کارزار مشترک علیه نتانیاهو، پهلوی، اعتصاب کامیونداران و اعتراضات
حامد محمدی - کیهان لندن
منابع آگاه از روند مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا میگویند طرفین بر سر چند مسئله اساسی از جمله «برچیده شدن کامل تمام ظرفیت غنیسازی اورانیوم در ایران» اختلاف جدی دارند و فعلاً هیچکدام حاضر به عقبنشینی نشدهاند. همزمان اختلاف در بین فرماندهان ارشد نیروهای مسلح بر سر جزئیات توافق احتمالی و فراتر از آن، اصلا توافق کردن یا نکردن با دولت ترامپ علنی شده است.
مقامات تهران تهدید کردهاند که اگر آمریکا خواهان برچیدن کامل تمام زیرساختهای هستهای در ایران باشد، توافق ممکن نیست. در مورد «حفظ غنیسازی» به ظاهر آنقدر همسویی در نظام زیاد است که از آن به عنوان «وفاق» یاد میکنند. حتا روزنامه «والاستریت ژورنال» این موضع را به عنوان «وحدت داخلی در ایران» قلمداد کرده است.
حتا آنهایی که تا حدودی نسبت به برخی شروط آمریکا انعطاف نشان دادهاند در این مورد همنظرند که نباید ظرفیت غنیسازی در ایران از بین برود.
یکی از موارد اصلی اختلاف میان جمهوری اسلامی و آمریکا «خارج کردن ذخایر اورانیوم از ایران» و «بازدید بازرسان ویژه آمریکا از تأسیسات اتمی در ایران» است.
برخی نشانهها تأیید میکند که اختلاف تهران و واشنگتن بر سر خروج اورانیومهای غنیشده از ایران و انتقال آن به کشور ثالث احتمالا جزو مسائل حل شدنی به شمار میرود. وقتی علی شمخانی مشاور ارشد علی خامنهای در مصاحبه با NBC گفت اگر تحریمها لغو شود امکان خروج اورانیومهای غنیشده از ایران و بازرسی از سایتهای اتمی وجود دارد، دونالد ترامپ با بازنشر این مصاحبه در شبکه اجتماعی «تروث» نشان داد که از این موضع استقبال کرده است. اما در این میان دو مسئله وجود دارد:
۱)یکی اینکه، شاید شمخانی و برخی مانند در مورد بعضی اختلافات حاضر به انعطاف بیشتر در مذاکره با آمریکا باشند، اما لزوماً به معنای حل شدن اختلاف مربوطه نیست. دستکم سه فرمانده ارشد سپاه پاسداران در واکنش به حرفهای شمخانی تأکید کردند که به هیچ قیمتی حاضر نیستند دخایر اورانیوم غنیشده از ایران خارج شود.
۲)دیگر اینکه، حتا شمخانی که در بین سایر نظامیهای ارشد ظاهرا انعطاف بیشتری در مواضع خود برای دستیابی به توافق با آمریکا نشان داده، قویاً تأکید میکند که امکان برچیده شدن کامل ظرفیت غنیسازی در ایران وجود ندارد.
به نظر میرسد آمریکاییها امیدوارند در میان مقامات جمهوری اسلامی مهرههای تأثیرگذار و با نفوذی باشند که بتوانند شرایط یک معامله حداقلی را فراهم کنند، اما قدرت و نفوذ جریانهای مخالف توافق با آمریکا را اصلاً نباید دستکم گرفت.
نزاع درون حکومتی اتماللهیها و معاملهگران
غنیسازی اورانیوم در ایران برای برخی جریانهای ایدئولوژیک نظام به یک مسئله «حیثیتی- ناموسی» تبدیل شده است. سرسختترین دشمنان اسرائیل و یهودیها همین جریانات هستند. آنها آخرالزمانی فکر میکنند. به بیان بهتر حزباللهیهای طرفدار بمب اتم هستند: «اتماللهیها»، یعنی غنیسازی اورانیوم و دستیابی به بمب اتم را زمینهساز ظهور مهدی موعود میدانند.
گروه دوم کسانی هستند که کمتر نگاه عقیدتی دارند و بیشتر معاملهگر هستند. آنها حفظ ظرفیت غنیسازی را برای حفاظت از موجودیت نظام واجب میدانند اما با بالا و پایینکردن سطح غنیسازی و بده و بستان بر سر میزان ذخایر به عنوان بخشی از اهرمهای چانهزنی نظام مشکلی ندارند. سردار پاسدار اسماعیل کوثری فرمانده سابق سپاه تهران و نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی به این گروه میگوید: «عوامل خود فروخته داخلی». او بعد از سقوط بشار اسد از اولین کسانی بود که گفت در داخل نیروهای مسلح به اسد خیانت کردند.
در بین گروه دوم، رد پای فرماندهانی به چشم میخورد که نام خودشان و خانوادهشان بیشتر با رانتخواری، فساد، قاچاق نفت و پولشویی گره خورده است اما در گروه اول سرداران و مهرههایی وجود دارند که نام آنها در صدر فهرست ناقضان حقوق بشر و سرکوبگران ملت ایران دیده میشود؛ کسانی که بطور راسخ مخالف معامله با آمریکا هستند و شدیداً از اسرائیل و بنیامین نتانیاهو نفرت دارند.
وابستگان به گروه اول (مکتبیها) صدای بلندتری دارند. قاسم قریشی جانشین رئیس سازمان بسیج میگوید: «حفظ غنیسازی اورانیوم و توان هستهای واجب و برای فردای ایران اسلامی واجبتر است». و یا سالار ولایتمدار آبنوش که عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی است. او قبلاً مسئول اداره طرح و عملیات بسیج و جنگ نرم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. آبنوش از عوامل اصلی سرکوب مردم ایران نیز هست. او میگوید: «دشمنان آروزی توقف غنیسازی در ایران را به گور میبرند.»
کارزار مشترک اصلاحطلبان و بسیجیها
اظهارات ضد و نقیض نیز در مورد روند مذاکرات به اوج خود رسیده است. وضعیت کنونی بسیار پیچیده و تا حدود زیادی منحصر به فرد است. بسیاری از مقامات جمهوری اسلامی از کلامشان پیداست که نسبت به توافق با آمریکا ناامید شدهاند. حملات لفظی به اسرائیل و بنیامین نتانیاهو به اوج خود رسیده است. در تهران طیف گستردهای از مقامات، از وزارت خارجه گرفته تا نهادهای نظامی، اسرائیل را عامل اصلی مختل شدن مذاکره با آمریکا میدانند. آنها میگویند مخالفان حکومت (براندازها) حول نتانیاهو «ائتلاف نیروهای خرابکار» را تشکیل دادهاند. رسانههای وابسته به حکومت به دقت دیدارهای دیوید بارنئا رئیس موساد را با مقامات آمریکایی به ویژه استیو ویتکاف فرستاده ترامپ زیر نظر دارند. همزمان در کانالهای تلگرامی و اکانتهای «ایکس» منسوب به سپاه پاسداران و حتا در بین فعالان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا یک روایت مشترک برجسته شده است: «اعتصاب کامیونداران در ایران توطئه براندازها و موساد است.»
امیر تنها مشاور ستاد انتخاباتی پزشکیان، اکبر گنجی کارمند سابق وزارت اطلاعات، محمدحسن مصباح رئیس سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت تهران و عبدالرضا داوری مشاور سابق دولت احمدینژاد و چند نفر دیگر ائتلاف مجازی علیه اعتصاب کامیونداران و اسرائیل تشکیل دادند.
البته آنها در این کارزار تبلیغاتی تغییراتی هم دادهاند. در روزهای اول اعتصاب کامیونداران که این جریان آن را به عنوان «#اعتصاب_زورکی» برجسته میکرد، محاسبه این بود که موساد طراح اعتصابات است و با همکاری سازمان مجاهدین آن را پیش میبرد؛ اما بعد از بیانیه شاهزاده رضا پهلوی در حمایت از اعتصاب کامیونداران خط آنها تغییر کرد و پادشاهیخواهان را شریک موساد معرفی کردند!

این کارزار صرفاً یک روایتسازی یا جنگ روانی از سوی چند فعال سیاسی و بسیجی در بستر فضای مجازی نیست، بلکه به نظر میرسد در وزارت خارجه جمهوری اسلامی نیز در مورد توطئههای احتمالی اسرائیل برای خرابکاری در زیرساختها و به راه انداختن آشوب مدام صحبت میشود.
اسماعیل بقائی سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ۲۹ اردیبهشت در یک نشست خبری گفت: «احتمال دارد اسرائیل برای اینکه انگشت اتهام به سمت جمهوری اسلامی دراز شود، به یک اقدام خرابکارانه و ایذایی متوسل شود.» همین روایت از سوی منابع وابسته به سپاه پاسداران نیز برجسته میشود. نگرانی مقامات حکومت از اقدامات احتمالی اسرائیل بر اساس سوابق گذشته بدیهی است، اما کارنامه سیاه نهادهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی این احتمال را که آنها برای کارشکنی در روند معامله با آمریکا اقدام به «بحرانسازی» کنند و یا زیرساختها یا مردم عادی را قربانی اهداف خود سازند نیز قابل تصور است. با گذشت حدود یک ماه از انفجار مرگبار «اسکله رجایی» در بندرعباس هنوز هیچ نهادی بطور رسمی درباره جزئیات این فاجعه پاسخگو نبوده است. پرسشهای زیادی درباره این رویداد فجیع و ویرانگر مطرح است از جمله اینکه چه کسانی محموله مواد ممنوعه را در یک بندر تجاری انبار کردند و آیا انفجار کانتینرها همزمان با دور چهارم مذاکره با آمریکا اتفاقی بود؟
ناامیدی حامیان توافق
در این میان حتا برخی موافقان توافق با آمریکا نیز از روند مذاکرات ناامید شدهاند. حشمتالله فلاحتپیشه رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی میگوید: «غنیسازی برای جمهوری اسلامی حیثیتی است.» او توضیح داد: «دیپلماتها در دور آخر مذاکرات [دور پنجم] کار جدیدی انجام ندادند، صرفاً تلاش کردند که شکست مذاکرات را اعلام نکنند.»
مسعود پزشکیان رئیس دولت جمهوری اسلامی روز دوشنبه پنجم خرداد در مراسم سالگرد تاسیس دانشگاه آزاد گفت: «اینطور نیست اگر آنها نخواهند با ما مذاکره کنند، یا اگر بخواهند ما را تحریم کنند، از گرسنگی بمیریم، ما راه پیدا خواهیم کرد.» او تأکید کرد: «راه وجود دارد نه یک راه، صدها راه برای برونرفت از مشکلات وجود دارد.»
ترس از حمله نظامی
در چنین وضعیتی احتمال حمله نظامی به تأسیسات اتمی در ایران جدیتر شده است. برخی منابع امنیتی گزارش دادند اسرائیل درحال تدارک یک عملیات است. ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در یک بیانیه گفته «دشمن دچار خطای محاسباتی شده است.» همین عبارت را حبیبالله سیاری معاون هماهنگکننده ارتش جمهوری اسلامی نیز تکرار کرده است.
حبیبالله سیاری پنجم خرداد در یک سخنرانی گفت: «دشمن گمان کرده ایران ضعیف شده اما دچار اشتباه محاسباتی است.»
تأکید نظامیها به اینکه «دشمن دچار خطای محاسباتی شده» میتواند پیام جدّی داشته باشد: یعنی یک تصمیم از سوی دشمنان گرفته شده که از نظر جمهوری اسلامی اما «خطا»ست!
در آنسو اما مواضع دونالد رئیس جمهوری آمریکا در نقطه مقابل مقامهای جمهوری اسلامی قرار دارد. او روز یکشنبه ۲۵ مه (۴ خرداد) با اشاره به پایان دور پنجم مذاکرات مدعی شد این گفتگوها «خیلی، خیلی خوب» بوده است.
رئیسجمهور آمریکا گفت ممکن است خبرهای خوبی پیش رو باشد و شاید «طی دو روز آینده» خبرهایی در این زمینه اعلام شود.
ایستگاه پایانی، «آشوب» است
اینکه دقیقاً در سرِ ترامپ چه میگذرد مشخص نیست اما جریانهای انقلابی در ایران تعبیرشان این است که او مذاکرات و فراتر از آن جمهوری اسلامی را به بازی گرفته است.
حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان چاپ تهران در تفسیر این وضعیت دوگانه میگوید آمریکا روندی را در پیش گرفته است که انتهای آن «بروز آشوب در کشور» باشد.
او در یادداشت روز کیهان با عنوان «فتنه و آشوب ایستگاه پایانی مذاکره از نگاه آمریکا!» توضیح میدهد: «همه شواهد حکایت از آن دارند که نگاه آمریکا برخلاف آنچه تظاهر میکند، به مسئله هستهای و درصد غنیسازی نیست [بلکه] ایستگاه پایانی مذاکره از نگاه آمریکا، فتنهانگیزی و ایجاد آشوب در داخل کشور است.»
حسین شریعتمداری با اشاره به ادامه روند اعمال تحریمها علیه جمهوری اسلامی با اشاره به «بیثمر بودن مذاکرات» نوشت: «مواضع متناقض و دوگانه آمریکا درباره مذاکرات جاری به وضوح حکایت از آن دارد که حریف میداند از این مذاکرات آبی به نفع آمریکا گرم نمیشود. زیرا هر دو سوی فرمولی که به عنوان «موازنه» مذاکرات به میان کشیده شده، مسدود است.»
شریعتمداری هشدار داده: «ترامپ کج دار و مریز همین روند دوگانه را در مذاکرات ادامه میدهد تا «به ایستگاه مورد نظر» برسد.»