خبر کوتاه بود اما تکاندهنده: چهار عضو تیم ملی دوومیدانی ایران--سه ورزشکار و یک مربی--به اتهام تجاوز جنسی به یک زن کرهای، در جریان مسابقات قهرمانی آسیا در شهر گومی بازداشت شدند. ماجرا از یک بار و شبنشینی آغاز شد و با تماس اضطراری زن قربانی و ورود پلیس کره به هتل تیم ایران، به فاجعهای ختم شد که حالا نهتنها غرور ورزشی بلکه شأن انسانی یک ملت را زیر سوال برده است.
Wednesday, Jun 4, 2025
صفحه نخست » از زمین ورزش تا باتلاق اخلاق: وقتی «تربیت اسلامی» به تجاوز ختم میشود، سپیده حجامی
در میان اسامی منتشرشده، نامهایی مانند حسین رسولی، مسعود کامران، امیر مرادی و مربی تیم، امیر زمانپور دیده میشود؛ کسانی که با پرچم ایران به مسابقات بینالمللی رفته بودند، اما نه نماینده فرهنگ و تمدن ایران، بلکه نماینده تربیتی بودند که جمهوری اسلامی سالها با افتخار از آن دم زده است: تربیتی که از «نهی از منکر» فقط روسری و سانسور آموخت، نه مرزهای انسانیت و حرمت دیگری را.
این اتفاق را نمیتوان صرفاً به پای خطای فردی نوشت. باید ریشه را دید. ریشه در سیستمیست که در آن مربی با اتهام اخلاقی، رئیس فدراسیون میشود؛ سیستمی که در آن تجاوز در اردوگاههای داخلی به سکوت گذرانده میشود، و سرقت از مهمان خارجی با جریمه نقدی پاک میشود. وقتی نهادهای ورزشی به حیاط خلوت فساد تبدیل میشوند و دروغ و پنهانکاری نهادینه میشود، دیگر نتیجهای جز سقوط اخلاقی نمیتوان انتظار داشت.
اینجا دیگر نه پای «سوءتفاهم فرهنگی» در میان است، نه «تحریک غربیها». اینبار ماجرا در خاک کرهجنوبی رخ داده؛ جایی که قانون، شفاف و غیر قابل معامله است. برخلاف ایران، در آنجا پنهانکاری ممکن نیست، تماس اضطراری زن کرهای حذف نمیشود، و خبرنگار مستقل بازداشت نمیشود.
این ورزشکاران، فرزندان همین نظاماند. از دل همان مدارسی بیرون آمدهاند که بیشتر از آنکه آموزش «اخلاق» بدهد، آموزش «ترس» میدهد. بزرگ شدهاند در فضایی که آموختهاند قانون، چیزیست برای دیگران، نه خودیها؛ و همیشه میتوان با رابطه، دروغ، یا فشار بالا دستها، از هر چیزی قسر در رفت. اینبار اما در کشور دیگری بودند. همان الگوی رفتاری را پیاده کردند، اما قانون کشور میزبان، گوشش بدهکار ادبیات جمهوری اسلامی نبود.
فاجعه گومی فقط یک پرونده جنایی نیست. آیینهایست در برابر چهره واقعی نظامی که از اخلاق فقط ظاهرش را آموخته؛ که «امر به معروف» را با کنترل زنانه و سرکوب تن، و «نهی از منکر» را با حذف صداهای منتقد اشتباه گرفته. سالها از «تمدن نوین اسلامی» گفتند و نتیجهاش را امروز در دادگاه کره میبینیم.
ما به کجا رسیدهایم که نمایندگانمان در مسابقات بینالمللی، بهجای افتخار، تجاوز و سرقت را نمایندگی میکنند؟ پاسخ روشن است: به جایی که اخلاق، نه با آموزش، که با ریا جایگزین شده؛ و فرهنگ، نه در مدرسه و خانه، که در اتاق مدیران فاسد و رسانههای سانسورشده، دفن شده است.
ای کاش این سقوط، بیدارمان کند؛ پیش از آنکه نام ایران، در هر رقابتی، نه به خاطر مدال، بلکه به خاطر رسوایی بر سر زبانها بیفتد.