در شرایطی که مردم ایران زیر فشار اقتصادی و سیاسی در حال له شدن هستند، نامه بیش! از ۴۰۰ نفر به سازمان ملل که خود را اندیشمند فعال مدنی، سیاسی، فرهنگی، رسانهای.. میخوانند! و حمایت تمام قدشان از ماهیت و اصل جمهوری اسلامی واقعا مایع تاسف است
من در این یادداشت مستقیما محتوای نامه را مد نظر داشته، نویسندگانش را مخاطب قرار میدهم:
در نامه نوشته اید ایران در سده اخیر آغازگر هیچ جنگی نبوده است اما لابد فراموش کردهاید که هرچند مردم ایران هیچگاه جنگ طلب نبوده و نیستند اما امروز اکثریت آنان میدانند که اقدامات عامدانه خمینی در عراق، تحریک شیعیان آن به انقلاب، تهدید دولت مستقر و بیتوجهی به پیشنهادات مصلحانه اطرافیان دلسوز اتفاقا از علل اصلی جنگ ایران و عراق بود، جنگی که میتوانست هرگز شروع نشود و پس از شروع نیز میتوانست در سال ۶۱ عزتمتدانه تمام شود، اما تمام نشد، چون جنگ برای جمهوری اسلامی واقعا یک نعمت بود که در آن به قیمت به خطر انداختن تمامیت ارضی کشور و کشتار دهها هزار نفر از مردم در جبهههای جنگ، در فضای داخلی نیز همه همپیمانان قبلی خود در انقلاب و اساسا همه منتقدان را سرکوب کرد و اینگونه دهها هزار نفر دیگر از مردم را هم در زندانها و در جوخههای اعدام بیدادگاههای خود به قتل رساند و قدرت را خود را تثبیت نمود.اقدامی که به قول آیتالله منتظری بخاطر آن تا همیشه از حاکمان ایران به عنوان ظالمین تاریخ یاد خواهند کرد.
آن تنش مداومی را که بیش از چهل سال است حکومت اسلامی به جان منطقه انداخته است و آن سیاستی که در بستر آن به جز مردم ایران، مردمان سوریه، عراق، لبنان. یمن و فلسطین را هم به خاک سیاه نشانده در کجای نامه است؟!
جای آن لمپنهای متوهمی که بر بستر فساد و کسب روزی از تحریمهای اقتصادی ، لاتمنشی را به اصل خدشهناپذیر سیاست خارجه کشور تبدیل کردند و تا امروز تحت عنوان چپ و راست و اصلاحطلب و اصولگرا به هر جنایت و غارتی دست میزنند در کجای نامه است؟!
شما که در این نامه این قدر در تمجید دیپلماسی جمهوری اسلامی در فقره برجام نوشتهاید، چرا شرح ماجرا را نیمه کاره میگذارید؟!
"ترامپ از برجام خارج شد"
فقط همین؟!
واقعا فراموش کردهاید که پس از انعقاد برجام و رد شدن خطر سقوطی که خامنهای را وادار به نرمش قهرمانانه کرده بود، چگونه او و حامیانش علنا به مخالفت و از بین بردن مفاد آن کمر بستند؟
که اگر ترامپ از پاره کردن برجام گفت، خامنهای از آتش زدن آن حرف زد؟!
یادتان رفته که افراد و رسانههای تحت امر رهبر چگونه با هلهله و شادی به استقبال امر رهبر خود رفته، در مجلس برجام را به آتش کشیدند؟!
جای این همه تندروی جمهوری اسلامی در کجای نامه شما است؟!
راستی! چطور است که در نامهای که به زیر و بالای جهان پرداخته و پیگیر کمترین ظلمی در تمام کوچه پسکوچههای آن هستید، نوبت که به مردم ایران میرسد-که اساسا مساله اصلی این نامه اند- ناگهان توامان کور و کر ولال میشوید.
اینکه حکومتی در خصوصیترین مسائل زندگی مردم دخالت میکند و چه در دولت اصلاحطلب چه اصولگرا معترضین را در کف خیابان و زندانها میکشد و به بند میکشد، اینکه تازه در دوران دولت اصلاحطلبش وزیر امور خارجه منکر کشتار مردم میشود و وزیر کشور با شرارت میگوید که" فقط به سر نزدیم و به پا هم زدیم" و...
این همه انسان کشته و زندانی شده در جنبش زن زندگی آزادی، این همه آسیبدیده چشمی و بدنی و حداقل انعکاس صدای دادخواهی خانوادههایی که به صرف دادخواهی خود تحت تعرض قرار میگیرند، زندانی میشوند و ... کجای نامه شما است؟!
با کدام وجدان میتوانید کارکرد حکومتی که بیش از چهل سال است مردمش را از همه آزادیها محروم کرده، از نظر اقتصادی به فلاکت انداخته، معترضان مدنی آن را در خیابان و زندان به خاک و خون میکشد را فقط مشتی اختلافات جزئی خود با حکومت بخوانید؟!
از بدی جنگ میگویید، اما مگر کسی گفته که جنگ خوب است؟!
خوب بدانید که مخالفت با جنگ، رای و نظر میلیونها ایرانی بوده کشف جدیدی نیست که شما بدان رسیده و مدعیاش باشید که اساسا هیچ عقل سلیمی نه حامی جنگ است و نه راه دمکراسی در کشور خود را در آن میجوید.
اما درد و غرض شما در جای دیگر است؛ آنجا که قصد دارید زیر لوای این ظاهرا ضد جنگ، ماهیتی به نام جمهوری اسلامی در اختلافاتش با آمریکا و اسراییل را به عنوان "مردم" ایران جا بزنید و جنگ احتمالی ناشی از آن را جنگ "مردم" ایران با آمریکا و اسرائیل بخوانید!
من از این نویسندگان و امضاکنندگان شفاف میپرسم:
مردم ایران کجا و کی به دنبال تنشزایی در منطقه و تقابل با دنیا بودهاند که حالا این جنگ، جنگ آنها شده است؟!
مگر جز این است که این مردم همواره به دنبال یک زندگی ساده و معمولی، در راستای یک حاکمیت معمول و معقول و بدون توهم بودهاند و همین حداقل همواره از آنها دریغ شده، اقتصاد ناکارامد و اختناق سیاسی را نصیبشان کرده است؟!
چرا از این واقعیتها در نامهتان اثری نیست؟!
شما ۴۰۰ نفر به هر دلیل که به خودتان مربوط است و طبعا منطق یا منفعتی برایتان دارد، میتوانید طرفدار تمام قد حکومت باشید و بخواهید گزاره "حفظ اصل نظام را از اوجب واجبات است" را برای نظامتان در قالب یک نامه ظاهرا صلحآمیز که ریاکاری از سر و پای آن میبارد، برایش تلطیف کنید، اما مردم و دلسوزی برای آنان جایی در مفاد این بیعتنامهی تقدیمی به هسته قدرت ندارد و دست از فریبکاری در این مورد بردارید که نه نسبتی با صلح و نه با مردم ایران دارید.
اگر هم جنگی شد ، حتما خودتان به حمایت از حکومت دلبندتان بروید-چنانکه در غزه و لبنان و بقیه جاهایی که صرفا وعده میدادید...- و لطفا دیگر از مردم ایران در اين مورد مایه نگذارید.

رضاشاه مستبد بود نه ملی گرا (۵)، فرید انصاری دزفولی