Sunday, Jun 1, 2025

صفحه نخست » پاسخ به دعوت آقای کیان، سینه ام تنگ شده که نمی‌تونم پرواز کنم

jk.jpgمحمدعلی جنت خواه

جناب آقای بیژن کیان، من به عنوان یک نظریه پرداز و نه فعال سیاسی، برای منظور گفت و گوهای تئوریک و نه براندازانه، دعوت شما رو پذیرفتم و مراتب دعوت محترمانه و گرم شما رو به برادران منتقل کردم و اگر امان نامه ازشون دریافت کنم که گفت و گو با شما، برای من منتهی به اجرای حکم زندان یا پرونده جدید نشود، حتما باعث افتخار بسیار است که در گفت‌وگوهای بسیاری راجع به مباحث تعریف ایران، آزادی، دین و روابط این مفاهیم با شما شرکت کنم.

اما همانطور که مشخص است، پلتفرم های مختلف رسانه ای، مستقیم یا غیر مستقیم، به دلایلی که برای من آشکاره، من رو تحریم کردند و حتی از چاپ یک مقاله ساده من در تجارت نیوز راجع به استارتاپ ها (که تخصص اصلی من بود و تجربه کارآفرینی موفق در آن داشتم) را با کمپین رسانه ای حذف کردند.



پلتفرم هایی مثل «آزاد» علی رغم این که دو سال است شماره من رو گرفتند و قصد دعوت داشتند، مشخصاً با سیاستگذاری های پنهان، من رو تحریم کردند و به جایش بیشمار حرف های تکراری و تحلیلگر های با سوابق غلط بسیار رو بولد و رسانه ای می‌کنند.

همین ها در لبه دوم قیچی، در شبکه های اجتماعی، در حال توهین و تحقیر نسبت به من هستند.

به هر حال من فقط و فقط به خاطر چهارتا توییت، سنگین ترین حکم ممکن (۳ سال حبس تعزیری و ۶ سال محرومیت از فعالیت های اجتماعی) دارم و فعلا با الطاف خود سازمان اطلاعات سپاه و قوه قضاییه، بیرون از زندان هستم، چیزی که حق طبیعی من شهروند آزادیه، الان به شکل فوق العاده مشروط و لرزان بهم اعطا شده.

هر زمان که قصد کردند دست و پای من رو از بند خودسانسوری و ترس آزاد کنند و حق طبیعی من یعنی آزادی بیان و گفت و گو رو به طور کامل به من بازگردانند، من در گفت و گو با شما با افتخار فراوان شرکت خواهم کرد.

من از توهین ها تحقیرها خسته شدم. از خودسانسوری خسته شدم. از ۳ سال زندگی در اضطراب و نگرانی و ترس و بلاتکلیفی و بدون برنامه خسته شدم.

آزادی، خون جاری در رگ های منه، بدون آزادی روانی می‌شم، بدون آزادی، معنای زندگی برام نابود می‌شه، بدون آزادی به مرز خداحافظی از دنیا می‌رسم.

سینه ام تنگ شده از تحقیر ها و توهین ها و بسته بودن دست و پاهام. سینه ام تنگ شده از حرف های خورده شده و زده نشده.

سینه ام تنگ شده از اینکه دست و پاهام بسته است و بهم سنگ می‌زنند و نمی‌تونم از خودم دفاع کنم.

سینه ام تنگ شده که نمی‌تونم پرواز کنم.

همین ویدیوی کوتاه شما، در این لجن زار توهین و تحقیر، برای من دلگرمی بود. دلگرمی ای که در کشور خودم از من دریغ کردند.

از شما و همه چه پنهان، شما بدون هیچ چشمداشتی، بدون اینکه من هیچ فایده سیاسی یا اقتصادی برای شما داشته باشم، به من کردیت ارزشمندی دادید. هیچ دلیلی جز گفت و گو برای یافتن حقیقت، در این کردیت شما نبود.

کمتر کسی چنین به دیگری که نادیده است، اعتماد می‌کنه و بابتش قدردان شما هستم.

ارادتمند
جنت خواه



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy