به گفته اسلام شناسان سنتی هجرت به معنی مهاجرت (رفتن) پیغمبر مسلمانان و همراهان او (مهاجرون) در سپتامبر سال ۶۲۲ (۲۶ صفر) از مکه به مدنیه بود. این اسلام شناسان اضافه میکنند که به پیشنهاد عمر، خلیفه دوم، این سال به عنوان سال شمار اسلامی تعیین شد. واژه هجرت در قران نیامده است، اما در سوره ۹، آیه ۱۰۰ به مهاجر کنندگان (ال مهاجرین) اشاره شده است. وآژه هجرت از فعل هجر که به معنای ترک و جدایی است گرفته شده. مهاجرت در اصل به معنای بریدن از دیگران است و این فعل هجر در دیگر زبانهای سامی مشاهده نمیشود. زبان شناس آلمانی ربرت کر (Robert Kerr) اشاره میکند که در زبان سوری واژههای) mhaggraya مهاجرین mahaggra (و haggarayuta آمده که هر سه از لغت هاجر (Hagar) گرفته شده است و هاجر نام زن دوم ابراهیم بود. اعراب نزد یهودیان و مسیحیان به اسماعیلیون و به هاجریون (Hagarener) نیز معروف بودند (۱). به سخن ساده تر: ال مهاجرون یعنی اعراب به طور کلی و نه فقط همراهان پیغمبر در سفر مکه به مدینه. بر روی یک سنگ نبشته از معاویه با علامت صلیب درام قیس (اردون) که به زبان یونانی نوشته شده است سه تاریخ مشاهده میشود: تاریخ سال مالیاتی بیزانس، تاریخ سال محلی شهر و تاریخ بنا به سال عربها (according to the Arabs the 42nd year). سال ۴۲ اعراب بر روی سنگ نبشته به معنی سال اعراب است و نه سال هجری.
تاریخ شناس دانشگاه امریکایی یوتا Peter von Sivers اشاره میکند: سنگ نبشته معاویه درام قیس با علامت صلیب قدیمی ترین تقویم اعراب را به نمایش میگذارد
This inscription، identifying Muawiya as ist Sponsor، commemorates the completion of the bath's restoration. It shows a cross and bears the date of 42 " according to the era of rhe Arab. " To my knowledge، this is the earliest documentation of the Arab calendar by an Arab (۲)
حالا این پرسش مطرح است که به چه علت اعراب این سال ۶۲۲ را سرآغاز تقویم خود تعیین کردند، بدین معنی که چه اتفاق مهم تاریخی سبب شد که اعراب این سال را انتخاب کنند؟ رویداد نامهی سریانی بی نام (Anonymous Syriac Chronicle) که به " رویداد نامه سیرت " معروف است (۳) خبر میدهد که بعد از قتل نعمان سوم (۶۰۲) پادشاه لخمیان و هم پیمان ساسانیان به فرمان خسرو پرویز دوم ناآرامیها در این قبیله عرب شدت گرفت. بعد از این قتل لخمیان تلاش کردند مستقل، خود مختار شوند و از وابستگی به ساسانیان رهایی یابند. به همین علت لخمیان حمله هراکلیوس به ایران (در جنگهای ارمنستان و نینوا) در سالهای ۶۲۲ ۶۲۸ را خوش آمد گفتند. بعد از آزاد شدن سوریه و فلسطین از تسلط ساسانیان (ساسانیان در سال ۶۱۴ اروشلیم و سوریه تصرف کردند و در سال ۶۲۲ مجبور به ترک این مناطق شدند) و بعد از قرارداد صلح هراکلیوس با ساسانیان در سال ۶۳۰ در اروشلیم بیزانس نیرویهای خود را از فلسطین و سوریه خارج کرد، بدین معنی که بعد از سال ۶۳۰ دیگر نیرویهای خارجی (ساسانیان و بیزانس) در فلسطین و سوریه مستقر نبودند.
از نیمه قرن ۷ میلادی اعراب (غسانیان) کوشش کردند در سوریه و فلسطین زبان و تقویم عربی را جایگزین زبان و تقویم یونانی کنند. اعراب از این تاریخ به بعد دیگر از تقویم یونانی (سال سلوکیان، سرآغاز سال ۳۱۲ میلادی) که تا این زمان در آنجا مرسوم بود استفاده نمیکردند. محاسبه زمان (تعین سال و نگارش تقویم) در دوران باستان بیشتر مرتبط بود با اتفاقات مهم نظامی و برای اعراب پیروزی بیزانس بر ساسانیان در سال ۶۲۲ یک اتفاق مهم نظامی بود. این پیروزی بیزانس سقوط نهایی ساسانیان و صعود اعراب را به دنبال داشت. گئورگیوس پیسیدیایی (George of Pisidia) شاعر حماسهسرا، کشیش و تاریخنویس بیزانسی در دو اثر خود: " لشکرکشی هراکلیوس علیه پارسها" (۶۲۲) و „هراکلید" (۶۲۷) که دومی چکامهی در بزرگداشت پیروزی هراکلیوس بر ساسانیان و بازگرداندن صلیب از تیسفون به اروشلیم است (ساسانیان پس از اشغال اروشلیم در سال ۶۱۴ صلیبی که گفته شده بود مسیح با آن اعدام شد به تیسفون انتقال داده بودند) گئورگیوس پیسیدیایی همچنین از تجدید حیات امپراتوری بیزانس وکارهای انجامگرفته توسط هراکلیوس ستایش میکند. کتاب لشکرکشی هراکلیوس علیه ایران مهم ترین سند از این حمله است و به نقل از تاریخ نویس انگلیسی جیمز هاروارد جانستون (James Howard-Johnston) این اثر ادبی پیسیدیابی در ادبیات مسیحیان و غیر مسیحیان راه یافته بود (خوانده میشد)
well read in Christian and pagan literature (۴)
به عقیده پیسیدیایی پیروزی هراکلیوس بر ارتش خسرو دوم پرویز و بازگشت صلیب به اروشلیم یک رهایی تاریخی، یک رستگاری تاریخی (salvation history) برای بیزانس به شمار میآمد. این پیروزیها (از سال ۶۲۲ تا ۶۲۷) تا این درجه با اهمیت بودند که میتوانستند برای بیزانس سرآغاز (تجدید حیات) یک تاریخ (تقویم) جدید شوند. نه فقط برای بیزانس، بلکه برای اعراب (در حیره و سوریه) نیز این پیروزی بیزانس بر ساسانیان تا این حد مهم بود که آنها (اعراب) این تاریخ را برای سرآغاز تقویم (جدید) انتخاب کنند. مذهب شناس آلمانی Andreas Goetze اشاره میکند: " پیروزی بر ایرانیان تا این اندازه اهمیت داشت که هراکلیوس (پادشاه بیزانس) در تاریخ اسلام بخشی از تاریخ رستگاری مسلمانان به شمار میآید „
Die Bedeutung des Sieges über die Perser ist so hoch angesiedelt، dass selbst in der islamischen Tradition ein römische-byzantinischer Kasier zu einem wichtigen Teil in der Darstellung der muslemischen Heilgeschichte wurde! (۵)
اعراب (هاجریون) سال ۶۲۲ را سرآغاز تقویم (سال یک) خود انتخاب کردند و آنهم به چند دلیل: در این سال ساسانیان مجبور شدند برای مقابله با بیزانس در ارمنستان ارتش خود را از اروشلیم و سوریه خارج کنند و به اشغال این مناطق پایان دهند. با خارج شدن ساسانیان عربهای سوریه و اروشلیم آزادی خود را به دست آوردند. در این سال ارتش خسرو دوم پرویز در ارمنستان از بیزانس شکست خورد و دیگر ساسانیان نمیتوانستند تهدیدی برای اعراب باشند. اما اعراب به طور رسمی بعد از وفات هراکلیوس (۶۴۱)، پادشاه بیزانس، این تقویم (سال) جدید را وارد محاسبات زمانی (تاریخ نگاری) خود کردند. اعراب پس از درگذشت هراکلیوس دیگر تعهدی به بیزانس نداشتند و با ضرب سکه در سال ۶۴۲ در ایران استقلال خود را اعلام کردند. این اعرابی که در سال ۶۴۲ در ایران سکه به نام خود ضرب کردند اعراب ایرانی (عربهای ساسانی) بودند و نه اعراب از عربستان. جنگ نهاوندی که طبری از آن خبر میدهد در واقع ضرب همین سکه اعرابهای ایرانی در سال ۶۴۲ بود
اعراب سوریه و فلسطین که سال ۶۲۲ را برای تقویم خود انتخاب کردند اطلاعی از مهاجرت پیغمبر مسلمانان از مکه به مدینه نداشتند (مکه ۱۵۰۰ کیلومتر از دمشق فاصله دارد). تقویم سال هجری (سرآغاز سال ۶۲۲ میلادی)، سال رفتن پیغمبر مسلمانان از مکه به مدینه، را عباسیان محاسبه کردند و واقعیت تاریخی ندارد.
مسعود امیرخلیلی
-----------------------------------------------
۱ - Robert M. Kerr: " Annus Hegira vel Annus Agarorum, In Markus Groß und Karl-Heinz Ohlig (Hg) Die Entstehung einer Weltreligion III, Tübingen, 2014, P.14-34
۲ - Peter von Sivers, Christology and Prophetology in the Umayyad Arab Empire. In : Markus Groß / Karl-Heinz Ohlig (Hg.) Die Entstehung einer Weltreligion, Berlin/Tübingen, 2014, P. 279
۳ - The Chronicle of Seert. Christian Historical Imagination in Late Antique Iraq, Oxford University Press: Oxford 2013
۴ - James Howard-Johnston: Witnesse to a world Crisis, Oxford University press 2010, P. 16
۵ - Andreas Goetze, Religion fällt nicht von Himmel, Die erste Jahrhunderte des Islams, by WBG, Daarmstadt, 2018, P.123
*