Tuesday, Jun 10, 2025

صفحه نخست »   آزاد ارمکی: از جامعه خسته و عصبانی ایران بوی «جنگ داخلی» می‌آید

armaki.jpgیورونیوز - آزاد ارمکی، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با یورونیوز به بررسی ابعاد قتل الهه حسین‌نژاد پرداخته در همین زمینه بر بازیگری آنها که جز «خشونت» کار دیگری بلند نیستند و «خستگی جامعه»، «بن‌بست اجتماعی» و «فقدان اثرگذاری جامعه مدنی» تاکید دارد. او با بررسی ابعاد جامعه ایران می‌گوید: «بوی جنگ داخلی می‌آید.»

این جامعه‌شناس با بررسی قتل الهه حسین‌نژاد به بن‌بست جامعه ایران پرداخته و این پرسش را پیش روی افکار عمومی قرار می‌دهد که ««اخلاق عمومی جامعه و وجدان جمعی کجاست که هیجان تولید نمی‌کند؟ چرا در برابر چنین وقایعی مقاومت ایجاد نمی‌شود؟ ما فقط آنچه را که رخ داده با کپی‌پیست کردن بین هم رد و بدل می‌کنیم. این کافی نیست.»

قتل الهه حسین‌نژاد در روز چهارم خرداد ماه و پیدا شدن جسد او بعد از پس از یازده روز در بیابان‌های اطراف تهران، به رویدادی مشکوک و سؤال‌برانگیز برای افکار عمومی جامعه ایران تبدیل شده است. شایعات و ابهامات زیادی درباره این واقعه وجود دارد ولی مهم‌ترین نکته شاید این باشد که قاتل خانم حسین‌نژاد ابتدا به عنوان یک «سارقِ متجاوز» معرفی شد اما احالا، به‌ویژه با توجه به توضیحات و توجیهات خود قاتل دربار جنایتش، بسیاری از مردم قتل الهه حسین‌نژاد را نه محصول تلاش برای سرقت، بلکه ناشی از مشاجره‌ای بر سر «مساله حجاب» می‌دانند.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

قتل و درگیری متعدد ناشی از خستگی جامعه و بن‌بست اجتماعی است

تقی آزاد ارمکی، جامعه‌شناس، در گفت‌وگو با یورونیوز، درباره وقایعی مثل قتل مشکوک خانم حسین‌نژاد می‌گوید: «ما شاهد مجموعه‌ای از اتفاقات هستیم که خیلی عجیب به نظر می‌آیند. برای نمونه یک دختر در یک ماشین مورد ستم قرار می‌گیرد و بعد کشته می‌شود. یا دانشجویی را می‌کشند به بهانه اینکه لپ‌تاپ یا تلفنش را بگیرند. و یا دختر دیگری که سوار ماشین شده تا جابجا شود، مورد تجاوز قرار می‌گیرد و کشته می‌شود.»

به گفته او «وقایعی از این دست را جامعه به چشم دیده و اعلام کرده است. از این دست اتفاقات، روزانه در ایران رخ می‌دهد و تعدادشان هم کم نیست. علاوه بر این وقایع، تعداد خودکشی‌ها هم قابل توجه است. این اتفاقات عجیب ناشی از خستگی جامعه یا بن‌بست اجتماعی و فقدان اثرگذاری جامعه مدنی‌اند. این فقدان منشا عمل کسانی است که راه و روشی جز خشونت ندارند و از طریق خشونت دنبال منافعشان هستند.»

این استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران می‌گوید: «در قدیم هم دزد در ایران بود، ولی دزد می‌آمد دزدی‌اش را می‌کرد و می‌رفت ولی تجاوز نمی‌کرد و کسی را نمی‌کشت. این بیرحمی فعلی، که دزد نیازمند صرفا دزدی نمی‌کند بلکه آدم می‌کشد و ماشین آتش می‌زند و خانواده را از بین می‌برد، به نظرم پدیده بسیار عجیبی است که نسبت به آن نمی‌توان بی‌اعتنا بود. این وضع نشانه به‌هم‌ریختگی نظام اجتماعی و نظام اخلاقی جامعۀ ایرانی است.»

آقای آزاد ارمکی درباره تقابل‌های سیاسی ناشی از چنین وقایعی می‌افزاید: «از این بدتر، این است که مردمان ایران - دانشجویی، استادی، زنی، مردی، کارگری، کشاورزی، روحانی‌ای - مورد ستم قرار می‌گیرند و گروه‌های سیاسی وارد می‌شوند و مثلا راستگراها می‌گویند حادثه‌ای که برای این فرد پیش آمده، ریشه در بی‌دینی او دارد، گروه دیگری می‌گوید علت این حادثه فساد در نظام سیاسی و عامل آن نظام سیاسی است. این دوگانه‌سازی، مسئله را از اثرگذاری‌اش خارج می‌کند و مسائل را تبدیل به "مسائلی دیگر" می‌کند. کشته شدن یک انسان در خیابان یا تجاوز به یک دختر در بیابان و قتل او، چیز ساده‌ای نیست. این واقعه ربطی به منازعات و مشاجرات سیاسی و دینی ندارد. نظام حقوقی کشور باید به میدان بیاید و جلوی این حوادث را بگیرد.»

اخلاق عمومی جامعه وجدان جمعی کجاست؟

این پژوهشگر اجتماعی، چنین وقایعی را زنگ خطری برای وقوع "جنگ داخلی" در ایران فردا می‌داند و می‌پرسد: «اساسا اخلاق عمومی جامعه، وجدان جمعی کجاست که هیجان تولید نمی‌کند و در برابر این وقایع مقاومت ایجاد نمی‌کند؟ ما فقط آنچه را که رخ داده، با کپی‌پیست کردن، بین هم رد و بدل می‌کنیم. این کافی نیست. به نظر من شکل‌گیری یک جنبش اجتماعی لازم است برای بالا بردن مقاومت جامعه در برخورد با بی‌اخلاقی‌ها و تجاوزها و خشونت‌هایی که سرانجام ساده‌ای ندارند. این وقایع می‌توانند کل نظام فرهنگی و اجتماعی ایران را به ویرانی بکشاند و یک جنگ داخلی شکل بگیرد. من بوی شکل‌گیری یک جنگ داخلی تمام‌عیار را در ایران دارم استشمام می‌کنم.»



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy