روز دوشنبه دوم ماه ژوئن برابر با ۱۳ خرداد عباس عراقچی، وزیر امور خارجۀ ایران، در نشست خبری با همتای مصری خود گفت: هیچ توافقی بدون در نظر گرفتن حق ایران برای غنیسازی امضا نخواهد شد. او سپس افزود: ما از حقوق خود دست نخواهیم کشید، ما از غنیسازی اورانیوم دست نخواهیم کشید. چرا جمهوری اسلامی حق غنی سازی را حق مسلم و خط قرمز خود در مذاکراتش با آمریکا و دیگر کشورهای غربی تعیین کرده است؟
علیرضا مناف زاده - رادیو بین المللی فرانسه
برنامۀ هستهای ایران پیش از انقلاب ۱۳۵۷ آغاز شد، زمانی که ایالات متحد آمریکا با اجرای طرح «اتم برای صلح» به ایران نیز در ایجاد برنامۀ هستهای صلحآمیز کمک کرد. با به کار بستن آن طرح، آیزنهاور، رئیس جمهور آمریکا، میخواست به کشورهای در حال توسعه در استفاده از انرژی هستهای برای هدفهای صلحآمیز یاری رساند. آن طرح، در عین حال، به ایالات متحد آمریکا در دوران جنگ سرد امکان میداد تا متحدان خود را در چهار گوشۀ جهان حفظ کند.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ روابط ایران و ایالات متحد آمریکا رفته رفته تیره شد و سپس از میان رفت. هنگامی که کارتر، رئیس جمهور امریکا، به محمدرضا شاه، رهبر سرنگون شده و بیمار ایران، اجازه داد تا در ایالات متحد آمریکا ساکن شود و زیر درمان پزشکی قرار گیرد، دانشجویان خط امام به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و با گروگان گرفتن کارکنان آن سفارت، سببساز بحرانی ۱۵ ماهه در روابط ایران و آمریکا شدند.
از آن پس، جمهوری اسلامی برای به انجام رساندن برنامۀ هستهای کشور که پیش از انقلاب آغاز شده بود، دیگر کمکی از ایالات متحد دریافت نکرد. اما توسعۀ هستهای ایران را پس از مدتی بلاتکلیفی ادامه داد. به گفتۀ کارشناسان، هنوز بسیاری از حقایق دربارۀ تواناییهای برنامۀ هستهای جمهوری اسلامی و کمکهایی که تاکنون از کشورهای دیگر گرفته، پنهان مانده است.
👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه
در دوران حکومت شاه، ایالات متحد آمریکا در چارچوب طرح «اتم برای صلح»، ایران را در زمینۀ فناوری هستهای، سوخت هستهای، آموزش تکنیسینها و مهندسان هستهای، تجهیزات، آزمایشگاهها و نیروگاهها یاری کرد که همگی میبایست در خدمت تولید برق و تحقیقات قرار بگیرند. در سال ۱۹۶۷ ایران نخستین راکتور تحقیقاتی ۵ مگاواتی خود معروف به «راکتور تحقیقاتی تهران» را که با اورانیوم غنیشده با غلظت بالا کار میکرد، دریافت کرد. این راکتور که میتوانست تا ۶۰۰ گرم پلوتوُنیوم در سال تولید کند، سرآغاز قراردادهای چند میلیارد دلاریِ ایران با دیگر کشورها از جمله فرانسه، آلمان، نامیبیا و آفریقای جنوبی شد.
به پایان رساندن یکی از مهمترین پروژههای برنامۀ هستهای ایران را شرکت آلمانی «کرافتوِرک» عهدهدار شده بود و آن نیروگاه هستهای بوشهر در سواحل خلیج فارس بود که پیشبینی میشد دو راکتور هستهای در خود جای دهد. شرکت آلمانی ساختن یکی از راکتورها را در آن نیروگاه کم و بیش به پایان رسانده بود که انقلاب ایران رخ داد.
شاه افزون بر دریافت کمکهای بینالمللی بر توسعۀ هستهای ملی نیز پافشاری میکرد. او در سال ۱۹۷۴ «سازمان انرژی اتمی ایران» را تأسیس کرد که وظیفۀ ساخت ۲۰ راکتور هستهای، یک تأسیسات غنیسازی اورانیوم، یک کارخانۀ آمایشِ سوخت مصرفشده و تولید ۲۳۰۰۰ مگاوات انرژی هستهای تا پایان قرن بیستم را به عهده داشت. شاه در نظر داشت انرژی هستهای را جایگزین نفت و گاز کند و سپس ایران به صادرکننده و فروشنده این انرژی تبدیل شود. ایران در سال ۱۹۷۱ در حدود ۱۰٪ از کل تولید نفت جهان را تولید میکرد.
در زمان شاه توسعۀ صنعت هستهای ایران از استانداردهای بینالمللی هستهای آن زمان پیروی میکرد. در فوریه ۱۹۷۹ هنگامی که شاه و خانوادهاش زندگی در تبعید را آغاز کرده بودند، مجلس ایران پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (اِن پی تی) را تصویب کرد و بدینسان، با هدفهای آن پیمان، یعنی جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای، استفادۀ صلحآمیز از انرژی هستهای و، سرانجام، خلع سلاح کامل موافقت کرد.
پیش از انقلاب و در گرماگرم آن، بسیاری از کارکنان هستهای خارجی و ایرانی از کشور گریختند. خمینی تا سال ۱۳۶۳ (۱۹۸۴ میلادی) برنامۀ هستهای را «غیراسلامی» میدانست. جنگ ایران و عراق و کمکهایی که صدام حسین از کشورهای غربی و شوروی گرفت سبب شد که جمهوری اسلامی به فکر توسعۀ صنعت هستهای احتمالاً با هدف ساخت بمب هستهای بیفتد. روابط دشمنانۀ جمهوری اسلامی با ایالات متحد آمریکا، ایران را از کمکهای کشورهایی که پیش از انقلاب در توسعۀ برنامۀ هستهای ایران مشارکت داشتند محروم کرد.
سرانجام، جمهوری اسلامی با پاکستان و چین قراردادهای هستهای امضا کرد. اما آمریکا توانست جلو اجرایی شدن بیشتر آنها را بگیرد و ایران مجبور شد به کشورها و بازیگرانی روی آورَد که آمریکاییها نمیتوانستند آنها را کنترل کنند.
از سال ۱۳۶۶( ۱۹۸۷ میلادی) ، ایران طرحها و واردات هستهای مانند سانتریفیوژها را از منابع ناشناختۀ خارجی دریافت کرد. بسیاری گمان میکنند که همه را از شبکۀ هستهای زیرزمینی عبدالقدیرخان، دانشمند پاکستانی، دریافت کرده است. این شبکۀ هستهای گویا به پاکستان، لیبی، ایران و کره شمالی در پیشبرد برنامههای هستهایشان کمک کرده است.
کشورهای درگیر در شبکۀ عبدالقدیرخان، به سهم خود، در فناوریهای هستهای که عبدالقدیرخان نمیتوانست به نیازهای آنها پاسخ دهد، به یکدیگر یاری میرساندند. از سال ۱۳۷۱ (۱۹۹۲میلادی) ایران قراردادهایی با کرۀ شمالی بست که بیشتر در زمینۀ موشکها بود. کرۀ شمالی با دریافت پولهای هنگفت به توسعۀ برنامۀ موشکی ایران بسیار کمک کرد. روابط دشمنانۀ این دو کشور با بخش بزرگی از جهان غرب سبب شد که جزئیات قراردادهای آنها تا حد زیادی ناشناخته بماند.
غربیها بهویژه اسرائیلیها معتقدندکه ایران برنامۀ تسلیحات هستهای خود، معروف به «پروژۀ آماد» را در اواخر دهۀ ۱۹۹۰ میلادی و اوایل دهۀ ۲۰۰۰ آغاز کرد. گفته میشود این پروژه ناگهان در سال ۲۰۰۳ متوقف شد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشی در سال ۲۰۱۵ مدعی شده است که از سال ۲۰۰۵ از جزئیات این پروژه آگاه بوده است. به گفتهٔ سربازرس پیشین آژانس، بخشهای اصلی و عمدهٔ پروژه از سال ۲۰۰۳ تعطیل شد و مدرکی در دست نیست که نشان دهد فعالیتهای پژوهشی مربوط به این پروژه ادامه یافته است.
هدف پروژۀ آماد، دستیابی و تولید مواد هستهای برای استفادۀ تسلیحاتی، آزمایش عناصر سازندۀ سلاح هستهای و به طور کلی، برنامهریزی برای ساخت سلاح هستهای بود. در سال ۲۰۱۱ آژانس بینالمللی انرژی اتمی سندی منتشر کرد که همۀ اطلاعات به دست آمده دربارۀ این پروژه را نشان میداد. در آن سال، آژانس اعلام کرد که هنوز روشن نیست آیا بخشهایی از این پروژه به ویژه در زمینۀ سلاح انفجاری هستهای، باقی مانده است یا نه؟
در آوریل ۲۰۱۸ بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، اعلام کرد که جاسوسان اسرائیلی از یک انبار اطلاعات هستهای در ایران اسنادی پیدا کرده اند که ادامۀ پروژۀ آماد را تأیید میکنند، با این حال، جمهوری اسلامی ایران اصرار دارد که برنامۀ هستهایاش از آغاز تاکنون صلحآمیز بوده است. کارشناسان و به طور کلی کشورهای غربی از خود میپرسند، پس چرا در پی بیرون رفتن آمریکا از برجام، ایران به غنیسازی بیش از ۶۰ درصد روی آورد.
تناقضگوییها، پنهانکاریها و سخنان ناراستِ جمهوری اسلامی در زمینۀ برنامۀ هستهایاش از آغاز تاکنون سبب شده است که کشورهای غربی از جمله آمریکا اعتمادی به ادعاها و سوگندهای رهبران آن نکنند. جمهوری اسلامی هستیاش را به ادامۀ برنامۀ هستهای پیوند زده، ثروت ملی کشور را در راه این برنامه صرف کرده و چندین نسل از ایرانیان را از زیستن در رفاه و آسایش محروم کرده است. بنابراین، برچیدن برنامۀ هستهای ایران به معنای پایان عمر جمهوری اسلامی است و بعید مینماید که رهبران این نظام به سادگی به شرایط پیشنهادی آمریکا در مذاکرات جاری تن دردهد.

آقا جواد؛ تو دیگه خیلی نوبری!