Thursday, Mar 27, 2025

صفحه نخست » جدال اسلام و تجدد؛ میراث کسروی و شریعتی و آینده مسیر تفکر ایرانی، پارسا زندی

Kasravi_Shariati.jpgمقدمه

در طول تاریخ معاصر ایران، دین همواره نقشی کلیدی در شکل‌دهی به سیاست، فرهنگ و تفکر اجتماعی داشته است. با این حال، چالش اصلی این بوده که اسلام چگونه باید در جامعه مدرن حضور داشته باشد: آیا باید به‌عنوان یک نهاد مستقل از سیاست باقی بماند،؟! یا همچنان نقشی ایدئولوژیک و انقلابی ایفا کند؟!

دو متفکر برجسته قرن اخیر، احمد کسروی و علی شریعتی، دو پاسخ کاملاً متفاوت به این پرسش ارائه دادند. کسروی، که خود از درون حوزه‌های علمیه برخاسته بود، به یکی از منتقدان سرسخت اسلام سنتی تبدیل شد و آن را عامل عقب‌ماندگی ایران می‌دانست. در مقابل، شریعتی تلاش کرد تا چهره‌ای مترقی و انقلابی از اسلام ارائه دهد که بتواند نیرویی برای عدالت‌خواهی و آزادی باشد.

دراین مقاله با بررسی زندگی، اندیشه‌ها و تأثیرات این دو متفکر، به این سؤال می‌پردازیم که آیا ایران به سمت جدایی دین از سیاست حرکت خواهد کرد (راه کسروی)، یا همچنان به دنبال یک قرائت مدرن از اسلام خواهد بود (راه شریعتی). همچنین، تأثیر این دو جریان فکری بر نسل‌های بعدی، از روشنفکران دینی تا بنیادگرایان مذهبی، بررسی خواهیم کرد.

۱. احمد کسروی؛ از فقه تا نقد دین و خرافات

۱. ۱. زندگی و مسیر فکری

احمد کسروی در سال ۱۲۶۹ شمسی در تبریز، در یک خانواده مذهبی متولد شد. او تحصیلات خود را در علوم دینی به پایان رساند و در حوزه‌های علمیه به تحصیل فقه و اصول پرداخت. اما پس از آشنایی با افکار مدرن، به‌تدریج از آموزه‌های مذهبی فاصله گرفت و به یکی از منتقدان جدی دین سنتی تبدیل شد. او علاوه بر فعالیت‌های فکری، یک حقوق‌دان برجسته و تاریخ‌نگار پرکار نیز بود که نقش مهمی در تحلیل تحولات ایران داشت.

۱. ۲. مبارزه با خرافه‌گرایی و نقد اسلام سنتی

کسروی اسلام سنتی را نه‌تنها ناکارآمد، بلکه خطرناک می‌دانست. او معتقد بود که تصوف، تشیع خرافی و برخی آموزه‌های مذهبی، مردم را در جهل و عقب‌ماندگی نگه می‌دارد. برخی از مهم‌ترین آثار او در نقد دین و خرافات عبارتند از:

• شیعی‌گری: نقد آموزه‌های شیعه و تأثیر آن بر فرهنگ و سیاست ایران.
• صوفی‌گری: بررسی انتقادی تصوف و نقش آن در عقب‌ماندگی جامعه.
• بهایی‌گری: تحلیل جنبش بهایی و دلایل ظهور آن.

کسروی و حکومت پهلوی:

با وجود اینکه حکومت رضاخان در ظاهر به دنبال مدرن‌سازی ایران بود، اما همچنان از برخی مظاهر مذهبی حمایت می‌کرد. کسروی، که نه با مذهب رسمی و نه با استبداد کنار می‌آمد، به دشمن مشترک روحانیت و حکومت تبدیل شد.

۱. ۳. ترور کسروی و حذف یک متفکر منتقد

در سال ۱۳۲۴، کسروی به دست گروه فدائیان اسلام، که یک سازمان افراطی مذهبی تحت رهبری نواب صفوی بود، در دادگاه ترور شد. قتل او نشان داد که نقد دین در ایران نه‌تنها آسان نیست، بلکه می‌تواند هزینه‌ای سنگین در پی داشته باشد.

۲. علی شریعتی؛ احیای اسلام به‌عنوان یک ایدئولوژی انقلابی

۲. ۱. زندگی و تحول فکری

علی شریعتی در سال ۱۳۱۲ در سبزوار و در یک خانواده مذهبی-فرهنگی متولد شد. او پس از تحصیل در اروپا، تحت تأثیر مکاتب فلسفی غرب و نظریات انقلابی مارکسیست‌ها، به بازتعریف اسلام پرداخت.

۲. ۲. تقسیم‌بندی اسلام: حوزه‌ای، تطبیقی و انقلابی

شریعتی، برخلاف کسروی، معتقد بود که مشکل اصلی، اسلام واقعی نیست، بلکه تفاسیر اشتباه از آن است. او اسلام را به سه دسته تقسیم کرد:

• اسلام حوزه‌ای: که توسط روحانیون سنتی تبلیغ می‌شود و ماهیتی محافظه‌کار دارد.
• اسلام تطبیقی: که تلاش می‌کند آموزه‌های اسلامی را با مفاهیم مدرن تطبیق دهد.
• اسلام انقلابی (اسلام علوی): که از نظر شریعتی، چهره واقعی اسلام است و می‌تواند ابزاری برای آزادی و عدالت باشد.

۲. ۳. نقش شریعتی در انقلاب ایران

آثار شریعتی، مانند تشیع علوی و تشیع صفوی و امت و امامت، الهام‌بخش نسل جوان انقلابی در دهه ۵۰ بود. او اسلام را به‌عنوان یک نیروی ضد استبداد و ضد استثمار معرفی کرد. اما پس از انقلاب ۵۷، حکومت جدید، بسیاری از تفکرات او را کنار گذاشت و به سمت قرائت بنیادگرایانه از اسلام رفت

۳. مقایسه و تأثیر این دو جریان بر امروز ایران

• کسروی به دنبال حذف کامل دین از عرصه عمومی بود، اما شریعتی تلاش داشت اسلام را به‌عنوان یک نیروی انقلابی بازتعریف کند.
• کسروی اسلام را عامل عقب‌ماندگی می‌دانست، در حالی که شریعتی معتقد بود اسلام واقعی، نیرویی برای پیشرفت است.
• هر دو اندیشمند، با استبداد پهلوی مخالفت داشتند، اما یکی از موضع سکولاریستی و دیگری از موضع اسلامی.

امروز، جامعه ایران با بحران مشروعیت دین سیاسی مواجه شده است. از یک سو، بنیادگرایی اسلامی همچنان در بخش‌هایی از جهان اسلام، مانند طالبان و داعش، وجود دارد. از سوی دیگر، روشنفکران دینی مانند عبدالکریم سروش و محسن کدیور تلاش می‌کنند قرائتی جدید از دین ارائه دهند.

۴. ایران به کدام سو خواهد رفت؟

اکنون، جامعه ایران در دو راهی قرار دارد:
• آیا مسیر کسروی، یعنی جدایی کامل دین از سیاست، دنبال خواهد شد؟
• یا جامعه، همچنان به دنبال نوعی اسلام مدرن و اصلاح‌شده خواهد بود؟

تجربه جمهوری اسلامی نشان داده است که تلفیق دین و سیاست، به سرکوب، فساد و استبداد منجر می‌شود. در عین حال، هنوز بخش‌هایی از جامعه، به ویژه نسل‌های مسن‌تر، به دین به‌عنوان یک عنصر هویتی پایبند هستند.

برخی تحلیل‌گران، مانند آصف بیات، معتقدند که جامعه ایران در حال تجربه نوعی "پسااسلام‌گرایی" است؛ به این معنا که پس از چهار دهه حکومت دینی، مردم به سمت یک دولت سکولار و آزادی‌های فردی گرایش پیدا کرده‌اند.

نتیجه‌گیری

تقابل فکری کسروی و شریعتی، همچنان در جامعه ایران زنده است. اسلام سیاسی در ایران، با بحران مشروعیت روبه‌رو شده و بسیاری از مردم، دیگر آن را به‌عنوان راه‌حل مشکلات نمی‌بینند. شاید آینده ایران، نه در بازگشت به اسلام انقلابی شریعتی، و نه در حذف کامل دین به سبک کسروی، بلکه در بازتعریف رابطه دین و سیاست باشد. با این حال، مسیر پیش رو، به تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در سال‌های آینده بستگی دارد.


پارسا زندی (مشاور حقوقی)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر:
• احمد کسروی، شیعی‌گری و تاریخ مشروطه ایران
• علی شریعتی، امت و امامت و تشیع علوی و تشیع صفوی
• آصف بیات، "اسلام و پسااسلام‌گرایی در خاورمیانه"
• عبدالکریم سروش، قبض و بسط تئوریک شریعت
*



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy