یوسفی اشکوری
امروز چهاردهم خرداد است. روز درگذشت آیت الله خمینی ولی فقیه نظام جمهوری اسلامی و رهبر بلامنازع انقلاب اسلامی 1357.
در نظر داشتم به این مناسب تحلیلی از افکار و شخصیت و نقش خمینی ارائه دهم ولی به هر دلیل ممکن نشد.
لحظاتی پیش به جملاتی از ایشان برخورد کردم که به گمانم جالب و قابل توجه آمد. از طریق جستجوی اینترنتی متن را یافته و جملات مورد نظر را در آن دیدم. از شما چه پنهان اول در صحت و اعتبارش تردید کردم چرا که مطالب منقول اما تقطیع و گاه تحریف شده و حتی جعلی پرشمارند. اما با دستیابی به متن اصلی در جلد 21 «صحیفه امام» تحت عنوان «پیام به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه (قبول قطعنامه 598)» مورخ 29 تیر 1367 به اعتبار متن یقین یافتم. پنداشتم که جملاتی از آن پیام طولانی را، که می تواند در آخرین ماه های عمر خمینی تصویری جامع تر از تفکر و شخصیت و منش او را عیان کند، در اینجا بدون داوری و تفسیر بیاورم:
« . . . البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین الملل اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطۀ جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ میگذارند، از آن باکی نداریم و استقبال میکنیم. ما درصدد خشکانیدن ریشه های فاسد صهیونیزم، سرمایه داری و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفته ایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظام هایی را که بر این سه پایه استوار گردیده اند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ را در جهان استکبار ترویج نماییم. و دیر یا زود ملت های دربند شاهد آن خواهند بود. ما با تمام وجود از گسترش باج خواهی و مصونیت کارگزاران امریکایی، حتی اگر با مبارزۀ قهرآمیز هم شده باشد، جلوگیری میکنیم.
انشاءاللّه ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همۀ عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با امریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود. و از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبۀ مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم . . .»