زدن سر مار، تشبیه خوبی ست از مبارزه با حکومت نکبت اسلامی و در راس آن سیدعلی مجنون، ولی واقعیت این است که ما نه با یک مار بلکه با یک نظام دیوانه متوهم که باید بی لحظه ای تامل نابود شود یا به زنجیر کشیده شود رو به رو هستیم که در راس آن خامنه ای قرار دارد.
این دیوانه ی خطرناک از سال ۱۳۵۷ زنجیرهایش در ایران گسسته شد و طی ۴۷ سال با افزایش توهم و ترکتازی در عرصه های داخلی و جهانی تا دو روز پیش به این باور رسید که نظام او نظامی الهی ست و امام زمان پشتیبان اوست.
از دو روز پیش به این سو، با ورود اسراییل به میدان مبارزه ی مستقیم و واقعی با این دیوانه و تلاش برای به غل و زنجیر کشیدن آن، هم خودِ دیوانه و هم هواداران متوهم یا منفعت طلب او پی بردند که ماندگاری شان نه به خاطر خواست خدا و امام زمان و نیروی ماورایی، بلکه برای کوتاه آمدن جامعه ی جهانی در مقابل اوست.
اکنون ضربات پی در پی به این دیوانه وارد می شود و او که به خاطر توهم اش حتی اندک تمهیدی برای حفظ خود و یاران اش نیندیشیده در حال فروپاشی ست. این فروپاشی البته باعث وارد آمدن خسارت به مردم عادی و عاصی از شرّ این دیوانه خواهد شد که متاسفانه از آن گریزی نیست.
اکنون که عده ای از بی وجدانان صاحب منفعت و مجنونان به ظاهر موجه، به توجیه و مستدل کردن علل دیوانگی این نظام مشغول شده اند و با شعر خوانی و استناد به حافظ و یاوه گویی و مظلوم نمایی و دروغ پردازی، سعی در محق و منطقی نشان دادن نظام مجنون دارند مردم عاصی از شر این موجود باید خود وارد عمل شوند و در کنار اسراییل به مهار و از میان بردن او همت کنند.
یک چیز مسلم است: اگر نظام دیوانه و شخص سدعلی از این مخمصه جان سالم به در برد، بلایی بر سر مردم و جهانیان خواهد آورد که از نظر فاجعه بار بودن قابل مقایسه با بلاهای قبلی نخواهد بود.

رویای شوم خامنهای برای ترکمانچای دوم