آیا نسل Z جامعه ایرانی از نظامهای موروثی و تمامیتخواه عبور کرده است؟
»مقدمه«
با شکلگیری اعتراضات و جنبشهای اجتماعی جدید در ایران، یکی از پرسشهای اساسی این است که نسل جوان ایران، به ویژه نسل Z (متولدین دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ شمسی)، چه نگاهی به نظامهای سیاسی موروثی و تمامیتخواه دارد. برخی از جریانهای اپوزیسیون خارج از کشور معتقدند که این نسل به دنبال بازگشت به نظام پادشاهی است !! :
در حالی که بسیاری از تحلیلگران و جامعهشناسان، دیدگاهی متفاوت دارند. برای پاسخ به این پرسش، لازم است که نقش نسل Z در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران بررسی شود و همچنین ارزیابی شود که آیا این نسل توانسته است از چارچوبهای فکری و سیاسی موروثی و تمامیتخواه عبور کند یا خیر؟...
۱. نسل Z هویتی نوین در تاریخ ایران
نسل Z در ایران بر خلاف نسلهای قبلی، در فضایی بزرگ شده است که به واسطه دسترسی به اینترنت، شبکههای اجتماعی، و اطلاعات جهانی، نگاه متفاوتی به سیاست و جامعه پیدا کرده است.
این نسل بهطور عمده:
آگاه تر از گذشته ،با آگاهی از تاریخ سیاسی ایران، چه در دوران مشروطه، چه در زمان پهلوی، و چه در دوره جمهوری اسلامی، انتقادات خود را به هر سه نظام بیان کرده است.
تنوع در اندیشه :
نسل Z برخلاف نسلهای پیشین، کمتر در قالب ایدئولوژیهای کلان مانند اسلامگرایی، چپگرایی، یا ملیگرایی قرار میگیرد و بیشتر به سمت ارزشهایی مانند حقوق بشر، آزادیهای فردی، و برابری گرایش دارد.
ضدمرکزگرایی: این نسل به ویژه با تمرکز قدرت در یک فرد یا یک نهاد، چه به شکل پادشاهی و چه به شکل دینی، مخالفت نشان داده است.
............
۲. تاریخچهای از عبور یا بازگشت به نظامهای موروثی
در تاریخ ایران، جامعه بهکرات به ساختارهای موروثی و تمامیتخواه اعتراض کرده است. جنبش مشروطه، به عنوان اولین حرکت گسترده مردمی، نشاندهنده تمایل جامعه به کاهش قدرت مطلقه شاه بود. هرچند در دوره پهلوی اول و دوم، با وجود اصلاحات اقتصادی و اجتماعی، تمرکز قدرت و نبود آزادیهای سیاسی، نقدهایی جدی را به دنبال داشت.
پس از انقلاب ۱۳۵۷، با کنار رفتن پادشاهی، امید به یک نظام دموکراتیک به وجود آمد؛ اما جمهوری اسلامی نیز به سرعت به یک نظام تمامیتخواه تبدیل شد. تجربه این سه دوره تاریخی، نسل Z را به این نتیجه رسانده است که تمرکز قدرت، فارغ از نوع نظام، تهدیدی برای آزادیهای فردی و اجتماعی است.
.................
۳. نسل Z و شکاف با اپوزیسیون سنتی
بخش عمدهای از اپوزیسیون خارج از کشور، به ویژه طرفداران بازگشت پادشاهی، معتقدند که نسل جوان ایران به سلطنت علاقهمند است. این ادعا، بیشتر بر اساس حضور برخی چهرههای شناختهشده در فضای مجازی و شعارهایی مانند «رضاشاه، روحت شاد» در برخی از اعتراضات است.
با این حال، این ادعا قابل نقد است:
شعارهای اعتراضی: شعارهای مربوط به رضاشاه یا پادشاهی ( که به عقیده برخی تحلیل گران از طرف حکومت به جهت اختلاف پراکنی و به انحراف کشیدن اعتراضات سراسری ) بیشتر در واکنش به ناکارآمدی جمهوری اسلامی مطرح شدهاند و لزوماً به معنای حمایت از بازگشت سلطنت نیستند.
تحليلهای سطحی: بسیاری از اپوزیسیون، نگاه سطحی و نمادین به این شعارها دارند و از بررسی عمق تغییرات فکری نسل Z بازماندهاند.
فاصله گیری از ایدئولوژیها: نسل Z، برخلاف اپوزیسیون سنتی، کمتر به دنبال بازسازی گذشته و بیشتر به دنبال خلق آیندهای نوین است.
..............
۴. آیا نسل Z از نظامهای موروثی و تمامیتخواه عبور کرده است؟
با توجه به بررسیهای صورتگرفته، میتوان ادعا کرد که نسل Z به دلایل زیر از نظامهای موروثی و تمامیتخواه عبور کرده است:
1- نگاه انتقادی به تاریخ: این نسل نه تنها جمهوری اسلامی، بلکه دوران پهلوی و قاجار را نیز به نقد میکشد و بر نواقص هر سه دوره تأکید دارد.
2- عدم تمرکز بر فرد یا خاندان: نسل Z بیشتر به سمت نهادینهسازی آزادیها و دموکراسی گرایش دارد و به دنبال تمرکز قدرت در یک فرد یا خانواده نیست.
3- جهانیسازی اندیشه: تأثیر جهانیشدن و دسترسی به اطلاعات باعث شده است که این نسل به ارزشهای جهانی مانند حقوق بشر و حکومت قانون اهمیت دهد.
...............
۵. چالشها و آیندهنگری
اگرچه نسل Z گامهای مهمی در عبور از نظامهای موروثی و تمامیتخواه برداشته است، چالشهایی نیز وجود دارد:
نبود سازمان دهی منسجم: اعتراضات نسل Z تاکنون بیشتر خودجوش بوده و فاقد رهبری یا برنامه ریزی بلندمدت است.
سرکوب شدید: جمهوری اسلامی با ابزارهای سرکوب، تلاش کرده است این جنبش را خنثی کند.
تحریفهای رسانهای: برخی از جریانهای سیاسی، بهویژه در خارج از کشور، تلاش دارند تا خواستههای نسل Z را به نفع خود مصادره کنند.
..................
" نتیجهگیری "
نسل Z ایران، برخلاف ادعای برخی از اپوزیسیون، از نظامهای موروثی و تمامیتخواه عبور کرده و به دنبال مدلی نوین از حکمرانی است که در آن آزادی، برابری، و عدالت اجتماعی نهادینه شود
این نسل نه تنها جمهوری اسلامی، بلکه هر نوع نظامی که بر تمرکز قدرت و سرکوب آزادیها تأکید دارد را به چالش کشیده است.
برای موفقیت این جنبش، نیاز به بازتعریف و سازماندهی است تا بتواند چشم اندازی شفاف برای آینده ارائه دهد چشم اندازی که در آن، تمرکز بر خواستههای واقعی جامعه، نه بازگشت به گذشته، محور اصلی باشد.
پارسا زندی (مشاور حقوقی )