Saturday, Mar 15, 2025

صفحه نخست » گزارشی تکاندهده، قرص‌هایی که تلخی‌شان آخرین مزه‌ای است که احساس می‌شود

kk.jpgخودکشی دانش‌آموزان در ایران؛ جمهوری اسلامی در مدارس مرگ را مقدس می‌کند و زندگی را بی‌ارزش

یورونیوز - کلاس‌های خاموش‌‌، دفترهای مشق نیمه‌تمام، صندلی‌هایی که دیگر صاحب ندارند و نام‌هایی که بی‌صدا از لیست حضور و غیاب خط می‌خورند، طناب‌هایی که ردشان روی گردن‌ها باقی می‌ماند، پریدن‌هایی که دیگر فرودی ندارند، قرص‌هایی که تلخی‌شان آخرین مزه‌ای است که احساس می‌شود.

کودکان و نوجوانانی که برای فرار از رنج، مرگ را به جای زندگی انتخاب می‌کنند؛ این‌ها تصاویری از واقعیتی تلخ در ایران است.

به ادعای نیره طبسی، روان‌شناس، خودکشی در میان دانش‌آموزان ایرانی به دلیل افزایش فشارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بر روی نوجوانان و جوانان به سطحی نگران‌کننده رسیده است.

او در این باره در روزنامه شرق نوشته: «آمارها نشان می‌دهند که خودکشی در میان نوجوانان به‌ویژه در مناطق مرزی و محروم در حال افزایش است. در این مناطق، کمبود فرصت‌های آموزشی، مشکلات اقتصادی و تنش‌های اجتماعی و خانوادگی موجب بروز مشکلات روانی و در نهایت خودکشی می‌شود.»

حمید یعقوبی، روانشناس بالینی و رئیس انجمن پیشگیری از خودکشی ایران نیز آمار هولناکی از خودکشی میان دانش‌آموزان و نوجوانان ارائه داده است.

او در گفتگویی که روز اول اسفند ۱۴۰۳ با روزنامه هم‌میهن داشت گفته که خودکشی دانش‌آموزان، رتبه سوم آمارهای اقدام به خودکشی در ایران را شامل می‌شود: «در سال ۱۴۰۱ زنان خانه‌دار در دسته بندی اقدام به خودکشی با ۳۲/۸ درصد (از کل موارد ثبت شده) اول بودند، بعد از آنها شاغلان قرار می‌گیرند با ۱۸/۸ درصد و رتبه بعدی به دانش‌آموزان اختصاص پیدا می‌کند با ۱۵/۲ درصد.»

به گفته رئیس انجمن پیشگیری از خودکشی ایران در دسته بندی خودکشی‌ها بر اساس شغل، دانشجویان و دانش‌آموزان با فراوانی ۱۹ درصد در رتبه دوم خودکشی براساس شغل در ایران قرار می‌گیرند، پس از طبقه کارگری که با ۳۲ درصد، یک سوم تمام اقدام به خودکشی‌های ثبت شده در ایران را به خود اختصاص داده است.»

«جمهوری اسلامی در مدارس مرگ را مقدس می‌کند و زندگی را بی‌ارزش»

اما نکته اینجاست که خودکشی‌های دانش‌آموزان در ایران با درصد بالایی منجر به مرگ می‌شود، بر اساس گزارشی که پیش از این روزنامه هم‌میهن منتشر کرده، هیچ ماهی از سال ۱۴۰۳ بدون اقدام به خودکشی دانش‌آموزان نگذشته است: «تا پایان آبان ۱۴۰۳، دست‌کم ۱۶ دانش‌آموز اقدام به خودکشی کرده‌اند که ۱۳ نفر از آن‌ها جان خود را از دست داده‌اند.»

آبان همان ماهی است که دو خودکشی دلخراش از دانش‌آموزان مدارس ایران، جنجالی شد؛ آرزو خاوری، دانش‌آموز ۱۶ ساله افغانستانی در شهرری تهران، پس از تهدید مدیر مدرسه به اخراج به خاطر پوشیدن شلوار جین، خودش را از ارتفاع یک ساختمان به پایین پرت کرد.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

چند روز بعد، آیناز کریمی، دانش‌آموز ۱۵ ساله در کازرون، پس از آنکه مدیر مدرسه در برابر هم‌کلاسی‌هایش او را به دلیل داشتن رنگ مو و لاک ناخن تحقیر و از مدرسه اخراج کرد، در خانه خود را حلق‌آویز کرد.

و نکته اینکه برخی از خودکشی‌های اخیر، مستقیماً با فضای آموزشی و برخوردهای خشن در مدارس مرتبط بوده‌اند.

سعید پیوندی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه لورِن فرانسه در گفتگو با یورونیوز فارسی، معتقد است که مدارس در ایران، برای کودکان، ترسناکند. او می‌گوید: «در ایران مدرسه محیط امنی برای احساس خوشبختی بچه نیست. مدرسه در ایران بیشتر محیطی است که در بچه‌ها ایجاد اضطراب می‌کند، چون کنترل شدیدی وجود دارد. ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها و به خصوص اگر و مگرها و مقررات و هنجارهایی که کادر آموزشی، سخت‌گیرانه به بچه‌ها تحمیل می‌کنند.»

به عقیده او در حکومتی مثل جمهوری اسلامی، آموزش توتالیتر به طور رسمی در مدارس به دانش‌آموزان تحمیل می‌شود: «کل مسئله این است که محتوای کتاب و برنامه‌های درسی در جهت دخالت در کوچک‌ترین مسائل بچه‌ها تغییر می‌کنند؛ مدارس در ایران از این نظر توتالیتر شده‌اند. زیگموند باومن (جامعه‌شناس آلمانی) در مورد نهاد توتال، سربازخانه را مثال می‌زند که دستگاه سعی می‌کند که همه را یک شکل کند و شخصیت‌ها را از طریق خردکردن فردیت شبیه هم کند. این اتفاقی است در سند بنیادین آموزش و پرورش افتاده است.»

پیوندی معتقد است که نظام آموزشی جمهوری اسلامی، آگاهانه مرگ را برای دانش‌آموزان مقدس می‌کند: «نقش این نظام آموزشی در افسرده‌کردن بچه‌ها و دادن یک احساس منفی به کودکان و دانش‌آموزان در حوزه‌های مختلف واقعا مثال‌زدنی است. تعداد شهدایی که در کلاس‌های مدارس ابتدایی به بچه ها معرفی می‌شود، مصداق تقدیس مرگ به جای تقدیس زندگی است.»

او با تحلیل برخی محتوای کتاب‌های درسی در مدارس می‌گوید: «روایت کردن از بچه فسلطینی تا بچه‌ای که در ۱۳ آبان رفت دم تانک و... همه مثال‌هایی است که به دانش‌آموزان می‌گوید این بدنی برای شهادت باید باشد. و ببینید "چه خوب که شهید می شود و این یک افتخار است که این شهید می شود." این آموزش‌ها در مقابل نسلی‌ است که می‌خواهد از بدن خودش لذت ببرد، بدن برایش لنگرگاه شادی و امید باشد.»

در اختیار گرفتن بدن کودکان و تلقین حس گناه

به عقیده پیوندی، «اصراری که حکومت برای در اختیار گرفتن بدن دارد به این دلیل است که این بدن را بتواند بفرستد که شهید شود. شخصیت اصلی که در کتاب‌ها به کودکان معرفی می‌کنند قهرمانان مذهبی، تاریخی و یا معاصر است با دادن جانشان به زندگی نه گفته‌اند که می‌روند آن دنیا و آنجا اوضاع خوب است و شما لذت می برید. آموزش‌ها در مورد بی‌ارزش بودن زندگی است و مرگ را برای بچه‌ها به یک موضوع تبدیل می‌کنند. در حالی که بچه در این سن آمادگی درک موضوع مرگ را ندارد.»

استاد دانشگاه لورِن فرانسه همچنین فقدان امید به زندگی در کتاب‌های درسی را عامل ناامیدی و در نهایت خودکشی در دانش‌آموزان مدارس ایران می‌داند: «این که یک دانش‌آموز به جای این که به زندگی فکر کند به مرگ فکر کند در کنار مشکلات روحی که ممکن است وجود داشته باشد، می‌تواند متاثر از آموزش ندادن امید به زندگی در درس‌ها و در گفتمان کتاب‌های درسی باشد. کتاب‌هایی که در مقابل، گفتمان مرگ‌زده دارند و یک نوع اضطراب را از طریق دادن احساس گناه به بچه‌ها منتقل می‌کنند.»

او دراین‌باره با اشاره به دو کتاب «فارسی» و «هدیه‌های آسمانی» سوم ابتدایی می‌گوید: «این دو کتاب را ورق بزنید و ببینید به بچه‌ها چطوری احساس گناه یاد داده می‌شود. برای مثال به دخترها می‌گوید که وقتی حجاب نمی‌گذارید نه تنها خودتان گناه می‌کنید که دیگران را هم به گناه می‌اندازید. یعنی آن مردهای هوس‌بازی که به خاطر لباس پوشیدن شما منحرف می‌شوند، هم تقصیر شماست. به جای اینکه مدرسه جایی باشد برای تجربه‌های شاد، برای شناختن بدن، بجای اینکه بدن لنگرگاه شادی و زندگی باشد، برعکس بدن را می‌پوشند و دائما ان را به عنوان چیزی که می‌تواند لنگرگاه گناه باشد نشان می‌دهند.»

مدرسه، مسیر مستقیم خودکشی

پیوندی معتقد است که مدارس در ایران «عبوس» و «اضطراب‌زا» هستند و «کنترل اجتماعی فراگیری حکومت بر دانش‌آموزان باعث می شود که با مدرسه‌ای مواجه باشیم که دست‌کم به بچه‌ها برای جلوگیری از خودکشی کمکی نکند و برعکس این مدرسه عبوس و اضطراب‌زا بچه‌ها را در معرض خودکشی قرار می‌دهد.»

او می‌گوید که «با ریختن سم مرگ و دوست نداشتن زندگی در روان بچه‌ها در کنار اضطراب‌های دیگر که از اگرها و مگرها می‌آید کودکان را ضد زندگی‌کردن و ضد این دنیایی‌بودن، تربیت می‌کنند. یکی از مسائل بچه‌هایی که در جنبش "زن، زندگی، آزادی" به خیابان‌ها آمدند همین بود.»

«با این خنده‌هایت فاحشه می‌شوی!»

پیوندی مثال می‌زند: «دختری در گفتگو با من گفت مدیر مدرسه همیشه بهش می‌گفته "تو با این خنده‌هایت فاحشه می‌شوی!" و یا در پروژه‌ای با معلم‌های مدارس ایران گفتگو کردم، آنها تعریف می‌کردند که روز عاشورا و تاسوعا تابوت می‌آورند و در مدرسه ابتدایی می‌چرخانند.»

او درباره خودکشی آرزو خاوری می‌گوید: «آرزو خاوری به دلیل اینکه مدیر گفته بود که به خاطر لباست از مدرسه اخراجت می‌کنیم، ترسیده که زود شوهرش بدهند. از کانون معلمان پرس‌وجو کردم؛ پدر و مادر این بچه مدام اصرار می‌کردند که ازدواج کند. وقتی مدیر مدرسه می‌خواهد او را به خاطر لباسش اخراج کند، فکر کرده که ازدواجش حتمی است و به همین خاطر خودکشی می‌کند. درواقع با مدرسه‌ای مواجه هستیم که کمکی برای جلوگیری از خودکشی نمی‌کند.»

اتفاق مشابهی که برای دنیا فرهادی، ۱۷ ساله در مهر ۱۴۰۳ افتاد. دنیا فرهادی، دانش‌آموز ۱۷ ساله اهل نوسود، به دلیل فشارهای مدیران و معلمان مدرسه و اصرار به حجاب اجباری، خود را از ساختمان بلند به پایین پرت کرد و جان‌باخت.

در اوایل اسفند خبر رسید که یک دختر ۱۲ ساله در شهر هرسین که از طرف خانواده تحت فشار برای ازدواج اجباری قرار داشت، با حلق‌آویز کردن خود به زندگی‌اش پایان داد.

در شهریورماه، یلدا رحیمی، دانش‌آموز ۱۷ ساله اهل باغملک، پس از مراجعه به کمیته امداد برای دریافت کمک مالی و رد شدن درخواستش، در همان محل، خود را در توالت حلق‌آویز کرد. پدر یلدا سال‌ها پیش خودکشی کرده بود و او با پدربزرگش در یکی از روستاهای خوزستان زندگی می‌کرد.

هر ۹ روز یک کودک خودکشی می‌کند

طبق گزارشی که سایت امتداد در اردیبهشت ۱۴۰۳ منتشر کرده، ۱۹۶ کودک در پنج سال منتهی به اردیبهشت امسال اقدام به خودکشی کرده‌اند؛ به‌عبارت ساده تر حداقل یک کودک در هر ۹ روز. از این تعداد، ۱۳۳ مورد به مرگ منجر شده و ۶۳ کودک نجات یافته‌اند. همچنین، ۱۳۰ مورد مربوط به دختران، ۴۷ مورد مربوط به پسران بوده و در ۱۹ مورد جنسیت اعلام نشده است.

هرچند که آمار خودکشی‌ها در ایران، چندان شفاف و البته به‌روز نیست، اما طبق نتایج پژوهشی که انجمن دفاع از حقوق کودک در سال ۱۳۹۹ منتشر کرد، در دهه ۹۰، بیش از ۲۵۰ کودک خودکشی کرده بودند.

بر اساس داده‌های این پژوهش، ۲۸ درصد از این خودکشی‌ها ناشی از درگیری‌های خانوادگی بوده است. مشکلات آموزشی و تحصیلی ۲۶ درصد، ازدواج اجباری ۲۰ درصد، فقر ۸ درصد، تجاوز ۸ درصد، روابط عاطفی ۵ درصد، و تأثیر فیلم و ویدئو ۵ درصد از دیگر عوامل تأثیرگذار در خودکشی کودکان بوده است. در بسیاری از موارد نیز دلیل دقیق خودکشی اعلام نشده است.

بر اساس همین منبع همچنین «۴۸ درصد از خودکشی‌های رسانه‌ای‌شده طی این ۱۰ سال مربوط به پسران و ۵۲ درصد هم مربوط به دختران بوده است. از نظر سنی، ۴۵ درصد از موارد خودکشی در بازه سنی ۹ تا ۱۴ سال و ۵۵ درصد در گروه سنی ۱۵ تا ۱۸ سال رخ داده است.»

بررسی ۱۹۶ مورد خودکشی رسانه‌ای شده کودکان نشان می‌دهد که سقوط از ارتفاع با ۶۰ مورد بیشترین فراوانی را داشته و پس از آن، حلق‌آویز کردن با ۵۰ مورد در رتبه دوم قرار گرفته است. همچنین، مصرف قرص و مواد مخدر (۲۳ مورد)، شلیک با گلوله (۷ مورد)، خودسوزی (۵ مورد) و غرق‌شدگی (۳ مورد) دیگر روش‌های استفاده‌شده بوده و در ۴۸ مورد نیز شیوه خودکشی اعلام نشده است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که تمام موارد خودسوزی در میان دختران و تمامی موارد شلیک با گلوله در میان پسران رخ داده است، که نشان‌دهنده تفاوت‌های جنسیتی در انتخاب روش خودکشی است.

از نظر جغرافیایی، تهران، اصفهان و همدان بالاترین میزان خودکشی کودکان را ثبت کرده‌اند.

در بسیاری از موارد، دانش‌آموزان به دلیل نمرات پایین، تحقیر در محیط آموزشی یا فشارهای خانوادگی، اقدام به خودکشی کرده‌اند. همچنین در موارد بسیاری، مشکلات مالی به‌طور مستقیم منجر به خودکشی دانش‌آموزان شده است.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy