Sunday, Feb 16, 2025

صفحه نخست » وضعیتی تناقض‌آمیز در جامعه

16-2.jpgاحمد زیدآبادی - قتل دانشجو و مسئولیت پلیس

قتل دلخراش و ناجوانمردانۀ ‎امیرمحمد خالقی دانشجوی ‎دانشگاه تهران توسط زورگیران، دل عموم مردم بخصوص دانشجویان را به درد آورده و خشمگین کرده است.

متأسفانه پدیدۀ زورگیری مدت‌هاست در ایران رواج پیدا کرده و امنیت شهروندان را به خطر انداخته است. بخشی از این پدیده ناشی از گسترش فقر و به صرفه نبودن کار به دلیل نرخ پایین دستمزدهاست و بخش دیگر آن مربوط به فروریزی ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی به علت سوءاستفادۀ سیاسی از آنهاست.

بدبختانه فرهنگ خشونت و بی‌رحمی از همۀ تریبون‌ها چه رسمی و چه ضدرسمی، چه از داخل و چه از خارج، در حال ترویج است و نخستین پیامد اجتماعی آن، جسور شدن افراد بی‌رحم برای ارتکاب هر نوع جنایت است.

کنترل خشونت خیابانی، در درجۀ نخست وظیفۀ پلیس است . تأمین امنیت شهروندان وظیفۀ ذاتی پلیس است اما به نیروی پلیس وظایفی خارج از مسئولیت ذاتی آن تحمیل شده است که امکان و انرژی لازم برای ایفای این نقش و وظیفه را تا حدود زیادی از آن گرفته است.

در سال‌های اخیر پلیس عمدتاً برای مقابله با نوع پوشش بانوان و یا متفرق کردن تجمعات آرام گروه‌های شغلی به کار گرفته شده و همین موضوع، هم به اقتدار و احترام پلیس آسیب رسانده و هم آن را از ایفای نقش ذاتی خود دور کرده است.


این موضوع وضعیتی تناقض‌آمیز در جامعه به وجود آورده است. بسیاری از مردم حضور پلیس در سطح جامعه حتی پلیس راهنمایی را نوعی مزاحمت تلقی می‌کنند، حال آنکه عدم حضور آن را هم برنمی‌تابند و به وقت بروز ناامنی و یا راه‌بندان از عدم حضور آن اظهار خشم و گلایه می‌کنند.

برای رفع این تناقض، از یک طرف لازم است پلیس به وظیفۀ ذاتی خود بپردازد و به صورت ارگانی شفاف و از هر جهت قانونمند و مسئولیت‌پذیر و فارغ از مجادلات سیاسی در آید و از طرف دیگر احترام و اقتدار مشروع پلیس از سوی مردم به رسمیت شناخته شود تا بدین وسیله اعتماد متقابلی شکل گیرد و امنیت بر جامعه حاکم شود. در غیر این صورت ناامنی روز به روز تشدید خواهد شد.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy