Sunday, Mar 2, 2025

صفحه نخست » نبود جنگ؛ صلح نیست

abdi.jpgعباس عبدی - هم‌میهن

🔘سردار حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوا فضای سپاه در گفتگویی که چند روز پیش داشت، نکات مهمی را اشاره کرد که فارغ از جزییات آن نیازمند تحلیلی کلان و راهبردی است. وی ضمن تأکید بر قدرت نظامی ایران، در پی دادن تضمین بود که هیچ حمله‌ای به ایران رخ نخواهد داد، و گفت: ▪️«بیشتر سعی می‌کنند تهدید کنند. مطلقا دنبال این بحث(حمله به ایران) نیستند. هیچ اتفاقی نمی‌افتد. هیچ نگران جنگ نباشید. ما باید آماده جنگ باشیم که جنگ نشه و نمیشه. گفته می‌شود اگر مذاکره نکنیم دشمنان حمله می‌کنند توجه نکنید، آن‌ها هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند. این تضمین به لطف الهی است. همه باید بسیج شویم تا خاک‌ریز ضعیف یعنی اقتصاد را درست کنیم.»▪️ سردار در این گفتگو یادآوری کرد که، به طور طبیعی هنوز بخشی از توانایی‌های ایران را رونمایی نکرده‌اند.

🔘در باره ادعاهای مطرح شده نمی‌توان داوری قطعی کرد، ولی فرض را بر وجود توانایی‌های متعارف بازدارندگی می‌گذاریم. گر چه تجربیات گذشته به ما می‌آموزد که در این زمینه‌ها باور خود را نباید به امواج خوش‌خیالی سپرد و باید جانب احتیاط را رعایت نمود.

🔘اولین نکته، خوشحالی از وجود چنین قدرت بازدارنده‌ای است. در همان حدی هم که اطلاع داریم، طبعاً ابراز مسرت و خشنودی می‌کنیم. ولی این را هم می‌دانیم که میز زندگی فقط بر تک‌پایه قدرت نظامی استوار نیست، و پایه‌های دیگری هم دارد؛ قدرت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و از همه مهم‌تر سیاسی و مدیریتی نیز هست. در واقع خودروی خوب فقط یک مولفه است، جاده و راننده و مقررات خوب و کارآمد و نیز خدمات پس از فروش و اورژانس و... نیز برای داشتن یک حمل و نقل مناسب ضروری است و فراتر از همه اینها مدیریتی است که آنها را بسوی هدفی معقول و ممکن هماهنگ می‌کند.

🔘قطعاً جناب حاجی‌زاده خیلی خوب می‌دانند که اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۷ موشکی ساخت که لرزه بر اندام ساختار دفاعی ناتو انداخت. اس.‌اس. ۲۰ موشکی بود که فقط ۱۵ دقیقه زمان لازم بود که واکنش نشان دهد. از زمان شلیک تا نابودی هدف در ۵۵۰۰ کیلومتری فقط به ۳۰ دقیقه زمان نیاز داشت و ۱۵۰ کیلو تن تی.ان.تی قدرت تخریبی آن بود، حدود ۱۰ برابر قوی‌تر از بمب اتمی است که روی هیروشیما انداختند.

🔘ولی مشکل اتحاد جماهیر شوروی جای دیگری بود. نمی‌توانست اقتصاد و جامعه و مدیریت سیاسی خود را سر و سامان دهد. همان کسانی که آن موشک‌ها را می‌ساختند، قادر به ایجاد اقتصادی پویا و مولد نبودند، و ۱۳ سال پس از ساخت آن موشک وحشت‌‌زا، شوروی به پایان خود رسید. راهی که چین معکوس آن را رفت. چین ابتدا توانسته است همه چیز را تولید کند، به قول معروف از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را تولید می‌کند. از اسباب‌بازی گرفته تا فعلاً که می‌تواند هواپیما یا بالون‌های جاسوسی بسازد که سراسر آمریکا را در نوردد و طرف متوجه نشود؛ تا رفتن به بخش تاریک کره ماه و...

🔘چینی‌ها از پایه و اقتصاد شروع کردند. از تولید، از خلاقیت در تولید ثروت، از آموزش، از توسعه کسب و کارها از یادگیری و تعامل با جهان و فن‌آوری های نوین و هوش مصنوعی و... و اکنون چنان رزمایش نظامی را اجرا می‌کنند که بیننده را به تعجب وا می‌دارد.

🔘متاسفانه باید گفت که بهبود وضع اقتصادی و سیاسی در ایران با سیاست‌های موجود ره به جایی ندارد. تجربه گذشته هم این را نشان می‌دهد. اگر واقعاً بر این گمان هستید که اقتصاد را می‌توانید حل کنید، بهترین راه به دست گرفتن سکان اقتصاد کشور و اجرای اهداف خودتان است. به علاوه یکی از پدران موشکی کشور سال‌ها مدیر عامل ایران خودرو بود، بروید و کارنامه‌ها را ارزیابی کنید تا متوجه اصل ماجرا شوید.

🔘گذشته از این، فرض کنیم که هیچ حمله‌ای نشود و حرف شما درست در آید. مگر مشکلی از کشور حل خواهد شد؟ مگر به اتحاد جماهیر شوروی حمله شد که دچار آن سرنوشت گردید. کاری که آمریکایی‌ها با شوروی سابق کردند از حمله نظامی بدتر بود، آنهارا وارد رقابت تسلیحاتی با خودشان کردند. در نتیجه پس از یک دهه ناتوان از ادامه رقابت شدند. برای مقابله نظامی باید، هزینه‌های متناسب با رقیب خرج کرد.

🔘هنگامی که آمریکا ۲ درصد تولید ناخالص داخلی خود را به بودجه نظامی کشورش اضافه می‌کرد، شوروی برای مقابله موثر با آن باید حداقل ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی خود را به رقابت تسلیحاتی اختصاص می‌داد و از اقتصاد و آموزش و بهداشت و فرهنگ خود می‌زد تا رقابت کند چون حجم اقتصاد آن کوچکتر بود. ما هم برای رقابت اگر لازم باشد که فقط یک دهم آن‌ها را اضافه کنیم، باز هم رقم کمرشکنی برای اقتصاد ایران خواهد شد.

🔘نمونه این رقابت میان هند و پاکستان در اندازه‌های محدودتری وجود دارد. تولید ناخالص داخلی هند حدود ۱۳ برابر پاکستان است، این تفاوت در حال افزایش هم هست. اگر پاکستان بخواهد با هند رقابت نظامی کند، باید به همان نسبت هزینه‌های هند، سرمایه‌گذاری و هزینه کند. این یعنی نابودی کامل اقتصاد پاکستان.

🔘بنابراین رقابت نابرابر و فشار اقتصادی، بسیار کشنده‌تر از حمله نظامی است. کافی است که به وضعیت ایران از سال ۱۳۸۴ تا کنون نگاه و آن را با سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ مقایسه کنیم، متوجه تفاوت عمیق و وحشتناک در دستاوردهای اقتصاد و فرهنگ و جامعه خواهیم شد. تازه اگر برجام در سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ نبود وضع خیلی خیلی بدتر از اینکه هست، بود، و همان تحریم‌های شورای امنیت ما را به کلی زمین‌گیر کرده بود.

🔘بنابراین نیازی به حمله نظامی و جنگ نیست. همین گونه ادامه یابد، همه برف‌ها آب خواهد شد، اگر اصولاً برفی باقی مانده باشد.

از این گذشته، چرا می‌خواهید مردم را قانع کنید و به آنها اعتماد دهید که حمله‌ای نخواهد شد؟ آیا به مفهوم ضمنی این رویکرد توجه می‌شود؟ یعنی اغلب مخاطبان شما چنین تضمینی را باور نمی‌کنند و نگران جنگ هستند. همین نگرانی (مستقل از واقعی بودن یا نبودن آن) مانع هر تحول مثبتی است.

🔘به علاوه از کجا چنین اطمینانی را دارید؟ فرض کنیم که توانستید خساراتی هم بزنید و به قول شما منطقه به آتش کشیده شود، مگر بمب هسته‌ای دارید که بازدارنده جنگ باشد؟ متأسفانه جنگ اوکراین نشان داد که بمب هسته‌ای هم نقش بازدارندگی جنگ را ندارد.

مسأله این است که حتی اگر احتمال کمی برای وقوع جنگ باشد چون تبعات آن بالاست، بنابراین باید همان احتمال اندک را هم جدی گرفت و نمی‌توان با قاطعیت وقوع آن را رد کرد.

🔘نکته پایانی اینکه فرض می‌کنیم همه تضمین‌های شما درست باشد و هیچ خطری از نظر جنگ کشور را تهدید نکند. بعدش چی؟ اصلاً مشکل عاجل ایران خطر جنگ نیست. ما الآن دو دهه است که درگیر این بحران هستیم. درگیری‌های مهمی بوده و البته جنگ فراگیری رخ نداده، ولی مسأله ما نیز حل نشده است. در چنین شرایطی پول‌ و نیرو وارد تولید و توسعه نمی‌شوند. چون چشم‌انداز مثبت وجود ندارد. نگاه غالب به مسائل کشور بر رویکرد نظامی و امنیتی استوار است پس پرسش این است که اگر بپذیریم که جنگ هم نخواهد شد، حالا با ادامه وضع موجود باید چکار کنیم؟

🔘مسأله نبودن جنگ نیست، مسأله فقدان صلح و آرامش است. فراموش نکنیم حتی اگر خیال‌مان از خارج راحت شود که نمی‌شود، مشکل داخل را چه کار خواهید کرد؟ مسأله مهم‌تر از خارج یا جنگ، وحدت داخلی است که در انتخابات اخیر و پس از آن در حد محدودی خود را نشان داد و با اکراه اندکی بازسازی شد، ولی تقریباً هیچ کدام از مسایل داخلی کشور حل نشده یا ایده و رویکرد قاطعی برای حل آنها دیده نمی‌شود.

🔘اگر ایران کنونی با سیاست‌های جاری را به یک جزیره وسط اقیانوس آرام منتقل کنیم که فاصله‌اش با نزدیک‌ترین همسایه‌ها بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر باشد و از سوی جهان نیز خطری آن را تهدید نکند، حتی نیروی نظامی و موشک هم لازم نداشته باشد، با رویکردهای رسمی و رسانه‌ای موجود باز هم مسأله ما حل نخواهد شد.

🔘کافی است به نظرسنجی‌ها و پیمایش‌ها و رفتار و گفتار مردم در سطح جامعه نگاه کنیم.

بنابراین سخنان آقای حاجی‌زاده و اطمینانی که به مردم می‌دهند، از یک سو با استقبال مواجه نمی‌شود و از دیگر سو، براساس احتیاط سیاسی نیست؛ و حتی اگر واقعیت هم همین باشد که ایشان گفته است، در این صورت باز هم هیچ گرهی را از وضعیت جامعه ایران باز نخواهد کرد.

🔘متأسفانه خیلی‌ها دوست دارند یک دو راهی را پیش پای ایران ترسیم کنند. یا ادامه راه رسمی یا تسلیم؟ این همان پیش‌فرض خطرناک و نادرستی است که امکان بحث در فضای عمومی و رسمی را پیدا نمی‌کند و امکان گفتگو‌ی فراگیر و آزاد در باره مسیر احتمالی و ممکنِ دیگر نیست. مسیری که با حفظ عزت مردم رسیدن به توافق‌های احتمالی را ممکن می‌داند.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy