برای ۲۵ بهمن؛ "چه میخواهیم"
رحیم قمیشی
ما مدعی نیستیم اکثریت جامعه هستیم
اما مدعی هستیم حرف حقی داریم.
برای بیان حرف حق قرار نیست الزاماً اکثریت جامعه باشیم
روز ۲۵ بهمن قرار نیست لشکرکشی کنیم.
قصد نداریم هیچکس را سرنگون کنیم!
ما مدعی نیستیم حرف همه مردم را میزنیم!
ما حرف خودمان را میزنیم؛
"برداشته شدن حصر غیرقانونی"
و خوب میدانید و میدانیم
این یعنی آغاز روندی برای اجرای قانون.
تقاضای علنی رفع حصر یعنی که دیگر نمیخواهیم فقط پچپچ کنیم، فقط پست بگذاریم و تنها در فضای مجازی حاضر باشیم.
تقاضای آزادی زندانیان بیگناه، یعنی جامعه تکصدا نیست، بیصدا نیست.
ما حتما به وزارت کشور، استانداری، فرمانداری و حتی رئیس جمهور نامه خواهیم نوشت که چه تاریخی، چه ساعتی و در کجا قرار است اجتماع کنیم. و به آنها یادآور خواهیم شد حفظ امنیت اجتماع ما بر عهده آنهاست.
به آنها خواهیم گفت این حق قانونی ماست، طبق اصل مصرح قانون اساسی.
همانطور که بازداشت هیچ فردی بیش از ۲۴ ساعت، طبق قانون اساسی مجاز نیست، چه در حصر خانگی، چه در کلانتری و یا در زندان.
ما بدنبال کسب مجوز برای آن روز نخواهیم بود، تقاضای مجوز یعنی بدعت گذاردن برای هر تجمع دیگری.
تا بخواهند اجازه بدهند یا اجازه ندهند...
همینکه یک هفته قبل اعلام میکنیم
هیچ سلاحی با خود حمل نمیکنیم
صدمهای به اموال عمومی نمیزنیم
و به زندگی عادی مردم آسیب نمیزنیم
ما مجوز داریم
قانون اساسی این حق را به ما داده است.
و هیچ قانون دیگری و هیچ شخص دیگری، نمیتواند آن را نقض کند.
راست میگویند آزادی محصوران هدف اصلی ما نیست، آنها هم مثل همه مردمند.
از حصری در میآیند به حصر دیگری!
مردم تقاضاهای مهم دیگری هم دارند؛
تقاضای اجرای قوانین حداقلی مصوب خودشان
تقاضای برخورداری از حق اعتراض
طرح و توجه به خواستههایی که اکثر مردم در دل دارند
رهایی از چنبره فقر و تورم و بیکاری.
آنها حق دارند مطالباتشان را اعلام کنند.
حاکمیت چنان ترسی در دل مردم و جوانان عزیز، از بیان هر گونه اعتراضی، جا انداخته که، ما خواهش کردهایم جوانها اجازه دهند فعلا و در این مرحله مایی پیشقدم شویم که قبلترها با امیدهایی، وعده بهبود و روزهایی خوب به آنها داده بودیم. و نمیدانستیم اینطور میشود!
خواهش کردهایم اگر ایثارگران و خانوادههای شهدا و انقلابیون سابق و فرهنگیان و اساتید و شخصیتهای شناخته شده، پیشقدم شدند، آنها تنها به حمایت ما بایستند و برایمان دعا کنند.
ما در روز ۲۵ بهمن تابلوهایی خواهیم داشت برای تقاضای رفع حصر، تقاضای تمکین به قانون، توجه به حقوق مردم، به رسمیت شناخته شدن خواست اکثریت مردم. توجه به بندهایی از قانون اساسی که سالهاست زیر پا گذارده شده.
ما شاید ۱۰ نفر شویم
هرگز خجالت نخواهیم کشید!
شاید ۲۰ نفر شویم
شاید ۱۰۰ نفر
شاید هم هزار نفر!
آیا یک نظام سیاسی از تجمع دهها نفر، با اعلام قبلی، با تعیین هدف تجمع، باید بترسد، باید به وحشت بیفتد؟
تجمع ۲۵ بهمن میتواند یک بازی برد برد شود. هم ما موفق شویم تجمعی بر خلاف خواست و منویات حاکمیت برگزار کنیم و نظر مخالف خود را ابراز داریم، هم حاکمیت نشان دهد حاضر است نظر مخالفان را بشنود و اگر حرفشان درست بود آن را بپذیرد!
اینکه ما بخواهیم محصوران در صورت نیاز، دادگاهی هم بشوند.
اینکه ما بخواهیم معلوم شود مسئول تداوم غیرقانونی حصر، کدام نهاد است.
اینکه ما بخواهیم حقوق مردم را طلب کنیم و بگوییم فقر و گرانی مردم را خسته کرده.
نه زیادهخواهی است
نه لرزاندن پایههای نظام
نه توطئه اجانب
نه اغتشاش
اگر حاکمیت چنین برداشتی دارد
مشکل از خودش است...
که ممکن است ترس بر آنها غلبه کرده باشد
از ظلمهای زیادشان!
بازی دو سر برد را، هیچ عاقلی به دو سر باخت تبدیل نمیکند!
اگر هم طرفی بخواهد باخت را انتخاب کند، آن ما نخواهیم بود!
ما که جز ساختن ایران
و ساختن آینده کشور
و ایجاد امید در دل جوانها
و رفع محدودیتهای غیرقانونی از محصوران
چیزی نخواسته بودیم.
اگر تا ۲۵ بهمن محصوران آزاد شدند
عقلانیت خوبی در نظام بوجود آمده.
اگر آزاد نشدند و برای برگزاری تجمع مزاحمتی ایجاد نکردند، یعنی اندک عقلانیتی پیدا کردهاند.
اگر هم خواستند نشان دهند عقلانیتی در کار نیست.
ما تکلیف خود را متوجه شدهایم...
چیزی از دست نمیدهیم!
تا حال کتک میخوردیم
یکبار دیگر هم میخوریم
ما کتک خورمان بد نیست...
فقط شاید از خجالت جوانها و نسل جدید
بتوانیم دربیاییم!
و این یک لطف است به ما.
ما برای ۲۵ بهمن آماده میشویم!
رفع حصر غیرقانونی یک پیشنهاد نیست
یک التماس نیست.
یک خواسته بسیار جدی است
و کاملآ قانونی!