Monday, Jun 9, 2025

صفحه نخست » درس‌های امروز فرانسیس فوکویاما برای فردای ایران، دیوید اعتباری

etebari22.jpgگذار از جمهوری اسلامی، صرفاً به معنای عبور از یک حکومت نیست، بلکه ضرورت طراحی ساختار تازه‌ای‌ست که باید توان بقا، مقبولیت، و پاسخگویی داشته باشد. در این مسیر، اندیشه‌های فرانسیس فوکویاما، نظریه‌پرداز علوم سیاسی، راهنمایی روشن و به‌ دور از احساس‌گرایی ارائه می‌دهد. آثار او به‌ ویژه «ریشه‌های نظم سیاسی» و «زوال نظم سیاسی» مبتنی بر تحلیل تاریخی کشورهایی‌ست که یا موفق به گذار شده‌اند یا در حلقه‌ی بی‌ثباتی گرفتار مانده‌اند. برای ایران، این آثار سرشار از هشدارهای مفید و درس‌های عملی‌اند

دیوید اعتباری - کیهان لندن

نخست، دولت و نه انتخابات

«توسعه‌ی سیاسی موفق معمولاً با دولت آغاز می‌شود، سپس قانونمداری شکل می‌گیرد، و در نهایت به پاسخگویی دموکراتیک می‌رسد.»
(فوکویاما در «ریشه‌های نظم سیاسی»)

اگر کشوری هنوز یک دولت نیرومند، با ظرفیت اجرایی بالا و توان مدیریت مستقل از فرد و ایدئولوژی ندارد، حرکت به‌ سوی دموکراسی نه‌تنها فایده‌ای ندارد، بلکه می‌تواند ویرانگر باشد. فوکویاما بر این ترتیب زمانی و مرحله‌ای در تحرکات سیاسی و اجتماعی تأکید می‌کند: اول ساختار اجرایی یا دولت
سپس قانون بعد نهادهای دموکراتیک

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

در ایرانِ امروز، که از فقدان دولت مؤثر رنج می‌برد، حرکت زودرس به‌ سوی دموکراسی بدون زیرساخت اجرایی، خطر بی‌ثباتی سیاسی، خلأ قدرت و آشوب ساختاری را در پی دارد؛ این همان سناریویی‌ست که پس از انقلاب شوم ۵۷ در ایران و یا در تحولات کشورهای مشابه دیده‌ایم.

جلب اعتماد و مقبولیت در عمل و نه با وعده و شعار

«مردم تنها زمانی به یک حکومت اعتماد می‌کنند که ببینند در عمل، منصف، پاسخگو و کارآمد است.»
(فوکویاما در «زوال نظم سیاسی»)

فوکویاما مقبولیت سیاسی را نه به سابقه‌ی تاریخی یا نمادهای مشروعیت، بلکه به عملکرد واقعی حکومت گره می‌زند. اگر حکومتی قادر به ارائه‌ی خدمات، تأمین امنیت، حفظ عدالت و مدیریت اقتصادی نباشد، حتی اگر با رأی مردم انتخاب شده باشد، در نهایت مقبولیت خود را از دست خواهد داد. برای ایران، که با فروپاشی خدمات عمومی، بحران اقتصادی و فساد ساختاری مواجه است، این یک هشدار روشن است: اگر ساختار آینده بر همان الگوی ناکارآمد استوار باشد، اعتماد عمومی باز نخواهد گشت.

نهادها، نه چهره‌ها

«در غیاب نهادهای باثبات، سیاست‌ورزی به بازی چهره‌ها و روابط شخصی تبدیل می‌شود.»
(فوکویاما در «زوال نظم سیاسی»)

در نبود نهادهای مستقل، شفاف و پایدار، جامعه بجای تکیه بر ساختار، به افراد پناه می‌برد. چهره‌ها و شخصیت‌ها تبدیل به امید نجات می‌شوند، بدون آنکه پشتوانه‌ای نهادی داشته باشند. در فضای اپوزیسیون ایرانی نیز همین الگو مشهود است؛ اتکا به نمادها و رهبران خودخوانده بجای طراحی نهادهای واقعی. آینده‌ی پایدار زمانی شکل می‌گیرد که سیاست نه بر چهره، بلکه بر نهاد استوار باشد.

حکومت تکنوکراتیک، نه ایدئولوژیک

«دولت کارآمد بر شایسته‌سالاری، بوروکراسی حرفه‌ای، و نهادهای غیرشخصی تکیه دارد.»
(فوکویاما در «ریشه‌های نظم سیاسی»)

این جمله، شرح فشرده‌ای از حکومت تکنوکراتیک است؛ اگرچه فوکویاما کمتر از این واژه استفاده می‌کند. دولت موفق، دولتی‌ است که توسط افراد حرفه‌ای، با تخصص‌های مشخص و بدون دخالت عقاید سیاسی اداره شود. تصمیم‌گیری باید بر پایه‌ی داده، تجربه و تحلیل باشد، نه بر پایه‌ی تعصب، ایدئولوژی یا وفاداری شخصی. اگر ایران آینده خواهان بازسازی زیرساخت‌ها، ترمیم اقتصاد و بازگرداندن اعتماد عمومی است، باید به سمت الگوی مدیریتی مبتنی بر داده و تجربه و تحلیل و تخصص حرکت کند؛ الگویی که در آن مدیر، متخصص است، نه چهره‌‌ی سیاسی و تبلیغاتی.

نقد و اصلاح‌پذیری، رمز بقای نهاد

«نهادهایی که نتوانند خود را با شرایط متغیر تطبیق دهند، دچار زوال سیاسی می‌شوند حتا اگر زمانی مؤثر بوده باشند.»
(فوکویاما در «زوال نظم سیاسی»)

یکی از عمیق‌ترین نکاتی که فوکویاما مطرح می‌کند، خطر ایستایی و رکود نهادی است؛ یعنی وضعیتی که نهادها دیگر با شرایط متغیر همراه نمی‌شوند و بجای ستون فقرات نظم، به مانع تحول تبدیل می‌گردند. جمهوری اسلامی مثالی روشن از همین روند است. اما آینده نیز از این خطر مصون نیست. نهادهایی که از ابتدا با مکانیسم‌های بازنگری، شفافیت و نقد و اصلاح‌ و تغییر طراحی نشده باشند، حتی اگر در ابتدا موفق باشند، در نهایت به مانع تحول و همگامی با روح زمان تبدیل خواهند شد.

هویت ملی، ستون نامرئی دولت‌سازی

«ملت‌ها زمانی پایدار می‌مانند که شهروندانش خود را نه تنها بخشی از یک هویت مشترک و پذیرا بدانند، بلکه بخشی پذیرفته‌شده، نه قربانی یا رانده‌شده از آن.»
(فوکویاما در «هویت»)

فوکویاما در آثار اخیر خود، به‌ ویژه در کتاب «هویت» تأکید می‌کند که بدون ساختن یک هویت ملی فراگیر، هیچ حکومت پایداری شکل نمی‌گیرد. هویتی که نه بر مذهب، نژاد یا ایدئولوژی‌های بسته، بلکه بر زبان مشترک، خاطره‌ی تاریخی، مشترکات فرهنگی، نهادهای مدنی و آموزش عمومی استوار باشد. او تأکید می‌کند حکومت‌ها باید بطور آگاهانه برای تقویت این نوع از هویت ملی تلاش کنند. در ایران، که جامعه‌ای با تنوع قومی و مذهبی است، این موضوع بسیار حیاتی است. اگر حس تعلق و مشارکت واقعی شهروندان نسبت به هویت و سرزمین مشترک شکل نگیرد، حتی بهترین ساختارهای حکومتی نیز در نهایت فرو می‌پاشند.

فوکویاما، از دل بررسی تاریخی و تطبیقی حکومت‌ها، سه اصل کلیدی برای جوامعی چون ایران ترسیم می‌کند:

۱. ابتدا باید حکومت نیرومند، غیرا‌یدئولوژیک و اصلاح‌پذیر ساخت.
۲. دموکراسی بدون نهادهای کارآمد، چیزی جز توهم نیست.
۳. نجات ایران نه از مسیر چهره‌ها، بلکه از مسیر نهاد، ساختار و مدیریت شایسته می‌گذرد.

اگر این اصول جدی گرفته شوند، می‌توان آینده‌ای مبتنی بر نظم، اعتماد عمومی و پیشرفت پایدار برای ایران ترسیم کرد؛ آینده‌ای که نه در گذشته دفن شود و نتواند خود را از آن بیرون بکشد و نه در هیجانِ آینده‌ای نامعلوم و مبهم گم گردد.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy