Thursday, Feb 13, 2025

صفحه نخست » ضرورت راهبردی حمایت از یک اپوزیسیون کثرت‌گرا در ایران، مهرداد یوسفیانی*

Mehrdad_Youssefiani.jpgخاورمیانه، در طول قرن گذشته، بین بُرهه‌های امیدبخش مقطعی و بحرانهای دیرپا در نوسان بوده است. در کانون آشوب‌های منطقه نیز ایران قرار دارد که کشوری است با قابلیت‌های فوق‌العاده، ولی محبوس در غل و زنجیر یک حکومت مذهبی اسلام‌گرا که نه‌تنها پنجه در گلوی مردم خود انداخته، بلکه همه همسایگانش را نیز در معرض بیثباتی قرار داده است.

برای بیش از چهار دهه، رژیم اسلامی حاکم بر ایران سیاست‌هایی را دنبال کرده است که امنیت جهانی را تهدید می‌کند و ثبات منطقه را مختل می‌سازد. با این‌حال، در برابر این سرکوب داخلی و بی‌ثبات‌ سازی منطقه‌ای ــ و حتی جهانی ــ توسط رژیم اسلامی حاکم بر ایران، تنها یک اپوزیسیون کثرت‌گرا است که می‌تواند مسیر حرکت ایران و، به تبع آن، خاورمیانه را تغییر دهد.

برای سیاست‌گذاران در سرتاسر جهان، حمایت از یک اپوزیسیون کثرت‌گرا، اگر هم الزامی اخلاقی نباشد، ضرورتی استراتژیک و راهبردی است، زیرا فروپاشی نظام مذهبی حاکم بر ایران فرصتی برای ایجاد ثبات در منطقه، کاهش تهدیدات امنیتی، و آغاز دوره جدیدی از همکاری‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای خواهد بود. با این‌حال، استفاده از این فرصت مستلزم دو شرط است:

۱. ارزیابی نکته‌سنجانه آنچه که چنین تحولی به آن نیاز دارد، و

۲. تعیین دقیق چند و چون حمایت‌های بین‌المللی.

چهارچوبی برای یک اپوزیسیون کثرت‌گرا

ترکیب جامعه ایران، به‌اندازه تاریخ کهن هزاران‌ساله‌اش، پرده‌ای غنی و رنگارنگ از تنوع است. از فارس‌ها و آذری‌ها و کُردها گرفته تا بلوچ‌ها و عرب‌ها و لُرها، ملت ایران ترکیبی است از معتقدان به مذاهب و ادیان گوناگون، شامل مسلمانان شیعه و سنّی، یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و بهائیان، که بر نوعی کثرت‌گرایی دلالت دارد که بسیار قدیمی‌تر از کثرت‌گرایی مدرن است. با این‌حال، رژیم اسلامی حاکم بر ایران دیدگاهی به حکمرانی را دنبال کرده است که ریشه در شیعه‌سالاری دارد که تنوع مورد بحث را سرکوب و یک نظم سیاسی فرقه‌ای سفت و سخت را تقویت می‌کند.

یک اپوزیسیون کثرت‌گرا، برعکس، طرحی را برای حکمرانی ارائه می‌دهد که این تنوع را در بر می‌گیرد. در واقع، یک اپوزیسیون کثرت‌گرا جنبشی است که آرزوهای جمعی شهروندان ایران را منعکس می‌کند و شکاف‌های قومی و مذهبی را پر می‌کند. این دربرگیرندگی چیزی صرفاً نمادین نیست، بلکه محافظی در برابر اقتدارگرایی ادواری است که اغلب در پی خیزش‌های برآمده از ایدئولوژی‌های فردمحور می‌آیند. تاریخ نشان می‌دهد که ملت‌هایی از سایه استبداد بیرون می‌آیند زمانی پایدارترند که ساختارهای حکومتی‌شان منعکس‌کننده تکثر جوامعشان باشد.

ظهور چنین جنبشی در ایران یک امر خلاف قاعده نیست، بلکه گواهی بر پایداری دیرپای مردم آن است. از جنبش سبز در سال ۲۰۰۹ تا اعتراضات سراسری ناشی از مرگ مهسا امینی در سال ۲۰۲۲، ایرانیان به‌طور پیوسته پایبندی خود را به آرمان‌های آزادی، کرامت انسانی و حق تعیین سرنوشت نشان داده‌اند. این خواست‌ها و آرزوها را جامعه بین‌المللی باید تقویت کند.

اهمیت ژئوپلیتیکی ایران

اهمیت آینده ایران فراتر از مرزهای آن است. رژیم ایران، برای چند دهه، از فرقه‌گرایی به‌عنوان ابزار سیاست خارجی استفاده کرده و از طریق حمایت از حزب‌الله در لبنان، حماس در غزه، و حوثی‌ها در یمن، درگیری را تداوم بخشیده است. همچنین، با جاه‌طلبی‌های هسته‌ای و برنامه‌های موشکی مافوق صوت خود نگرانی‌ها درباره امنیت جهانی را عمیق‌تر کرده و در عین حال، با اظهارات و اقدامات خصمانه خود، به شکاف‌ها و تنش‌های منطقه‌ای دامن زده است.

در مقابل، یک ایران دموکراتیک این فرآیند را از بیخ و بن تغییر می‌دهد. ایران می‌تواند با رهایی از الزامات ایدئولوژیک حکومت دینی حاکم به یک نیروی منطقه‌ای ثبات‌بخش تبدیل شود. ادغام دوباره ایران در نظام بین‌المللی می‌تواند توازن قوا را به نفع اعتدال و میانه‌روی تغییر دهد و فرصت‌هایی را برای همکاری در زمینه‌های تجارت، زیرساخت‌ها و پایداری محیط‌زیست ایجاد کند. یک ایران تحول‌یافته موضع کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و جهان عرب در مواجهه با ایران را از رویارویی به سوی همکاری سوق خواهد کرد.

علاوه بر این، موفقیت یک اپوزیسیون کثرت‌گرا در ایران پیام قدرتمندی ارسال خواهد کرد مشعر بر این‌که یک حکمرانی ریشه‌دار در پذیرندگی و مسئولیت‌پذیری نه‌تنها ممکن، بلکه ارجح است. این مثال می‌تواند الهام ‌بخشِ جنبش‌های اصلاحگر در سراسر خاورمیانه باشد و با این تصور که اقتدارگرایی سرنوشت محتوم منطقه است مقابله کند.

نقش جامعه بین‌المللی

جامعه بین‌المللی باید بپذیرد که حمایت از اپوزیسیون کثرت‌گرای ایران نه یک اقدام مداخله‌جویانه، بلکه مُهر تأییدی بر اصول و قواعد مشروع جهانی است. ماشین تبلیغاتی رژیم در انزوای مخالفان و سرکوب روایت‌های جایگزین حرکت می‌کند.

جامعه جهانی می‌تواند با فراهم کردن بسترهایی برای رهبران و فعالان اپوزیسیون ایران صدای آنها را تقویت کند و انحصار رژیم در اطلاع ‌رسانی را به چالش بکشد.

حمایت‌های تدارکاتی و اقتصادی نیز، به‌طور مشخص اعمال تحریم‌های هدفمند و هوشمندانه علیه رجال، رهبری و ابزارهای سرکوب رژیم، به همان اندازه ضروری است. اما، نگرانی‌های بشردوستانه به نفع مردم ایران نیز باید مورد توجه قرار گیرد. در این مورد، بهترین نمونه معافیت تحریمی کالاهای وارداتی پزشکی و مواد غذایی است. سرمایه‌گذاری در فناوری‌های ارتباطی امن نیز می‌تواند فعالان را برای سازماندهی در داخل ایران توانمند کند. در همین حال، اعمال فشار جدی بین‌المللی برای پاسخگویی رژیم به‌ خاطر نقض فاحش حقوق بشر ضروری خواهد بود.

با این‌حال، ضروری است که بازیگران خارجی از تحمیل برنامه‌های خود، یا از اینکه به‌ عنوان دستچین ‌کننده اپوزیسیون ایران دیده شوند، اجتناب کنند.

قدرت این جنبش در خاستگاه‌های درونی و مردمی آن نهفته است. نقش جامعه بین‌المللی باید توانمندسازی ایرانیان برای ترسیم مسیر آن‌ها، با احترام گذاشتن به حاکمیتشان و، در عین حال، فراهم کردن ابزارها و بسترهای لازم برای تحقق آرمان‌هایشان باشد.

یک فرصت تاریخی

مسئله نه فروپاشی نهایی جمهوری اسلامی، بلکه زمان وقوع آن است. زمانی که آن لحظه موعود فرا برسد، جهان باید برای کمک به ایران به‌منظور گذار به آینده‌ای باثبات، دموکراتیک و پذیرا آماده شود. بستر این گذار امروز باید مهیا شود. جامعه بین‌المللی می‌تواند تنها با حمایت از اپوزیسیون کثرت‌گرای ایران تضمین کند که تحول ایران به ورطه هرج و مرج سقوط نکند، بلکه به الگوی مقاومت و پیشرفت تبدیل شود.

هرچند مخاطرات زیادی وجود دارد، اما یک ایران آزاد شاهدی خواهد بود برای پیروزی محتوم کثرت‌گرایی بر فرقه‌گرایی، گفتگو بر تفرقه، و دموکراسی بر استبداد.

یک ایران آزاد به‌عنوان نیرویی ثبات‌بخش در خاورمیانه عمل خواهد کرد و قفل ظرفیت‌های مسدود شده منطقه به‌واسطه نزدیک به پنج دهه سلطه رژیم اسلامی بر ایران را باز خواهد نمود و همکاری‌هایی را تقویت خواهد کرد که می‌تواند مسیر جهان را تغییر دهد. برای اتحادیه اروپا و ایالات متحده، حمایت از یک اپوزیسیون کثرت‌گرا در ایران صرفاً یک انتخاب سیاسی نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک است.

باری، اکنون زمان اقدام است: تاریخ قضاوت خواهد کرد که آیا جهان در این مقطع حساس در کنار مردم ایران می‌ایستد، یا اینکه این فرصت تاریخی برای تغییرات دگرگون‌ کننده را زایل می‌کند؟ جامعه بین‌الملل، با ایستادن در کنار اپوزیسیون کثرت‌گرای ایران، می‌تواند به آغاز دورانی جدید کمک کند؛ دورانی که با آزادی، ثبات و همکاری در خاورمیانه تعریف می‌شود.

مهرداد یوسفیانی

--------------

* مهرداد یوسفیانی، یک آمریکایی ایرانی‌تبار با بیش از سه دهه تجربه در مبارزات کارزاری سیاسی بین‌المللی، پیشتر به عنوان مشاور ارشد راهبردی ولیعهد پیشین ایران خدمت کرده است. او برای سال‌ها به دولت‌های مختلف غربی و منطقه‌ای و همچنین شرکت‌های چندملیتی، مشاوره استراتژیک و راهبردی ارائه داده است.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy