نامه به نتانیاهو و ترامپ
ما مردم ایران صدا و پیام مهم شما را شنیدیم، و امیدواریم شما هم صدا و پیام مهم ما را بشنوید.
ما مردم ایران، پیشاپیش به شما و جهان اعلام میکنیم که ما نه بمب اتم میخواهیم نه موشک. نه جنگ میخواهیم نه دشمنی.
بنابراین، آقایان ترامپ و نتانیاهو، در صورت حمله، و ورود به جنگ با ج. ا.، فقط دشمنان حقیقی خودتان، یعنی سران ج. ا. را نشانه بگیرید و بزنید. چرا که ما مردم هم با شما خواهیم بود.
در صورت تحریم حد اکثری هم، فقط دشمنان خودتان، یعنی سران ج. ا. را نشانه بگیرید و تحریم حداکثری کنید. چرا که ما مردم هم با شما خواهیم بود. "
یک تیر چهار نشان
این پیامی است که ما مردم ایران میتوانیم از هزار طریق به ترامپ، نتانیاهو و سران جهان بفرستیم تا شاید مثمر ثمر گردد. تا با یک تیر شاید چهار نشان را بزنیم:
هم ما مردم را نابود نکنند.
هم کشورمان را نابود نکنند.
هم دشمنان مان، "همه سران ج. ا. را، بزنند.
هم سران ج. ا. بفهمند چقدر ما مخالفشان هستیم...
چرا که "کسی که تلاش نکند انتظار نتیجهای هم نمیتواند داشته باشد".
نقشه راه:
"سران ج. ا. ۴۶ سال علیه ما مردم و مردم سالاری در ایران، توطئه کردهاند. ما مردم را امروز پس از ۴۶ سال نابود و نیست کردهاند. نیک میدانید که ما مردم کوتاهی نکردیم و بارها برای حق و حقوق مان قیام کردیم و هزاران کشته و اسیر (زندانی سیاسی)، و میلیونها زخمی فیزیکی و روحی دادهایم و داریم. اما این حاکمان سنگ دل و فاشیست، به ما مردم خیرخواه و دمکراسی خواه، رحم نمیکنند. و به هر طریقی به ما تجاوز و تعدی و ستم کردهاند و میکنند.
راه خروجی تا امروز از این بن بست جهنمی نیافتهایم.
بنابراین، امروز، نقشه راه دقیقی، از طریق رسانههای مردمی و رسانههای اجتماعی و ایمیل و سیاسیون مردم دوست، به شما پیشنهاد میکنیم و امیدواریم مورد مطالعه و و بحث و تاییدتان قرار بگیرد:
۱ــ درصورت حمله، و ورود به جنگ با ج. ا فقط به "همه سران ج. ا. " اعلام جنگ کنید. در اینصورت، "همه سران ج. ا. "، همچون سران حزب الله مجبور به پنهان شدن و فرار کردن خواهند شد. فقط و فقط "همه سران ج. ا. " را هدف بگیرید. و با ترورهای نقطهای و بی وقفه، همچون حملات بسیار دقیقی که علیه قاسم سلیمانی و اسماییل هنیه و حسن نصرالله و... به انجام رساندید، "فقط همه سران ج. ا" را نشانه بگیرید تا با یک تیر چند نشان بزنید. تا ما مردم ایران خودمان حکومت را پس بگیریم.
چرا که "مذاکره" متعلق به سران ج ا و دیگر رهبران خودخوانده نیست! طرف مذاکره شما ما مردم ایران هستیم و خواهیم بود. و ما با انتخابات کاملا آزاد و برابر و مستمر، حتی زیر نظر سازمان ملل، دقیقا همانند انتخابات هایی که در کشورهای دمکراتیک و پیشرفته شما جاری هستند، نمایندگان حقیقی خود را به شما و جهانیان معرفی خواهیم نمود. چرا که پیام و هدف ما پیشاپیش فقط صلح و دوستی و استقلال و احترام متقابل و توسعه پایدار است.
ما مردم ایران خواهان این هستیم تا با همان ابزار متعارف بین الملل و بدور از ایدئولوژی و افراطی گری از هر فرصتی بنحو احسن استفاده کنیم.
۲ـ پس هرگونه مذاکره با نمایندگان حقیقی مردم سالار انجام شود تا دارای مشروعیت مردمی و دمکراتیک ایرانی باشد. چنین نمایندگانی فقط از طریق انتخابات کاملا آزاد و برابر و مستمر هر چهار سال، بنابراین از طریق نظام جمهوری و مردم سالاری حقیقی، میتوانند معین گردند.
۳ـ بنابراین ما خواهان سیاست "نه نه" است: "نه جنگ فراگیر نه معامله با سران ج. ا! "
۴ـ تکرار و تاکید میکنیم که سران ج. ا نماینده ما مردم ایران نیستند. بلکه سران ج. ا.، دشمنان و جلادان ما مردم ایران هستند. بنابراین ما مجبوریم هر اسلحه و ابزار دفاعی را بروی این جلادان مان هدایت کنیم. تا ما مردم، خودمان را با توجه به اصل و حق "دفاع مشروع"، نجات دهیم.
۵ـ تعدادی از رهبران اپوزیسیون بطور خودخوانده، مشخصات و ابزار پوپولیسم و فریب و حتی فاشیسم را بکار گرفتهاند اما نماینده ما مردم ایران نیستند.
۶ـ پس ما مردم، نمایندگان جدید مردمی و مردم سالارِ خود را از طریق انقلاب و انتخابات کاملا آزاد و برابر و مستمر اعلام خواهیم کرد. "
پایان نامه.
حال، شما هموطنان اگر پیشنهاداتی دارید، با رعایت کامل احترام متقابل، پیشنهاداتتان را در کامنتها ارائه کنید. اما اگر منکر رای آزاد و برابر و مستمر مردم ایران هستید، بهتر است، البته با احترام متقابل، نقشه خود جداگانه را ادامه دهید. و تلاش بر تخریب یکدیگر نکنیم چرا که چنین عملکردهایی دمکراتیک نیستند و ماهیت حقیقی افراد و گروهها را نمایان میکنند.
ما هم پیروزیم، از لحظهای که اراده بکنیم
در این بخش دوم، به یادداشت حسین علیزاده برگردیم که چندی پیش نوشت:
حالا که بازگشت ترامپ این گمان را دامنزده که بر جمهوری اسلامی سخت بگیرد، به یاد آوردن دو خاطره از روز سوگند اوباما در دور اولش، میتواند آموزنده باشد که چه فرصتها سوخت.
خاطره اول: کمتر کسی به یاد میآورد که اوباما در روز سوگند خود گفته بود:
«اگر ایران مشت گره کردهٔ خود را کنار بگذارند، دست دوستی ما به سوی آنها دراز شده است»
اینکه رییس جمهور امریکا، در نخستین سخنرانی خود، از ایران نام ببرد و از دست دوستی با ایران سخن براند بسی معنا داشت که با این سالها سوخت و رفت و خاکسترش را هم باد بی رحمانه برد!
خاطره دوم: در نخستین اقدامات خود، اوباما به کلیه سفارتهای آمریکا در سراسر جهان دستور داد، مقامات ارشد سفارتهای ایران را به روز ملی امریکا دعوت کنند! این در حالی بود که ایران و امریکا در قطع رابطه هستند. حسین علیزاده نوشت که در آن هنگام، معاون سفارت ایران در هلسینکی بوده و برای او نیز دعوتنامه رسمی از سوی سفارت امریکا در فنلاند ارسال شده. در روز ارسال دعوتنامه، جداگانه ایمیلی از سفارت امریکا دریافت کردند که خواستار اطمینان از دریافت دعوتنامه بود. پاسخ دادند که دریافت شده است.
افزون بر این، در همان روز به ضیافت روز ملی سوئد دعوت بوده. در حالی که با جمعی از دیپلماتها حلقه زده بودند، سفیر امریکا به سوی او رفته و در همان جمع، فقط به سمت او دست دراز کرده تا دست بدهند و گفته آمدهام اطمینان حاصل کنم که دعوتنامه را دریافت کردهاید. او نیز تایید کرده. در ادامه، "لحظهای نگاهش به چشمان دیپلماتهای اطرافش از کشورهای گوناگون افتاده که از اهتمام امریکا برای دعوت از دیپلمات ایرانی چشمانشان برق میزده. و "لحظه غروزآفرینی" برایش بود تا "خاطرهاش از ذهنش پاک نشود".
اما سرنوشت آن ابتکارها که اوباما به کار بست، چه شد؟
در هر دو مورد، عدهای از جمله جواد لاریجانی به مرثیهثرایی از نقش مخرب امریکا در واژگون کردن دولت مصدق تا زدن هواپیمای مسافربری ایران و امثال آن پرداختند. گفتند و گفتند و گفتند تا آنکه رهبر ج. ا آن فرصت تاریخی را سوزاند و گفت این "دست چدنی با دستکش مخملین" است. در ادامه، نیز امریکا دعوت از حضور دیپلماتهای ایران در روز ملی خود را پس گرفت. علیزاده نوشته "آه از نهادم برآمد و فقط به رسم یادگار آن دعوتنامه را گوشهای محفوظ نگه داشتهام".
اما خوب بنگرید که همین اوباما و همین ترامپ، علیرغم تقابلهای متعددشان، و نفرتهای سیاسی و ایدئولوژیکشان، علیرغم همه فحش و ناسزاهای متقابل، همین چند روز پیش در مراسم ترحیم کارتر، همین کارتری که دقیقا یادآور انقلاب ۵۷ ماست، دقیقا یادآور اشتباهات بزرگ ما در سال ۵۷ و طی ۴۶ سال گذشته است، ما که در رویای آزادی و رهایی و استقلال، به جهنم رسیدیم و در آن گیر کردهایم،
خوب بنگرید که همین اوباما و همین ترامپ، چه بدون درنگ کنار هم نشستند و محترمانه و حتی بسی دوستانه با هم بسی درد دل کردند و خندیدند... و جهان تحسین کرد.
اما همین اوباما مایوس شد و تغییر سیاست امریکا به تحریمهای کمرشکن ختم شد تا خامنهای که گفته بود ما در برابر تحریم واکسیناسیون شده و در شرایط بدر و خیبریم، اواخر سال ۹۱ با گفتگوی با همان اوباما موافقت کرد. اما، پنهانی و در عمان.
چنانچه سران ج. ا. با ریگان از همان سال ۵۸ مذاکره پنهانی کردند تا تسخیر و تجاوز به سفارت آمریکا و جنگ ۸ ساله مقابل عراق، در واقع شروع به تسخیر حکومت و جمهوری نوپای ۵۷ و نابودی مردم ایران باشند که نتایجش را در جهنم امروز میبینیم.
ما هم پیروزیم، از لحظهای که اراده بکنیم
از ۸ مارس ۲۰۲۳، با گروه همبستگی بنیانگذاران جمهوری، اعلامیه دادیم که احتمال حضور ج ا در جنگ با اسراییل بسیار بالاست. تحلیل ما از همان روز این بود که عملکردهای ج. ا. بشدت بضرر خود ج. ا. است که مانند حیوان درندهای که خود را در خطر میبیند و در حال جان دادن است، آخرین حملات و تقلاهای وحشیانه و کورکورانه خود را میکند.
و نوشتیم: اما مردم دمکراسی و بنابراین جمهوری طلب ایران اگر آگاهانه از فرصتها سود نبرند و با دست خود به همزنی و تفرقه ادامه دهند، مسلما حالا حالاها در جنگی، که ج. ا با آنها و با حتی کشور و سرزمین ایران بپا کرده، پیروز نخواهند بود. و مردم خود باعث ادامه حیات ج. ا خواهند شد.
نوشتیم: لذا مردم اگاه دمکراسی و جمهوری خواه، بایستی با همبستگی کامل و بدون توجه به شعارها و سخنان و عملکرد هیچ فرد و هیچ احدی، در هر فرصت و در هر مکانی، این همبستگی را عملی کنند. و در صورت حمله، سرکوب و تهدید و ارعاب توسط مزدوران و جلادان ج. ا، آنانرا با قدرت جمعیت و حتی با حداقل دفاع مشروع لازم، به عقب رانند و از هیچ پیروزی هم دریغ نکنند. تا تلویزیون و کاخهای حکام به دست مردم بیافتند.
نوشتیم: هموطن، شکی در پیروزی از طریق همبستگی مردمی نکنید و هرچه این همبستگی بزرگتر گردد، از هیچ پیروزی نباید دریغ نمود. از بلوچستان تا کردستان، از تهران تا اهواز، از مشهد تا رشت و تبریز و کیش و شیراز و اصفهان و... اگر ما همه با همبستگی کامل بپا خیزیم، هیچ دیکتاتوری و هیچ اسلحهای، جلودار چنین نیروی عظیمی نخواهد شد. این را در سال ۱۴۰۱ دیدیم. که بخاطر آدرسهای اشتباه اپوزیسیون نماها و رسانههای بشدت پوپولیست به خودزنی و تفرقه افتادیم.
نوشتیم: شک و تردید و ترس و شکست، همه در زمین ج. ا هستند. و مردمان در همه جای دنیا، همیشه پیروزند.
نوشتیم ما هم پیروزیم، از لحظهای که اراده بکنیم.
بزرگترین و قدرت مندترین سران و ارتشها در تمام تاریخ، شکستهای سختی مقابل قیام سراسری مردم خوردند. و در صورت مقاومت خونین، سران خود قربانی خشونت گشتند. زیرا خشم مردم و فریاد و مشتهای مردم از هر سلاح و رسانهای، قویتر است. چرا که دمکراسی یعنی قدرت و حکومت مردم.
مهرزاد نکوروح جم
کارشناس ارشد اروپا
منابع:
- https://t.me/populismir
- Samuel P. Huntington, Political order in changing societies, Harvard University. Center for International Affairs
- U. Eco, Reconnaitre le fascisme
- H. Arendt, The Origins of Totalitarianism, New York, 1961
- Raymond Aron, Démocratie et Totalitarisme, Folio Essais, Gallimard
- Le peuple introuvable. Histoire de la représentation démocratique en France, Paris, Gallimard, 1998
- Gauchet M., « Le mal démocratique », Esprit, octobre, 1993
- J. Monnerot, Sociologie de la révolution, Paris, 1969
- B. Mussolini, Le Fascisme. Doctrine et institutions (La Dottrina del fascismo, 1933),
- S. G. Payne, Phalange. Histoire du fascisme espagnol,
- Pierre-André Taguieff, Le nouveau national-populisme, CNRS Éditions, janvier 2012
![Siamak_Bahari_2.jpg](https://news.gooya.com/2025/02/11/Siamak_Bahari_2.jpg)
بنبست مذاکره و استراتژی دو سر باخت، سیامک بهاری