آیا دولت پزشکیان بدون مذاکره و توافق با آمریکا میتواند به وعدههایش عمل کند؟
یورونیوز - پس از غیرشرافتمندانه قلمداد شدن مذاکره با آمریکا از سوی رهبر جمهوری اسلامی ایران، به نظر میرسد دولت پزشکیان گرفتار نوعی بلاتکلیفی برای یافتن راه خروج اقتصاد ایران از وضعیت بحرانی کنونی است.
مسعود پزشکیان در مناظرههای انتخاباتیاش بر ضرورت مذاکره و توافق با جهان غرب به مثابه تنها راه گشایش و رونق اقتصادی در ایران تاکید داشت ولی پس از موضعگیری محکم علی خامنهای علیه مذاکره با آمریکا، ناچار شد به جای پافشاری سابقش بر لزوم مذاکره و توافق با جهان غرب با هدف رسیدن به رشد و رونق اقتصادی، بگوید: «دشمنان فکر میکنند ما با تحریم از گرسنگی خواهیم مرد اما این طور نیست؛ ما قادریم با قدرت به قله برسیم و در همۀ حوزهها در منطقه اول باشیم.» سخنانی که شبیه حرفهای پزشکیان در ایام انتخابات نبود و بیشتر یادآور ادبیات علی خامنهای و سعید جلیلی - رقیب پزشکیان در ایام انتخابات - بود.
در شرایط فعلی، برخی از ناظران سیاسی معتقدند دولت پزشکیان دلیل وجودیاش را از دست داده است چراکه به نظر میرسد منتفی شدن مذاکره و توافق با آمریکا، در حکم نفی استراتژی اقتصادی این دولت است.
در ادامه نظر محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب، عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی، حسین راغفر اقتصاددان و تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس را در اینباره جویا شدیم.
در دورۀ پزشکیان، تحولی در رابطۀ ایران و آمریکا پدید نمیآید
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب، نظر دیگری دارد و به یورونیوز میگوید: «من باورم بر این است که از ابتدا مذاکره برای توافق دیپلماتیک در دستور کار نبود که الان منتفی شده باشد. ایران بارها در موقعیتهای مختلف و با روسای جمهور مختلف به مذاکره با آمریکا نزدیک شده ولی در نهایت سیاست کلی نظام مخالف برقراری رابطه با آمریکا بوده و روند معطوف به مذاکره و رابطه متوقف شده است.
این بار هم، حداقل برای جریانات سیاسیای که مسائل داخلی ایران را میشناسند، از ابتدا مشخص بود که مذاکره در مورد مشکلات و مسائل مختلف و نه توافق کلی با دولت آقای ترامپ، صورت نخواهد گرفت؛ و میبایست خودشان را برای یک اقتصاد منهای رابطه با آمریکا آماده میکردند و این چیز جدیدی نیست. به همین دلیل شاید آمادگیهایی برای این کار داشته باشند. اما شرایط بسیار سخت است. خود آقای پزشکیان هم اخیرا اشاره کرد که شرایط از شرایط دوران جنگ هم سختتر است.»
آقای ابطحی میافزاید: «روحیات آقای ترامپ یک طرف، مشکلات جهانی ایران (مثلا در تعامل با اروپا) یک طرف و شاید نزدیکی بیشتر روسیه به آمریکا و مشکلات منطقهای مثل از دست دادن سوریه، همگی دست به دست هم دادهاند و شرایط را بسیار سختتر از قبل کردهاند. ولی دولت باید تلاش کند مشکلات را کاهش دهد. من کاهش عمدهای در مشکلات اقتصادی نمیبینم ولی همۀ تلاششان باید این باشد که با استبداد داخلی کارهایشان را انجام دهند و پیشبینی نمیکنم تحول جدیای در رابطه با آمریکا داشته باشند. گرچه ممکن است رابطۀ ایران و اروپا، به دلیل اختلافاتی که اروپا با آمریکا پیدا کرده، تا حدی بهتر شود.»
اطمینان ندارم که مذاکره با آمریکا منتفی شده باشد
علیرغم نفی مذاکره با آمریکا از سوی رهبر جمهوری اسلامی ایران، برخی از ناظران سیاسی احتمال میدهند که این نفی شدید، موضع اعلامی علی خامنهای باشد نه موضع اعمالی وی. از این منظر، تایید صلاحیت پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری ایران، که پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار شد، اساسا با هدف مذاکرۀ دولت وی با دولت احتمالی دونالد ترامپ صورت گرفت. یعنی اگر قرار بود رهبر ایران هیچ شانسی به مذاکره با آمریکا ندهد، اساسا پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری تایید صلاحیت نمیشد و جمهوری اسلامی با ریاست جمهوری جلیلی به مصاف ترامپ میرفت.
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی و از حامیان اصلی و موثر پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران، جزو کسانی است که نفی مذاکره با آمریکا را سیاستی تغییرناپذیر نمیدانند. آقای عبدی در پاسخ به این سؤال که دولت پزشکیان در شرایطی که مذاکره و توافق با آمریکا منتفی شده، چه کار مهمی از دستش برمیآید، میگوید:
«البته اطمینان ندارم که منتفی شده باشد. هر چند منتفی هم نشود لزوما منجر به نتیجه نخواهد شد. ولی در هر حال گشوده بودن این راه مهم است. اما بسته شدن این راه به منزلۀ ورود ایران در مسیر رکود و تورم و تداوم فزایندۀ فرار سرمایه است. بویژه که احتمال اسنپبک هم هست.»
پزشکیان باید در پی رونق تولید صنعتی باشد
برخلاف آقای عبدی، حسین راغفر اقتصاددان مشهور و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا، معتقد است دولت پزشکیان حتی بدون توافق با آمریکا نیز میتواند اقدامات موثری در اقتصاد ایران انجام دهد و شرایط زندگی مردم ایران را بهبود قابل توجهی ببخشد.
آقای راغفر به یورونیوز میگوید: «با توجه به نگاه آمریکا به ایران و موقعیتش در این منطقه، به نظر نمیرسد رابطۀ آمریکا با ایران در چشماندازی نزدیک مبتنی بر احترام متقابل باشد. بنابراین به نظرم بیش از آنکه نگاه ما به خارج باشد، باید متوجه ظرفیتهای داخلی باشیم. توجه دولت پزشکیان باید به ظرفیتهای تولید صنعتی در داخل و فاصله گرفتن از شیوۀ رایج اقتصاد دلالی و سوداگرانۀ مبتنی بر سفتهبازی و خرید و فروش طلا و اقداماتی از این دست باشد؛ اقداماتی که برای تامین هزینههای جاری دولتها در ایران انجام میشود. این شیوه برای کشور بسیار هم خطرناک و پرهزینه بوده است.»
آقای راغفر میافزاید: «ظرفیت تولید در داخل کاملا وجود دارد و چنانچه دولت پزشکیان بتواند تولید صنعتی را در داخل کشور رونق ببخشد، قطعا نقش تحریمها و اثربخشی آنها به شدت کاهش پیدا میکند. در این صورت آمریکا یا مجبور است راهبردش را در مواجهه با ایران تغییر دهد یا اینکه از ادامۀ تحریمها دست بردارد، برای اینکه اثربخشی خودش را از دست داده است. ولی متاسفانه این اصلاح اقتصادی در داخل ایران رخ نداده و وضعیت این اقتصاد مبتنی بر دلالی و فروش داراییها هر روز هم بدتر شده است. علتش هم این است که عدهای در این قضیه ذینفع هستند و به مصالح و منافع کشور توجهی ندارند بلکه به منافع زودگذر خودشان در چارچوب یک اقتصاد غارتی میاندیشند. به همین دلیل در شرایط کنونی هم طبیعتا وضع اقتصاد ایران را بدتر میکنند و چشمانداز ناامیدکنندهای را پیش روی ملت ایران قرار میدهند و ما شاهد فرسایش فزایندۀ سرمایۀ اجتماعی یا اعتماد مردم خواهیم بود. به هر حال مسیر اقتصاد ایران باید به سمت افزایش ظرفیت تولید صنعتی حرکت کند.»
این اقتصاددان در پاسخ به این سؤال که آیا حجم فعلی سرمایهگذاری خارجی به کار رونق تولید صنعتی در ایران میآید، گفت:«سرمایهگذاری خارجی قطعا میتواند کمک کند ولی وقتی شما فضای کسبوکار کشورت را جوری درست کردهای که الان بیش از بیست سال است که سرمایهگذار داخلی هم سرمایههایش را از کشور خارج میکند، انتظار ورود سرمایهگذار خارجی، به نظر من انتظاری عبث است. اما ما زمینههای گستردهای در داخل برای سرمایهگذاری داریم و منابعش را هم در داخل کشور میتوان فراهم ساخت و به این ترتیب میتوان در حوزههای مختلفی ایجاد شغل کرد. رشد اشتغال میتواند به رشد اقتصادی و کسب درآمد برای کثیری از مردم منتهی شود. کاهش بیکاری با استفادۀ درست از منابع و سرمایههای داخلی کاملا امکانپذیر است.»
دولت پزشکیان فرقی با دولتهای دو دهۀ اخیر ندارد
اینکه دولت پزشکیان چطور میتواند سرمایههای داخلی فرار کرده را به ایران بازگرداند، سؤالی است که حسین راغفر در پاسخ به آن میگوید:«با عملکردی که این دولت در شش ماه گذشته داشته، قطعا نمیتواند چنین کاری انجام دهد. آقای پزشکیان و تیمش تا کنون نشان دادهاند که عملکرد اقتصادی دولتشان فرقی با دولتهای بیست سال گذشته ندارد. اما راه حل بازگرداندن سرمایههای داخلی گریخته از کشور استفاده از تجربهای جهانی است که بعد از جنگ جهانی اول در آلمان و بعد از جنگ جهانی دوم در ژاپن و بعدها در کرۀ جنوبی، چین، سنگاپور و کشورهای شرق آسیا رقم خورد. اما لازمۀ چنین اقدامی، خروج نهادهای انحصار داخلی از عرصۀ اقتصاد ایران است. نهادهای نظامی و امنیتی و بنیادهای مختلفی که تحت نظر حاکمیتاند، نوعی انحصار بوجود آوردهاند و قدرت اقتصادی بزرگی را هم کسب کردهاند. در نتیجه عملا اقتدار دولت را از بین بردهاند و به همین دلیل صرفنظر از اینکه چه دولتی سر کار بوده، در دوران پس از جنگ ایران و عراق، هر روز اقتدار دولتها در ایران و حیطۀ قانونی فعالیتهایشان محدودتر شده و بخش قابل توجهی از آن در اختیار همین نهادهای انحصارگر قرار گرفته است.»
شکست پزشکیان یعنی سقوط اصلاحطلبی و آغاز جنگ
تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس، دربارۀ شانس پزشکیان برای عمل کردن به سیاستهای مد نظرش در مناظرههای انتخاباتی میگوید:«پزشکیان باید رهبری را مجاب کند که اوضاع خطرناک است و نظر رهبر را عوض کند. در پشت پرده میتوان کارهایی کرد. الان همه دارند میگویند باید مذاکره کنیم چونکه ضعیف شدهایم. در چنین شرایطی آمریکا میگوید حالا که ضعیف شدهاید پدرتان را درمیآورم و این رویکردها در مذاکرات هم تاثیرگذار خواهد بود. به نظرم تنها راه پزشکیان این است که نیروهای مخالف مذاکره را مجاب کند. یعنی خطرات مذاکره نکردن را به آنها نشان دهد. اما اگر مثلا طی یکسال آینده هیچ مذاکرهای انجام نشود، دولت پزشکیان هم مثل سایر نیروهای موجود در جامعه، نابود و مضمحل میشود. یعنی فیالواقع جریان اصلاحطلبی در ایران یکبار دیگر با مخ میخورد زمین. اصلاحطلبیای که پشت آقای پزشکیان قرار گرفت برای اینکه اوضاع را بسامان کند و با دنیا ارتباط برقرار کند و آبرویش را هم صرف پیروزی پزشکیان در انتخابات کرد، از بین میرود و آقای پزشکیان هم مضمحل میشود و میرود پی کارش.»
اینکه در صورت شکست دولت پزشکیان چه آیندهای در انتظار ایران است، سؤالی است که آقای آزاد ارمکی در پاسخ به آن میگوید:«در این صورت کشور میافتد دست اصولگرایان رادیکال. در آمریکا هم که طرف مقابل رادیکال است. بنابراین از دل این وضعیت جنگ بیرون میآید. البته اگر جنگ وقتی رخ دهد که دولت پزشکیان سر کار است، این دولت همین طور باقی میماند. یعنی قانون اساسی میرود کنار و یک دورۀ طولانی نزاع داخلی خواهیم داشت و سرنوشتی شبیه افغانستان پیدا میکنیم. یعنی گرفتار فقر مطلق میشویم و همه چیز از بین میرود اما به جنگیدن ادامه میدهیم. اما اگر در وضعیت نه جنگ و نه صلح باقی بمانیم، در این صورت پزشکیان در دور دوم کاندیدا نخواهد شد. بنابراین یک دولت اصولگرای رادیکال ضد آمریکا تشکیل میشود.»
موفقیت پزشکیان یعنی ظهور جمهوری اسلامی جدید
تقی آزاد ارمکی دربارۀ پیامدهای توافق ایران و آمریکا نیز میگوید:«اگر مذاکره و توافق با آمریکا صورت گیرد، هم پزشکیان کنار میرود هم جلیلی. اگر به جای جنگیدن، با دنیا آشتی کنیم، باید دموکراتیزاسیون در دستور کار قرار گیرد. چنین کاری را با این قانون اساسی و با این وضعیت داخلی نمیتوانیم انجام دهیم. باید تغییرات اساسی رخ دهد. در این صورت طبیعی است که اصلاحطلبی و اصولگرایی به شکل فعلی منتفی میشود و وارد ساحت جدیدی خواهیم شد. یعنی یک جمهوری اسلامی جدید، یک دولت جدید و یک جامعۀ جدید شکل میگیرد. به هر حال اگر با آمریکا مذاکره و توافق نکنیم، پزشکیان هیچ کاری نمیتواند بکند. او در غیاب توافق، تبدیل میشود به بخشی از حاکمیت که باید وارد جنگ شود یا اینکه در مقابل حاکمیت قرار میگیرد که در این صورت دیگر دور دومی برای او قابل تصور نیست و ریاست جمهوریاش تکدورهای میشود.»
پزشکیان هیچ کاری نمیتواند بکند ولی جرات استعفا هم ندارد
در نهایت، حسین راغفر دربارۀ شانس پزشکیان برای بیرون آوردن ایران از این بحران اقتصادی مزمن میگوید: «دولت پزشکیان و هر دولت دیگری که بخواهد در این چارچوب کار کند، هیچ کاری نمیتواند انجام دهد. دولت در ایران حتی به منابع ارزی خودش هم دسترسی ندارد و بخشی از درآمدهای ارزی کشور به دولت تخصیص داده میشود. لازمۀ عملکرد موثر دولت این است که دولت بتواند جایگاه قانونی خودش را به عنوان مسئول اجرایی کشور، با همۀ اختیاراتی که در قانون برای رئیس جمهور و دولت تعریف شده است، پس بگیرد. اما من چنین توان و جسارتی را در شخص آقای پزشکیان نمیبینم و به همین دلیل فکر نمیکنم دولت وی در شرایط فعلی بتواند کار مفید و موثری برای اقتصاد و بهروزی مردم ایران انجام دهد.»
آقای راغفر در پاسخ به این سؤال که آیا ممکن است پزشکیان نهایتا در اعتراض به این وضع استعفا کند، گفت: «بعید میدانم. آقای پزشکیان چنین حرفی زده است ولی من خیلی بعید میدانم جرات چنین کاری را داشته باشد. پزشکیان قبل از انتخابات، خارج از مناظرهها، در پاسخ به کسی که از او پرسید اگر نتوانستی به وعدههایت عمل کنی چه کار میکنی، گفت استعفا میدهم. ولی به او اجازۀ استعفا نمیدهند. خودش هم بالاخره باورهایی دارد. یعنی میبیند اگر از مقامش استعفا کند، این اقدامش به تشدید اختلافات داخلی و تضعیف بیشتر موقعیت جهانی جمهوری اسلامی ایران منجر میشود. بنابراین تا آخر دوران ریاست جمهوریاش با نارضایتی به کارش ادامه میدهد.»

کشته شدن دو نیروی بسیج