احمد زیدآبادی
مرحوم آیتالله خمینی پذیرش قطعنامۀ 598 شورای امنیت سازمان ملل برای پایان دادن به جنگ 8 ساله با عراق را برای خود به مثابه "سرکشیدن جام زهرآلود" توصیف کرد.
واقعیت اما این است که پذیرش قطعنامه در آن مقطع، نوشیدن جام زهر نبود، بلکه نوشدارویی برای جلوگیری از سقوط کشور و اشغال مجدد شهرهای ایران توسط ارتش صدام حسین بود. کافی است که فقط یک لحظه به این بیاندیشیم که اگر آقای خمینی در آن سال، قطعنامه را نپذیرفته بود، چه پیش میآمد؟ واقعاً با چه ابزاری میشد در برابر زرادخانۀ سلاحهای شیمیایی دیکتاتوری که در به کارگیری آنها علیه مردم خود هم کمترین ملاحظه و تردید و ترحمی نداشت، ایستادگی کرد؟
از قضا، تمام ارزش کار آیتالله در پذیرش قطعنامۀ 598 برگشت از حرف خود و توجه به منافع و موجودیت کشور و حفظ جان مردم بود. کار او از منظر حکمرانی، درست و کاملاً به جا بود. من نمیدانم روی کدام اساس، بعد از فوت آن مرحوم، پذیرش قطعنامه با تکیه بر لفظ تلخی که آیتالله به کار گرفت، به سیئهای تبدیل شده که گویی هرگز نباید تکرار شود! مگر آن اقدام به زیان کشور و جامعه و مردم بود؟
اگر کسانی تصور میکنند که به زیان بود، در واقع نوع سیاستورزی آیتالله را محکوم و نفی میکنند و بر این مبنا، ادعایشان مبنی بر "پیروی از خط امام" پوچ و بیربط و کاملاً ریاکارانه است. اما اگر تصمیم آیتالله به سود کشور بود، پس چرا آن اقدام به صورت تابویی در آمده که حتی اشاره به تکرار آن موجب دردسر میشود؟

رحیم قمیشی آزاد شد + اولین تصویر