Wednesday, Mar 12, 2025

صفحه نخست » یک جنایت در چند پرده: رفیق‌دوست، فرخزاد، میکونوس و موسویان

jenayat.jpg- بودجه ترورهای جمهوری اسلامی از محل رشوه‌های معامله‌های تسلیحاتی تأمین می‌شد. مقر اطلاعاتی «حقیقیان»، مرکز فرماندهی این عملیات‌ها بود - فقط ۴۵ پله پایین‌تر از دفتر حسین موسویان، سفیر وقت ایران. حالا، او پس از سه دهه ادعا می‌کند که از همه چیز بی‌خبر بوده است

- حسین موسویان، سفیر اسبق جمهوری اسلامی در آلمان می‌گوید از اظهارات «حاج محسن رفیق‌دوست» شوکه شده است. تنها ۳ دقیقه و ۲۱ ثانیه لازم بود تا ۴ دهه روایت‌سازی جمهوری اسلامی در مورد دست نداشتن در برنامه‌ریزی و اجرای ده‌ها ترور برون‌مرزی نقش بر آب شود

علی رسولی - رادیو زمانه

رفیق‌دوست در مصاحبه‌ای جنجالی که روز ۱۸ اسفند منتشر شد با لبخندی بر لب اعتراف کرد که فرمان ترور شاپور بختیار، آخرین نخست‌وزیر پهلوی، غلامعلی اویسی، فرماندار نظامی تهران در مقطع انقلاب ۵۷، شهریار شفیق، پسر اشرف پهلوی، «قرتیه» و دیگر ترورهای خارج کشور را صادر کرده است. منظور از قرتیه، «فریدون فرخزاد»، هنرمند و خواننده مشهور ایرانی است. فرخزاد در مرداد ۱۳۷۱ در شهر بُن آلمان در خانه‌اش که تنها چند صد متر با بزرگترین مقر اطلاعات و عملیات برون‌مرزی جمهوری اسلامی در اروپا فاصله داشت، سلاخی شد.

این مقر اطلاعات و عملیات در گزارش رسمی دستگاه امنیتی آلمان به اسم مقر «حقیقیان» نامیده شده است. مقر حقیقیان در طبقه سوم ساختمان سفارت وقت جمهوری اسلامی در بن آلمان واقع شده بود. دفتر کار حسین موسویان در طبقه ششم همین ساختمان بود.

حسین موسویان اما می‌گوید او روحش از هیچ ماجرای امنیتی و عملیات علیه اپوزیسیون خبر نداشته است. او که در ۳۲ سال گذشته نقش جمهوری اسلامی در ترورهای برون‌مرزی و به ویژه ترور فرخ‌زاد و ترور میکونوس را رد می‌کرد، این بار پس از مصاحبه رفیق‌دوست تسلیم شده و نوشته است:

حالا بعد از ۳۲ سال برای اولین‌بار واقعیت ماجرا را از مصاحبه آقای رفیق‌دوست متوجه شدم.

پرده اول: مستضعفین پیروزند!

سفارت (جمهوری اسلامی) از وزارت امور خارجه (آلمان) متشکر خواهد بود اگر اقامت موقت (کاظم دارابی) به (اقامت دائم) تغییر پیدا کند... سفارت جمهوری اسلامی ایران از این فرصت استفاده کرده تا مراتب احترام خود را اعلام نموده و در عین حال تأکید کند که مستضعفین بر مستکبرین پیروز خواهند شد.

پاراگراف بالا بخشی از دو نامه رسمی سفارت جمهوری اسلامی در آلمان به وزارت خارجه این کشور برای تغییر در وضعیت اقامت کاظم دارابی و چند ایرانی دیگر است. تاریخ نامه‌ها ۲۶ ژوئن ۱۹۸۷ و ۹ سپتامبر ۱۹۸۷ است. افرادی که در این دو نامه از آن‌ها اسم برده شده است بنا به گزارش رسمی دستگاه امنیتی آلمان از عوامل عملیاتی و امنیتی جمهوری اسلامی در خارج کشور بوده‌اند.

این نامه‌ها دو سال پیش از آغاز دوره سفارت حسین موسویان در آلمان صادر شده است ولی رابطه کاظم دارابی با سفارت جمهوری اسلامی و کنسولگری ایران در برلین در دوران سفارت موسویان و تا روز ترور میکونوس با شدتی بیشتر از قبل ادامه می‌یابد. کاظم دارابی به عنوان عضو مخفی وزارت اطلاعات و سپاه در آلمان در ابتدا با حسن جوادی از دیپلمات‌های ایرانی مستقر در بن در رابطه بود و پس از اخراج حسن جوادی و با آغاز دوران فعالیت حسین موسویان به عنوان سفیر، مرتضی غلامی، دبیر سوم سفارت جمهوری اسلامی، افسر رابط کاظم دارابی شد.

۵ سال بعد از این دو نامه و ۲ سال پس از آغاز دوران سفارت حسین موسویان، دو ترور به فاصله یک ماه در آلمان اتفاق افتاد. ۷ اوت ۱۹۹۲ (۹ مرداد ۱۳۷۱)، فریدون فرخزاد در خانه‌اش در شهر بن آلمان سلاخی شد. ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲ (۲۶ شهریور ۱۳۷۱) صادق شرفکندی رهبر حزب دموکرات کردستان ایران و چند تن دیگر از اپوزیسیون در رستوران میکونوس در برلین به قتل رسیدند.

کاظم دارابی که سفارت جمهوری اسلامی پیگیر دائمی‌شدن اقامتش در آلمان بود به عنوان متهم ردیف اول و مسئول تیم تدارکات ترور میکونوس دستگیر شد. چند لبنانی مرتبط با حزب‌الله و امل لبنان هم به عنوان تیم عملیات ترور شناسایی و دستگیر شدند. همه این افراد در محاکمه‌ای که چند سال به طول انجامید مجرم شناخته شدند. دارابی حبس ابد گرفت و پس از گذراندن ۱۵ سال زندان در سال ۱۳۸۶ به ایران برگردانده شد. او از زمان برگشت به ایران در همکاری با سپاه قدس مدتی را به عنوان عضو ستاد بازسازی لبنان پس از جنگ ۳۳ روزه فعال بود. اینکه این روزها که لبنان دیگر مثل سابق جولانگاه سپاه قدس نیست، او چه می‌کند، روشن نیست.

پرده دوم: هندوانه و کارد سلاخی

در اوایل سال ۱۳۷۱ شمسی، چهار مأمور امنیتی- دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران، مستقر در مقر اطلاعاتی حقیقیان در سفارت ایران در بن، با فریدون فرخزاد وارد مذاکره شدند: مرتضی رحمانی موحد، دبیر اول سفارت، مرتضی غلامی، دبیر سوم سفارت و دو کاردار. مرتضی رحمانی موحد و مرتضی غلامی هر دو در نقش دستیار حسین موسویان در سفارتخانه عمل می‌کردند.

مرتضی غلامی که در تیم مذاکره با فرخزاد نقش محوری داشت، همان کسی است که به عنوان افسر رابط کاظم دارابی، عضو مخفی سپاه و وزارت اطلاعات عمل می‌کرد. دارابی مسئول برنامه‌ریزی ترور در برلین بود. او برای تیم ترور«خانه‌های امن»، پول و سایر لوازم مورد نیاز را تهیه کرده بود.

حسین موسویان خود گفته که آن‌ها به فرخزاد پیشنهاد بازگشت امن به ایران را دادند، مشروط بر اینکه از فعالیت‌های سیاسی و انتقاد از جمهوری اسلامی دست بکشد. مادر فرخزاد در بستر مرگ بود و امنیتی‌های جمهوری اسلامی موقعیت را برای فشار آوردن به او مناسب می‌دیدند. دیدارهای عوامل امنیتی و سفارتی جمهوری اسلامی با فریدون فرخزاد در جاهای مختلفی انجام می‌شد، از جمله خانه فرخزاد.

چند ماه بعد از آغاز این دیدارها با فریدون فرخزاد، در ۹ مرداد ۱۳۷۱ فرخزاد آخرین خرید زندگی‌اش را انجام داد. به فروشنده گفت که مهمان‌هایی دارد و هندوانه را برای پذیرایی از آن‌ها خریده است. این آخرین جمله‌های ثبت‌شده از او است. ۷ روز بعد، در ۱۶ مرداد، پلیس آلمان پیکر بی‌جان او را در آپارتمانش پیدا کرد از مرگ او یک هفته گذشته بود.

تحقیقات پلیس جنایی بن نشان داد که فرخزاد قاتلان را می‌شناخته است، چون هیچ نشانه‌ای از درگیری یا شکستن در و پنجره برای ورود به خانه وجود نداشت. به او داروی خواب‌آور خورانده بودند و در نتیجه در زمان قتل، گیج و ناتوان بود. کاردی که برای قاچ کردن هندوانه استفاده شده بود، ۳۷ بار پیکر او را دریده بود.

پرده سوم: ۴۵ پله تا مقر حقیقیان

اواخر سال ۱۹۸۶ میلادی و اوایل ۱۹۸۷ سازمان اطلاعاتی ایران (واواک) مقر خود را در سفارت ایران در بن تأسیس کرد.

این بخشی از گزارش رسمی اداره حفاظت از قانون اساسی آلمان در بخش معرفی پایگاه امنیتی و عملیاتی جمهوری اسلامی برای رصد و ترور مخالفان است. این گزارش به دادگاه ترور میکونوس ارائه شده است.

این مقر اطلاعاتی با نام «حقیقیان» تنها ۴۵ پله تا دفتر کار حسین موسویان فاصله داشته است.

براساس گزارش بالاترین نهاد امنیتی آلمان، این مقر ابتدا توسط سید علی کریم سبحانی، عضو شناخته‌شده سازمان اطلاعات که از نیروهای سپاه پاسداران بود، تاسیس شد. از ماه مه ۱۹۸۸ (اردیبهشت ۱۳۶۷)، علیرضا حقیقیان مدیریت این مقر را بر عهده گرفت. به همین دلیل در گزارش سازمان امنیت آلمان نام این مقر، «حقیقیان» گذاشته شده است.

مطالب بیشتر در رادیو زمانه

این مقر شامل حدود ۲۰ عضو اصلی بود. علاوه بر آن، حدود ۷۰ کارمند دیگر سفارتخانه نیز به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم با این مقر همکاری داشتند.

سفارت وقت ایران در بن با ۹۰ کارمند، یکی از بزرگ‌ترین نمایندگی‌های دیپلماتیک ایران در خارج از کشور بود. هسته مرکزی مقر امنیتی حقیقیان در طبقه سوم ساختمان سفارت قرار داشت و به‌طور ویژه محافظت می‌شد. این مقر شامل ۶ دفتر و یک اتاق مخابراتی ویژه بود.

اعضای اطلاعاتی آن با پوشش کارمندان و مدیران سفارتخانه در بخش‌های مختلف سفارت پخش شده بودند تا فعالیت‌های خود را مخفی نگه دارند، از جمله بخش کنسولی، بخش فرهنگی، بخش اقتصادی، بخش سیاسی و بخش تلکس و بایگانی که در طبقه پنجم همین ساختمان بود.

براساس این گزارش اطلاعاتی، وظایف و حوزه‌های اصلی فعالیت مقر حقیقیان در بن شامل تعقیب و مراقبت اپوزیسیون، جاسوسی و شناسایی شبکه‌ها مخالفان، نفوذ و جذب مخبر و «تهیه اطلاعات لازم برای عملیات تیم‌های ضربت و ترور» بود.

کار روزانه این مقر در بخش ضربه به اپوزیسیون شامل این موارد بود:

  • نظارت بر تجمعات و جلسات مخالفان (ثبت اسامی شرکت‌کنندگان، سخنرانان و تصمیمات گرفته‌شده).
  • رصد راهپیمایی‌ها (ثبت اطلاعات شرکت‌کنندگان و گروه‌های فعال).
  • شناسایی و تحلیل وضعیت زندگی افراد مخالف رژیم (آدرس منزل، شماره تلفن، شبکه ارتباطی آن‌ها).
  • شناسایی دفاتر قانونی و مخفی اپوزیسیون (به‌ویژه ردیابی تماس‌های تلفنی مشکوک با ایران).

روش‌های نفوذ و جذب مأموران جدید هم شامل فشار گذاشتن در زمان تمدید و صدور پاسپورت جدید، فشار بر اعضای خانواده افراد مظنون که در ایران زندگی می‌کنند و نفوذ دادن مأموران امنیتی به‌عنوان پناهنده در میان گروه‌های مخالف بود.

این‌ها بخش کوچکی از اقدام‌های روزانه مقری بود که سازمان امنیت آلمان آن را بزرگترین مرکز امنیتی جمهوری اسلامی در اروپا توصیف کرده بود.

موسویان در اکتبر ۱۹۹۰ (مهرماه ۱۳۶۹) به عنوان سفیر پا به این ساختمان گذاشت. در مقدمه گزارش «گروه کار ایران در سازمان حفاظت از قانون اساسی آلمان» فعالیت مقر اطلاعاتی جمهوری اسلامی در این سفارتخانه در چند ماه نخست فعالیت موسویان چنین توصیف شده است:

فعالیت مقر در زمینه تعقیب و مراقبت اپوزیسیون، که از اواسط سال ۱۹۹۱ (۱۳۷۰ شمسی) به‌طور قابل‌توجهی تشدید شده بود، پس از حملات به نمایندگی‌های ایران در سطح جهان در ۵ آوریل ۱۹۹۲ بار دیگر شدت گرفت. این روند در نهایت به ترور رهبران حزب دموکرات کردستان ایران در ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲ در برلین منجر شد.

۴۵ پله از دفتر حسین موسویان پایین می‌آمدید به این مقر در طبقه سوم سفارت جمهوری اسلامی در بن می‌رسیدید. موسویان البته می‌گوید روحش هم از آنچه در آنجا می‌گذشت خبر نداشت.

پرده چهارم: درهای بهشت گشوده می‌شود

حسین موسویان در مورد تدارکات جمهوری اسلامی پیش از آغاز و در جریان دادگاه میکونوس در مصاحبه با روزنامه اعتماد ۲۳ تیر ۱۴۰۱ گفته است که «پیگیری موضوع دادگاه برلین یک موضوع حاکمیتی در ایران بود نه موضوع یک دستگاه یا یک شخص».

این گفته حسین موسویان شباهت عجیبی به جمله‌ای دارد که تیرخلاص‌زن ترور میکونوس به رفقای لبنانی‌اش اندکی بعد از ترور گفته بود. عباس راحیل، شهروند لبنانی و عضو حزب‌الله به همراه عبدالرحمان بنی‌هاشمی در بخش اصلی عملیات یعنی آتش گشودن به روی صادق شرفکندی و دیگر حاضران در رستوران میکونوس حضور داشت و تیر خلاص به شرفکندی و همایون اردلان را او زده بود. براساس اسناد دادگاه و اظهارات مندرج در حکم نهایی، راحیل پس از ترور و در زمانی که تدارک فرار به خارج از آلمان در جریان بود، برای قوت قلب دادن به دیگر اعضای لبنانی که نقش نگهبان یا راننده عملیات را داشتند گفته بود که نگران نباشید شما در خود کشتار نقشی نداشته‌اید و «ایران پشت سر ما است و به نفع ما دخالت خواهد کرد.»

اما در ایران و آلمان چه کسانی این پرونده را پیگیری می‌کردند؟ پاسخ این است: ترکیبی از تیم امنیتی-سیاسی برون‌مرزی جمهوری اسلامی که در سال‌های بعد به شکل چشمگیری ارتقای مقام یافتند. همه افرادی که کوشیدند خاک در چشم حقیقت بپاشند و با فشار به آلمان، تیم ترور و شبکه امنیتی جمهوری اسلامی را حفظ کنند، در سال‌های بعد به بهشت پست‌های کلیدی در جمهوری اسلامی پا گذاشتند. البته به جز یکی که نقشش در قتل‌های دیگر به بهای جانش تمام شد.

به جز خود موسویان در نقش سفیر و بعدتر مذاکره‌کننده هسته‌ای جمهوری اسلامی، دو مسئول ارشد مقر حقیقیان در آلمان پیگیر رهایی تیم ایرانی-لبنانی ترور بودند.

موسویان آن‌ها را «عزیزانی» معرفی می‌کند که «روزانه» موضوع را پیگیری می‌کردند:

در این مدت آقایان علی (رضا) حقیقیان و وحید عطاریان نمایندگان وزارت اطلاعات در آلمان بودند. این عزیزان روزمره موضوع بحران میکونوس را پیگیری می‌کردند... من هم شخصا بیش از ۳۰۰ ملاقات در وزارت خارجه، دستگاه قضایی، پارلمان آلمان، دفتر صدراعظم و حتی با سران رسانه‌های آلمان با هدف نشان دادن عدم مداخله دولت ایران و بی‌گناهی آقای دارابی انجام دادم.

علیرضا حقیقیان، مسئول مقر امنیتی جمهوری اسلامی در بن در زمان ترورها، اکنون سفیر جمهوری اسلامی در تاجیکستان است. او در زمان وزارت جواد ظریف، مدیرکل حراست وزارت خارجه بود که نشان می‌دهد رابطه او با تیم موسویان-ظریف تا چه حد نزدیک بوده است.

دیگر چهره پیگیر ماجرا، سعید امامی، معاون وقت وزارت اطلاعات بود که با پیگیری موسویان به آلمان سفر می‌کند تا بتواند مانند ترور کاظم رجوی در سوییس و ترور قاسملو در وین، تیم عملیاتی ترور را با تطمیع آلمانی‌ها قبل از دادگاه از معرکه خارج کند. سعید امامی بعدتر در پرونده قتل‌های زنجیره‌ای دستگیر و مدتی بعد گفته شد در زندان خودکشی کرده است.

محمود واعظی، معاون وقت اروپای وزارت خارجه، دیگر چهره پیگیر برای بیرون کشاندن پای تیم امنیتی جمهوری اسلامی از این ترورها است. واعظی بعدتر معاون حسن روحانی در مرکز تحقیقیات استراتژیک و در دولت روحانی وزیر و رئیس‌دفتر او شد.

سعید ایراوانی، مدیرکل برون‌مرزی وزارت اطلاعات در زمان ترورها میانجی دیگری است که چند سفر به آلمان برای رهانیدن تیم ترور داشت. او اکنون سفیر جمهوری اسلامی در سازمان ملل است.

منوچهر متکی و حمیدرضا عاصفی دو معاون و مدیرکل وقت وزارت خارجه هم از جمله این گروه بودند که بعدتر یکی وزیر و دیگری معاون و سخنگوی دستگاه دیپلماسی شد.

مرتضی رحمانی موحد، دبیر اول سفارت جمهوری اسلامی و دست راست حسین موسویان که به همراه مرتضی غلامی، رهبری عملیات فریب فریدون فرخزاد را بر عهده داشتند در دولت حسن روحانی به معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی رسید و بعدتر سفیر ایران در ژاپن شد.

پرده‌ آخر: بازگشت به محل جنایت

مقام‌های جمهوری اسلامی پیر و فرسوده شده‌اند. آن‌هایی که پیچ و مهره‌های سیاست برون‌مرزی دومین رهبر جمهوری اسلامی بودند به سن بازنشستگی رسیده‌اند و یکی یکی از دور خارج می شوند. برخی به مرگ طبیعی رهسپار گورستان شده‌اند و برخی در انتظار ملک‌الموت‌اند و اندکی زبان گشوده‌اند و ناگفته‌ها را می‌گویند تا شاید میراثشان از یادها نرود.

محسن رفیق‌دوست که برای حسین موسویان هنوز «حاج محسن» است در ابتدای دوران رهبری خامنه‌ای به ریاست بنیاد مستضعفان و جانبازان رسید.

براساس اسناد دادگاه میکونوس، وزارت خارجه، بنیاد مستضعفان، سپاه قدس و وزارت اطلاعات، چهار نهادی بودند که پیکره امنیتی و عملیاتی جمهوری اسلامی را در پرونده ترورهای برون‌مرزی ساخته بودند. آن‌ها در پوشش فعالیت مذهبی، فرهنگی، اقتصادی و تبادلات امنیتی کارشان را پیش می‌بردند. رفیق‌دوست در مصاحبه دیگری که روز ۲۰ اسفند در حساب عبدی‌مدیا منتشر شد می‌گوید که پول ناشی از رشوه‌ها برای خرید تسلیحاتی به یک حساب بانکی در شهر فرانکفورت واریز می‌شد و این پول‌‌ها نهایتا مخارج این ترورها را تامین می‌کرد.

عملیات ضربه و ترور در خارج کشور، ترکیبی از اقدامات هماهنگ چند نهاد امنیتی و دیپلماتیک و شبکه‌ای از شرکت‌ها و کسب‌وکارهای پوششی بود.

اینکه بالاترین مقام دیپلماتیک جمهوری اسلامی در آلمان در اوج ترورها و عملیات برون مرزی، تنها ۴۵ پله با مرکز طراحی و اجرای عملیات ضربه به اپوزیسیون فاصله داشته باشد و مدیران مقر هم دست راست و چپ‌اش باشند و او تازه ۳۲ سال بعد متوجه نقش دوستانش در ترورها و عملیات ضربه به اپوزیسیون شده باشد، خود می‌تواند موضوع یک گزارش پلیسی-جنایی بین‌المللی باشد.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy