ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعه در یادداشتی با عنوان «مبانی حکمرانی در آموزههای علوی» پس از نقل بخشی از متن نهجالبلاغه درباره «نارضایتی مردم» و «به لرزه درآمدن پایههای حکومت» نوشت: «چنانچه نارضایتیها ادامه پیدا کند، منتهی به قیام و انقلابها خواهد شد»
آیت الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید شیعیان؛ در نوشتاری به موضوع «مبانی حکمرانی در آموزه های علوی» پرداخت و تصریح کرد: «اسلام یک آیین اجتماعی فراگیر است و دستورات فراوان اجتماعی دارد، و لازمه اجراییکردن آن تشکیل حکومت دینی است. [اما حکمرانی نیازمند تمهیدات اصول خاصی است که باید مدنظر خطمشیگذاران و مدیران عالی قرار گیرد]؛ همان اصولی که حکومت حقّ و عدالت علی علیه السلام [علیرغم] مخالفتهای شدید سران دنیاپرست [در پی] حفظ [آن بود]، هر چند به قیمت مخالفتها، کارشکنیها و سرانجام شهادتش تمام شود.»
به گزارش حوزه نیوز، در بخشهایی از این نوشتار آمده است:
«هدف امام حکومتکردن به هر قیمت نبود، بلکه حکومت را برای حفظ اصول و ارزشها لازم میدانست، هر چند موقعیت و حتّی جان او در این راه قربانی شود و البتّه درک این واقعیت برای کسانی که با فرهنگ انبیاء و اولیاء آشنا نیستند، آسان نیست.
مهمّترین منبعی که در این [نگاشته] مورد استفاده قرار گرفته، «نهج البلاغه» است و مملوّ است از نکات برجسته پیرامون این بحث که ابعاد این مسئله را تذکر میدهد.
به عکس آنچه بعضی فکر میکنند، مشکل بزرگ جامعه ما، مشکل «کمبودها» نیست؛ مشکل «ضعف بعضی از مدیریتها» است؛ لذا نکتهای که یادآوری آن لازم به نظر میرسد این است که مهم در امر مدیریت و [حکمرانی]، «دانستن» این اصول و ضوابط و قواعد نیست، بلکه مهم «به کار بستن» آنهاست که آن هم کار نسبتاً دشواری است، «و بدون زیر بنای اعتقادی و خودسازی و تقوی و تهذیب نفس میسّر نیست!».
هر گاه [مدل حکمرانی] با الهام از مبانی معنوی اسلام و دستورهای جامع الاطراف و حرکتآفرین آن اصلاح گردد، به سرعت میتوانیم ضعفها را به یاری خدا جبران کنیم و بر مشکلات پیروز شویم.
رضایت مردم
بدیهی است هنگامیکه خداوند از حکومتی راضی و خلق خدا از آن خشنود باشند، دوام و بقای آن تضمین شده است.
آنچه در جملۀ کوتاه بالا آمد در واقع زیربنای حکومتهای پایدار را تشکیل میدهد. اگر [رضایت] اکثریت مردم که چرخهای زندگی اجتماعی با دست و بازوی آنها در حرکت است، بیش از همه زحمت میکشند و بیش از همه به کشورشان علاقه مندند [حاصل نشود] آن هنگام است که پایههای حکومت به لرزه درمیآید، و به گفته شاعر:
نفسها ناله شد در سینه آهسته آهسته/ فزون تر گر شود این نالهها فریاد میگردد
چنانچه نارضایتیها ادامه پیدا کند، منتهی به قیام و انقلابها خواهد شد.