از دولت مسعود پزشکیان، به عراق اعلام کرده که آمادگی گشودن درهای گفتوگو و نشستن پشت یک میز با آمریکا را دارد. هفته گذشته فواد حسین، وزیر امور خارجه عراق اعلام کرد کشورش میخواهد در دوره ترامپ روابط خوبی با آمریکا داشته باشد.
گروه دوّم سازمان مجاهدین خلق ایران
در ۲۰ دیماه سازمان مجاهدین خلق همایشی با عنوان «ایران: مقاومت سازمانیافته، کلید سرنگونی» را برگزار کرد که از شخصیتهای غربی برای شرکت در آن دعوت کرده بود. این سازمان، ۲۲ دیماه گزارش داد که کیت کلاگ، ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا و نماینده ویژه آقای ترامپ در امور اوکراین و روسیه، در همایش مجاهدین خلق در حومهٔ پاریس شرکت کرده است. او در سخنرانی خود در نشست سازمان مجاهدین خلق، خواستار بازگشت جهان به سیاست «فشار حداکثری» بر حکومت جمهوری اسلامی ایران شد و تصریح کرد علاوه بر «نیروی نظامی» باید از فشار «اقتصادی و دیپلماتیک» نیز به این منظور استفاده کرد. مبلغان سازمان مجاهدین خلق در شبکههای اجتماعی از شرکت کیت کلاگ بسیار خرسند شدند و از "حضور ژنرال کیت کلاگ در کنفرانس سیاست جدید در قبال رژیم جنایتکار آخوندی و وامصیبتای سطلی [کلمه توهین آمیز برای سلطنت طلبان]- سپاهی در وحشت از سرنگونی" سخن میگویند. دقیقا در تبلیغات میخواهند بنمایانند که در دلبری از ترامپ، هم رژیم و هم سلطنت طلبان بازی را به آنها باختهاند.
مجاهدین با تبلیغات بسیار نوشتند که او گفته است که فرصتی برای «تغییر ایران به سمت وضعیت بهتر» وجود دارد اما این فرصت همیشگی نیست و باید از ضعفی که اکنون (در حکومت ایران) میبینیم، استفاده کنیم. امید وجود دارد و بنابراین باید اقدام هم باشد». در افتتاحیه همایش شورای ملی مقاومت که در دفتر مرکزی آن در «اُوِر سوراواز» در حومه پاریس برگزار شد، مریم رجوی گفت: «توازن قدرت منطقهای علیه رهبری ایران تغییرکرده است؛ به ویژه با سقوط رژیم بشار اسد و ضربه خردکنندهای که اسرائیل بر مهمترین متحد جمهوری اسلامی، حزبالله، وارد کرده است». سایت شورای ملی مقاومت دو روزقبل از آن تصاویری از دیدارمایک پومپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا در دولت قبلی دونالد ترامپ، با مریم رجوی، رهبر این شورا را منتشر کرده بود.
گروه سوّم طرفداران بازگشت سلطنت پهلوی
اقدامات طرفداران بازگشت سلطنت پهلوی به وضوح چشمگیر است و آنها در تلاش هستند تا با سازمان مجاهدین خلق در دلربایی از ترامپ رقابت کنند. رضا پهلوی روز جمعه ۳۰ شهریور ماه (۲۰ سپتامبر) در نشست سالانه شورای اسرائیلی-آمریکایی (AIPAC) سخنرانی کرد، و در آن جلسه لابی اسرائیلی او را شاه آینده ایران عنوان داد. جالب اینجاست که تبلیغات سلطنتطلبان درباره این نشست به گونهای بود که به نظرمیرسید ترامپ و رضا پهلوی به طور مشترک در این کنفرانس شرکت میکنند و نوعی رابطه بین آنها را به خوانندگان القا میکردند. اما این نشست از تاریخ ۲۹ تا ۳۱ شهریور ماه در هتل هیلتون واشنگتن برگزارشد و در این دو روز، افراد زیادی برای سخنرانی دعوت شده بودند که ارتباط مشترک آنها تنها نزدیکی به حکومت نتانیاهو بود و ترامپ و رضا پهلوی حتی دیداری نیز با هم نداشتند.
پس از انتخاب ترامپ، رضاپهلوی روز چهارشنبه ۱۶ آبان، ضمن تبریک به دونالد ترامپ، نوشت: "شما در اولین دوره ریاستجمهوری خود، قاطعانه در کنار مردم ایران و علیه جمهوری اسلامی ایستادید؛ رژیمی که نه تنها خاورمیانه، بلکه مردم آمریکا را نیز با ترور، بیثباتی و آشوب تهدید میکند. اکنون شما این فرصت را دارید که تاریخساز شوید و با کمک به پایان دادن به این تهدید، یک بار برای همیشه، میراثی از صلح پایدار به جا بگذارید. "
در پیامی هم که دیروز به ترامپ نوشت، آمده است: "هممیهنان من در ایران شجاعانه برای این تغییر میجنگند و من آمادهام تا با شما و دوستانمان در منطقه همکاری کنم تا این رویا را به واقعیت تبدیل کنیم. با حمایت و رهبری شما در صحنه جهانی، میتوانیم مسیر تاریخ را تغییر دهیم و شما میتوانید میراثی به عنوان یک معمار واقعی صلح به جا بگذارید. " در این دلربایی، رضا پهلوی تلاش دارد تا حس خودبزرگی ترامپ را هم اقناع کند. این پیامها و مصاحبههای دیگر او بخوبی نشان از نیاز او به ترامپ و اسرائیل برای آلترناتیو شدن دارد.
دو روز پیش نیز سلطنت طلبان در تبلیغات خود وانمود کردند که رضا پهلوی به ترامپ بسیار نزدیک است و روز شنبه ۲۹ دی ماه عکسی از رضا پهلوی با جی پیتر پالم، فرستاده پیشین دولت دونالد ترامپ به آفریقا، منتشر کردند و نوشتند که تصاویر از مهمانی "پیش از مراسم تحلیف دونالد ترامپ" با حضور شاهزاده رضا پهلوی و نایجل فارژ، رهبر راستگرای بریتانیا میباشد. در عین حال طرفداران نظام پیشین بشدت به سازمان مجاهدین بخاطر روابطی که با مقامات آمریکایی دارد حمله میکنند و تعجب میکنند چرا برخی از مقامات آمریکایی با "این سازمان تروریستی" رابطه دارند.
رضا پهلوی خود درگفتوگو با شبکه «من و تو» درباره «سازمان مجاهدین خلق» و دیدارهای صورتگرفته برخی از نمایندگان این سازمان با برخی مقامات اروپایی و آمریکایی میگوید: "اینکه هدف نهایی مجاهدین چیست و بر چه اساسی میخواهند حرکت کنند، راستش را بخواهید من مشکل میتوانم باور کنم که یک سازمانی ادعای دموکراسی و برابری کند، اما در خود آن سازمان، زنان یک طرف و مردان جدا از هم مینشینند و اسمش را هم میخواهند دموکراسی و حقوق بشر بگذارند.... این چیزی است که در عمل باید ثابت شود وگرنه هرکسی میتواند هر ادعایی کند، دنیا هم ممکن است خیلی چیزها را نبیند، یا درک نکند یا متوجه نشود اما مردم ایران اینها را تجربه کردهاند، اینها سؤالات جدی و منصفانه است که باید پرسیده شود. "
این مسابقه در دلبری از ترامپ از سوی جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین خلق و سلطنت طلبان، که در واقع مسابقه باج دهی است بار دیگر یادآور همان مثلث وابستهای است که نمیخواهد مردم ایران وارد صحنه شوند و اکنون تحکیم خود در قدرت و یا رسیدن به قدرت را در جواب مثبتی از سوی ترامپ میدانند. البته رژیم حاکم قدرت را در اختیار دارد و آماده باج دادن و عقب نشینی است و دو دسته دیگر اول باید قدرت را بدست آورند و بعد باج دهند. از اینرو احتمالا ترامپ بیشتر تمایل به باج نقد گرفتن دارد!
این رفتارها، باید مردم را بار دیگر به مسئله اساسی بودنِ اصل استقلال که جداناپذیر از آزادیها نیست، و در تجربه ۱۵۰ سال تاریخ سیاسی و اجتماعی معاصر ایران مشخص شده است لازمه دمکراسی میباشد، حساس کند و چنانچه آنها خواستار دمکراسی هستند باید خود عمل کنند و از این مثلث زور پرست فاصله بگیرند تا از دست این رژیم و دیگر وابستگان به کانونهای قدرت و زورمداری رها گردند. اکنون برای نیروهای دمکرات مستقل و آزادیخواه که تغییرات را از طریق مردم میخواهند بهترین فرصت است که از ضعف رژیم و نیروهای وابسته استفاده کرده و با مدیریت و سازماندهی هماهنگ در خور برای پایان دادن به رژیم حاکم به تلاش بیشتر بپردازند.
مهران مصطفوی
*