چرا امارات؟!
صابر گل عنبری
بالاخره نامه ترامپ رسید و انور قرقاش مشاور دیپلماتیک رئیس امارات آن را عصر امروز در سفری به تهران و دیدار با وزیر خارجه ایران تحویل داد.
فعلا خبری از محتوای نامه نیست؛ اما چه بسا در حال حاضر مهمتر از آن کشف راز ارسال این نامه از طریق امارات باشد. پاسخ به این پرسش چه بسا به فهم محتوای نامه هم کمک کند. ویتکوف فرستاده خاورمیانهای ترامپ دیروز در سفری به امارات این نامه را تحویل داده است؛ اما خود ویتکوف ارتباطات بسیار نزدیکی با قطر دارد؛ پس چرا این کار از کانال دوحه انجام نشده است؟
چرا آمریکای ترامپ دیگر کانالهای سنتی رد و بدل کردن پیام با تهران از جمله عمان، سوئیس و قطر را نیز دور زده است؟
آیا صرفا به علت ارتباطات خاصی است که امارات با خود ترامپ و نزدیکان او دارد؟ آیا کانالهای دیگر نظر به مواضع تهران و تجربه شینزو آبه در سال 1398 از آوردن نامه انصراف دادهاند؟ البته بعید است که مثلا ترامپ از مسقط یا دوحه خواسته باشد نامه را برسانند و آنها مخالفت کرده باشند.
آیا ترامپ خواسته است که با ارسال نامه از کانال جدیدی و آن هم امارات بگوید که محتوای نامه متفاوت و جدید است؟
آیا قرار است که امارات هم به جرگه میانجیگران اضافه شود؟ و در کنار روسیه به دو کانال جدید و مهمتر از کانالهای سنتی تبدیل شود؟
سوال دیگر این است که چرا امارات یک مقام در سطح مشاور رئیس خود را برای رساندن نامه اعزام کرد؟ آیا سطح نامهرسان ابوظبی در سایه مواضع تهران و نوعی بیتوجهی به نامه بعد از اعلام آن از طریق ترامپ نشانگر این است که اماراتیها هم امید چندانی به کارگر افتادن نامه و تاثیر آن بر مواضع جمهوری اسلامی در خصوص مذاکره با دولت آمریکا ندارند؟
فعلا باید دید فحوای نامه چه بوده است. در هر صورت بعید است که نامه و واکنش به آن موجب گشایشی شود.