Friday, Jun 6, 2025

صفحه نخست » چرا لغو ویزای مصر و ایران یکطرفه است

6-2.jpgایندیپندنت فارسی - لغو ویزا بین ایران و مصر به‌منظور توسعه گردشگری و گسترش روابط دیپلماتیک، موضوعی است که مسئولان جمهوری اسلامی دست‌کم در سه سال اخیر بارها مطرح کرده‌اند. گاه سخن از آن است که روادید برای گردشگران دو کشور به‌زودی برداشته می‌شود و گاه نیز مقام‌های جمهوری اسلامی از لغو یک‌طرفه ویزا برای گردشگران مصری خبر می‌دهند. با این حال، به‌رغم تبلیغات وسیع، این وعده‌ها هنوز به مرحله اجرا نرسیده است.

دلیل تمایل جمهوری اسلامی به جذب گردشگران مصری، با وجود اینکه این کشور بیشتر به‌عنوان پذیرنده گردشگر شناخته می‌شود، چندان پیچیده یا مبهم نیست.

ورود هر یک گردشگر می‌تواند منافعی اقتصادی به همراه داشته باشد و به تقویت چهره بین‌المللی جمهوری اسلامی کمک کند، اما اینکه چرا برای لغو روادید سفر ایرانیان به مصر تلاش چندانی نمی‌شود، نگرانی عمیق حاکمان جمهوری اسلامی را از سفر آزادانه مردم ایران به مصر و حضور گسترده آنان در آرامگاه محمدرضاشاه پهلوی را نشان می‌دهد؛ به‌ویژه در شرایطی که این روزها شبکه‌های اجتماعی از تصاویر و ویدیوهایی از محمدرضاشاه پهلوی پر شده‌اند و یاد او و آرمان‌هایش برای ایران بیش از هر زمان دیگری، در میان مردم زنده شده است.

در چنین فضایی، امکان سفر بدون نیاز به ویزا به مصر، به‌ویژه برای بازدید از آرامگاه او، می‌تواند به انتشار هزاران تصویر و ویدیو تازه از حضور ایرانیان در آن مکان بینجامد؛ موجی که فراتر از یک کنش گردشگری، بار معنایی و تاریخی دارد و می‌تواند روند مشروعیت‌زدایی از روایت رسمی جمهوری اسلامی درباره تاریخ معاصر ایران را تسریع کند.

فرش قرمز برای مصری‌ها، دیوار نامرئی برای ایرانی‌ها

سیدرضا امیری، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، به‌تازگی در گفتگویی با روزنامه هفت صبح مدعی شد که بازسازی روابط با مصر، کشوری با ۱۱۵ میلیون نفر جمعیت که ظرفیت‌های تمدنی بزرگ و اشتراکات دینی دارد، از جمله اهداف دولت چهاردهم است.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

او بدون اشاره به آرامگاه محمدرضاشاه پهلوی در مسجد رفاعی قاهره، تنها به نام‌گذاری سه خیابان به نام‌های «ایران»، «تهران» و «مصدق» در قاهره اشاره کرد و آن را نشانه‌ای از تمایل مصری‌ها برای بازگشایی روابط با ایران دانست. با این حال، ترجیح داد درباره اشتیاق ایرانیان برای سفر به مصر سخنی به میان نیاورد.

امیری در نیمه اردیبهشت‌ماه هم اعلام کرد که جمهوری اسلامی تاکنون به‌صورت یک‌جانبه، لغو روادید را برای اتباع ۳۳ کشور اجرایی کرده و در حال نهایی‌سازی این فرایند با مصر است. به‌ گفته او، هدف آن است که گردشگران مصری بتوانند بدون دردسرهای اخذ ویزا، وارد ایران شوند.

پیش‌تر در تابستان ۱۴۰۲، عزت‌الله ضرغامی، وزیر وقت میراث فرهنگی، هم از استقبال این وزارتخانه برای احیای روابط گردشگری با مصر خبر داده بود. او اعلام کرد که حرمت‌الله رفیعی، رئیس انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی، به نمایندگی از بخش خصوصی، سفرهایی به مصر انجام داده و مذاکره با طرف‌های مصری را برای همکاری‌های گردشگری آغاز کرده است.

ضرغامی تلویحا به نگرانی‌های حاکمیت از سفر ایرانیان به مصر هم اشاره کرد و گفت که برای احیای روابط گردشگری با مصر، «ملاحظات وزارت امور خارجه» باید در نظر گرفته شود و تنها در صورت هماهنگی میان دو وزارتخانه و بخش خصوصی، امکان آغاز چنین روابطی وجود دارد.

در شهریورماه همان سال، حرمت‌الله رفیعی از حصول توافق با فعالان گردشگری مصر برای برگزاری تورهای مسافرتی ویژه ایرانیان خبر داد و گفت: «گردشگران ایرانی می‌توانند از مهرماه به تمام مقاصد گردشگری مصر، از قاهره و اهرام ثلاثه گرفته تا اسکندریه و شرم‌الشیخ سفر کنند.»

رفیعی همچنین افزود که در جریان سفرش به قاهره، تفاهم‌نامه‌ای بین فعالان گردشگری دو کشور امضا شد که بر اساس آن، امکان بازدید ایرانیان از مکان‌هایی چون اهرام ثلاثه، زینبیه، قاهره و اسکندریه فراهم شده است و اجرای آن با هیچ مانع فنی مواجه نیست.

او گفت که در تفاهم‌نامه ذکر شده که طرف مصری هم موظف به صدور ویزا برای گردشگران ایرانی است. با این حال، اذعان کرد که از سوی مقام‌های جمهوری اسلامی همچنان «چالش‌هایی» در این زمینه وجود دارد و ممکن است آغاز رسمی این سفرها با «اندکی» تاخیر مواجه شود.

حالا در شرایطی که هنوزاز لغو ویزای ایرانیان برای سفر به مصر خبری نیست، می‌توان چنین نتیجه گرفت که مذاکرات بخش خصوصی با فعالان گردشگری مصر تنها به اینجا ختم شد که امکان سفر بدون دردسر مصری‌ها به ایران فراهم شود. زیرا با گذشت حدود دو سال از امضای این تفاهم‌نامه، وزارت میراث فرهنگی همچنان بر لغو یک‌طرفه روادید برای شهروندان مصری تمرکز کرده است، زیرا چنان‌که پیش‌تر نیز اشاره شد، گمان می‌رود در صورت تسهیل سفر به مصر، شمار زیادی از ایرانیان در سفر به این کشور از آرامگاه محمدرضاشاه پهلوی در قاهره هم بازدید کنند.

جمهوری اسلامی پیش‌تر در سال ۱۳۹۱ هم برای به لغو یک‌جانبه روادید برای اتباع مصری اقدام کرد؛ تصمیمی که در آن زمان با انتقادهای گسترده‌ای روبرو شد.

فرازونشیب روابط ایران و مصر

روابط ایران و مصر در دوران پهلوی، به‌ویژه در زمان محمدرضاشاه، نزدیک و دوستانه بود. دو کشور به‌عنوان متحدان منطقه، همکاری‌های گسترده‌ای در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشتند. ازدواج محمدرضاشاه با فوزیه، خواهر ملک فاروق، پادشاه مصر، نیز نمادی از این پیوند سیاسی و دیپلماتیک به‌ شمار می‌رفت، اما پس از وقوع انقلاب اسلامی روابط دو کشور به‌سرعت تیره شد، زیرا در دی‌ماه ۱۳۵۷ وقتی محمدرضاشاه و شهبانو فرح پهلوی ایران را ترک کردند، هواپیمای حامل آنان در فرودگاه بین‌المللی اسوان در جنوب مصر به زمین نشست و انورسادات و همسرش از شاه و شهبانو استقبال کردند.

کمتر از دو سال پس از آن استقبال گرم نیز، محمدرضاشاه بعد از سفر به نقاط مختلف به قاهره بازگشت و همانجا نیز درگذشت. مراسم خاکسپاری محمدرضاشاه با مساعدت رئیس‌جمهور وقت مصر، با حضور شخصیت‌های برجسته‌ و با تشریفات ویژه برگزار شد و او را به امانت و موقت در مسجد الرفاعی قاهره دفن کردند؛ چرا که وصیت کرده بود پس از پایان شرایط موجود، در ایران و کنار افسرانی که پس از انقلاب اسلامی اعدام شدند، به خاک سپرده شود.

برگزاری این مراسم و دفن پیکر شاه در مصر باعث تیرگی روابط جمهوری اسلامی ایران و مصر شد. تا جایی که پس از ترور انور سادات، خیابانی در تهران را به نام خالد اسلامبولی، قاتل انور سادات، نام‌گذاری کردند. علاوه بر این، امضای پیمان صلح کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل در سال ۱۹۷۹، که با میانجی‌گری آمریکا صورت گرفت، از نگاه جمهوری اسلامی نوعی «خیانت به آرمان فلسطین» تلقی شد.

طی سال‌های بعد نیز روابط دو کشور فرازونشیب‌های بسیاری داشت. نخستین تلاش جدی برای بهبود روابط میان جمهوری اسلامی و مصر پس از انقلاب، در دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد رقم خورد. در سال ۲۰۱۲، احمدی‌نژاد به‌عنوان نخستین رئیس‌جمهوری ایران پس از جمهوری اسلامی، بعد از بیش از سه دهه، برای شرکت در اجلاس سران کشورهای اسلامی به قاهره سفر کرد.

در این سفر، محمد مرسی، رئیس‌جمهوری وقت مصر، از احمدی‌نژاد به‌گرمی استقبال کرد که نشان از تمایل به بازسازی روابط سیاسی و دیپلماتیک میان دو کشور بود. با این حال، این نمایش نمادین از دوستی هم زمینه‌ را برای ارتقای سطح روابط دیپلماتیک و بازگشایی سفارتخانه‌های دو کشور مساعد نکرد.

پس از پایان دولت احمدی‌نژاد، اگرچه حسن روحانی، رئیس دولت یازدهم و دوازدهم، شعار تنش‌زدایی در سیاست خارجی سر داد، روابط ایران و مصر عملا در همان وضعیت تعلیق باقی ماند. در این دوره، تحولات داخلی مصر، از جمله برکناری محمد مرسی و به قدرت رسیدن عبدالفتاح السیسی، باعث شد فضای سیاسی مصر به‌شدت تغییر کند.

دولت جدید مصر که از حمایت کشورهای عربی به‌ویژه عربستان سعودی و امارات برخوردار بود، از نزدیکی به جمهوری اسلامی پرهیز کرد و تهران نیز به‌دلیل حمایت از گروه‌هایی چون حماس و حزب‌الله، همچنان با اولویت‌های امنیتی و منطقه‌ای قاهره در تضاد باقی ماند.

در دوره ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی، پس از توافق تهران و ریاض با میانجی‌گری پکن، درباره عادی‌سازی روابط جمهوری اسلامی ایران و مصر با میانجی‌گری عمان هم خبرهایی منتشر شد. علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نیز در دیدار با سلطان هیثم بن طارق، پادشاه عمان، گفت که از احیای روابط با مصر استقبال می‌کند. با این حال، همچنان هیچ نشانه‌ای از عادی‌سازی کامل روابط با مصر دیده نشد.

در دوران ریاست‌جمهوری مسعود پزشکیان، نیز تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط با مصر ادامه یافت. در راستای همین تلاش‌ها عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، به منظور دیدار با مقام‌های مصری به قاهره سفر کرد. عراقچی در این سفر در کنفرانس خبری مشترک با بدر عبدالعاطی، همتای مصری‌اش، گفت که «مسیر روابط ایران و مصر اکنون از هر زمان دیگری بازتر و شفاف‌تر است»، با این حال او از وجود «برخی موانع» سخن گفت که احتمالا در هفته‌های آینده برطرف خواهند شد.

صرف‌نظر از روند رسمی عادی‌سازی روابط میان جمهوری اسلامی و دولت مصر، آنچه بیش از همه حکومت ایران را نگران می‌کند، نه روابط دیپلماتیک، بلکه پیامدهای فرهنگی و روانی سفر آزاد ایرانیان به قاهره است؛ به‌ویژه بازدید از مسجد رفاعی، محل آرامگاه محمدرضاشاه پهلوی.

جمهوری اسلامی، طی بیش از چهار دهه، کوشیده است تصویری تحریف‌شده و یکسویه از پادشاه پیشین ایران ارائه دهد و روایت رسمی خود از تاریخ معاصر را تثبیت کند، اما اکنون، در دوران سلطه شبکه‌های اجتماعی و بازتعریف خاطره جمعی، انتشار گسترده تصاویر حضور ایرانی‌ها بر مزار شاه فقید، می‌تواند آن روایت را به چالش بکشد و در ذهن نسل‌ جوان، درباره تاریخ، مشروعیت و آینده قدرت سیاسی در ایران پرسش‌هایی اساسی برانگیزد.

در سطح جهانی نیز، این بازتاب‌ها می‌تواند توجه رسانه‌ها، افکارعمومی و حتی نهادهای دیپلماتیک را به شکاف‌های عمیق میان روایت رسمی جمهوری اسلامی و حافظه تاریخی مردم ایران جلب کند. حضور داوطلبانه و پرشور ایرانیان در کنار آرامگاه آخرین پادشاه، آن‌هم در کشوری عربی که روزی محل تبعید و مرگ او بود، تصویری معنادار و پررمز است؛ تصویری که می‌تواند روایت جمهوری اسلامی از گذشته را نه‌تنها در داخل، بلکه در عرصه بین‌المللی نیز متزلزل کند.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy