علی کشتگر - ویژه خبرنامه گویا
جمهوری اسلامی فقط یک رژیم ضد ملی و سرکوبگر نیست. رژیم احمقهای بی لیاقت و بی "بصیرت" هم هست. نیم قرن شعار نابودی اسرائیل سرداد، دهها سال ثروت های ملی را خرج هسته ای و خرج گروههای نیابتی که قرار بود اسرائیل را "از نقشه جغرافیا حذف کنند". کرد. اما در همه این مدت این اسرائیل بود که از شعارهای احمقانه جمهوری اسلامی برای گرفتن کمک از آمریکا، آلمان و سایر کشورهای غربی بهره برداری کرد. این سازمانهای جاسوسی اسرائیل بودند که در همه تاروپودهای رژیم نفوذ کردند و کار به جائی رسید که الان رژیم نمی داند کدام مامورش جاسوس است و کدام نیست. این بی لیاقت ها در "نگاه به شرق" بسیاری از ثروتهای ایران را صرف خرید سامانه های دفاعی روسیه کردند که تقریبا همگی در نخستین یورش هوائی اسرائیل نابود شدند و از میان 200 هواپیمای جنگنده اسرائیل نتوانستند حتی یکی را سرنگون کند. حالا همه فضای هوایی ایران در دست اسرائیل است و روسیه هم هیچ کمکی به رژیم نمی کند.
رژیم دیگر نه نیروی نیابتی دارد، نه توان دفاع از مرزهای کشور دارد و نه می تواند امنیت مهره های سیاسی و نظامی خود را تامین کند. همین امروز اگر اسرائیل بخواهد می تواند خامنه ای را هم ترور کند.
حالا خامنه ای وایادیش که همه شعارهای ضد اسرائیلی و ضد آمریکائی شان به زباله دان تاریخ ریخته شده باید به این پرسشها پاسخ دهند.
- در کدام رای گیری مردم ایران به شما وکالت داده بودند که اسرائیل را از نقشه جغرافیائی حذف کنید؟ چرا هرکس با سیاستهای ایران بربادده شما انتقاد کرد یا ترورش کردید و یا به زندانش انداختید؟
-چه کسی به شما اجازه داده بود ثروتهای ملی ایران را خرج اهداف ارتجاعی هسته ای و نیروهای نیابتی کنید و مردم کشوری ثروتمند را به فقر و ذلت بکشانید؟
-می دانید چرا سازمانهای عریض و طویل اطلاعاتی شما تماما به لانه موساد تبدیل شدند؟ برای آن که به جای آن که انرژی و ظرفیت شان صرف مقابله با نفوذ جاسوسان خارجی شود کارشان تفتیش عقاید ایرانیان و شکار مخالفان بود.
-الان که همه سیاستهای احمقانه و ضدملی تان شکست خورده چرا دست برنمی دارید. شما شکست خورده اید و پیش از آن که همه چیز ایران ویران شود بهتر است برای جمع کردن بساط هسته ای با آمریکا مصالحه کنید.
و اما پس از این مقدمه بحث این مقاله سناریوهای محتمل و نامحتمل بود.پس شروع می کنم با:
سناریوی نامحتمل
1-آیا آن چنان که برخی از هم میهنان متوهم خیال می کنند ادامه این جنگ مردم را علیه رژیم به خیابان می کشاند و رژیم سرنگون می شود؟ و احتمالا دموکراسی برقرار می شود. من اگر فکر می کردم چنین خواهد شد، از این حمله عمیقا خوشحال می شدم.
متاسفانه چنین نخواهد شد چرا که به گواه تاریخ تهاجم خارجی اوضاع هیچ کشوری را بهتر نکرده است. چند میلیون بسیجی و سپاهی مسلح که منافعشان در پاسداری از این رژیم است، در بمباران های اسرائیل از میان نمی روند بلکه برعکس به خاطر منافع و عقایدشان آماده سرکوب هر حرکت اعتراضی هستند.
البته قدرت آتش سپاه و ارتش به شدت کاهش یافته و هنوز کاهش می یابد و حتی توان سازماندهی و هماهنگی و تحرک ارتش و سپاه تا اندازه زیادی عمدتا از میان رفته است. این مساله می تواند تحرک و مانور نیروهای مسلح جمهوری اسلامی را در مناطق آبستن ناآرامی مثل کردستان، بلوچستان، ترکمنستان و حتی خوزستان کاهش دهد، اما تاکید و تکرار می کنم در ادامه این جنگ مثل هر تهاجم خارجی دیگر نه توده های مردم آن چنان که برای سرنگونی رژیم لازم است به خیابان می آیند، نه عزم و توانائی سرکوب داخلی رژیم از میان می رود.
پس سناریوی دستیابی به دموکراسی به کمک تهاجم خارجی سرابی بیش نیست. حتی اگر خامنه ای هم کشته شود و دهها تن دیگر از سران نظامیان ترور شوند باز هم بدون قیام و عزم داخلی شرایط برای استقرار دموکراسی شکل نمی گیرد.
اما سناریوهای محتمل
این جنگ اتوریته خامنه ای و حکومت دینی را تا همین الان نابود کرده. شعارهای پوچ ارتش و سپاه بیش از هر زمان بر همه کس معلوم شده. دیر یا زود در همین چند روز ممکن است در بالا تغییراتی رخ دهد. مثلا طرفداران مصالحه با آمریکا اختیار مذاکره و مصالحه پیدا کنند. اما آمریکا در شرایط کنونی فقط در صورتی با جمهوری اسلامی به توافق می رسد و بخشی از تحریم ها را برمی دارد و حتی برای سرمایه گذاری در نفت و گاز ایران پاپیش می گذارد که صنایع هسته ای تعطیل شود و جمهوری اسلامی از شعارها و اهداف بی ثبات کننده گذشته دست بردارد. با توجه به آن که ادامه این جنگ به زیرساخت های اقتصادی و صنعتی ایران لطمات جبران ناپذیر وارد می سازد. به نفع ایران است که رژیم هرچه زودتر دست از مقابله با اسرائیل بردارد و اعلام آتش بس کند. این سناریو به منافع ملی ایران نزدیک تر است.
نهاد ولایت فقیه و حکومت دینی پس از آتش بس بسیار بی اعتبارتر و ضعیف تر خواهد شد و انسجام آن نیز کاملا از میان می رود. اگر این سناریو عملی شود، در آینده ای نه چندان دور مثلا چند ماه پس از توافق ما شاهد یک رژیم بدهکار در برابر یک ملت طلبکار خواهیم بود. پس از عملی شدن این سناریو، هرچه از این جنگ بیشتر فاصله بگیریم انتقاد ات وسیع و رادیکال مردم علیه رژیم همه گیرتر می شود و رژیم در برابر مردم احساس زبونی بیشتری می کند. رژیم دیگر جرات مقاومت در برابر خواسته های برابری خواهانه زنان را از دست می دهد. و می توان گفت که مردم با فشارها و اعتراضات خود فضای سیاسی کشور را تا اندازه ای باز می کنند.
به این ترتیب دو ستون ایدئولوژیک رژیم اسلامی که یکی نابرابری زن و مرد و مساله حجاب است که در جنبش "زن زندگی آزادی" ترک برداشت و دیگری گفتمان دشمن محور و شعارهای ضد اسرائیلی و ضد آمریکائی است، فرو می پاشند و با رنگ باختن هویت رژیم اسلامی شرایط برای مبارزات داخلی و سرنگونی رژیم هموار خواهد شد. دیکتاتوری و توتالیتاریسم هرگاه هویت خود را از دست بدهند، توانائی حفظ خود را از دست می دهند.
سناریوی خطرناک
بدیهی است که نتانیاهو این جنایتکار جنگی، منافع دولت اسرائیل را نه در دموکراسی ایران بلکه در تجزیه و تلاشی ایران می داند. البته نظر او برگرفته از عقاید برخی از بنیان گذاران نخستین اسرائیل از جمله بن گورین است که خواستار جدائی کردها از کشورها ایران، ترکیه، عراق و سوریه بوده است. نتانیاهو تضعیف و تجزیه کشورهای ایران، ترکیه را لازمه هژمونی اسرائیل و به سود منافع ژئوپولتیک اسرائیل می داند. نتانیاهو برای ویرانی به ایران حمله کرده است نه برای دموکراسی و حقوق بشر که خود یکی از دشمنان شماره یک آن است و اگر بتواند برای حفظ قدرت راست افراطی اسرائیل در آن کشور نیز دیکتاتوری برقرار می کند. بهترین راه نجات کشور در این لحظات حساس همانگونه که گفتم مصالحه با آمریکا به قیمت برچیده شدن صنایع نکبت بار هسته ای است. حتم دارم که نتانیاهو از مصالحه ایران و آمریکا وحشت دارد، روسیه نیز که در این تهاجم وسیع اسرائیل به هیچ وجه به یاری جمهوری اسلامی نیامد مثل اسرائیل خواهان یک ایران ضعیف و چند پاره است تا هرگز ایران نتواند به رقیب روسیه در بازار گاز و نفت تبدیل شود. اما اگر رژیم نتواند با آمریکا مصالحه کند، حتم بدانیم اسرائیل تا ویرانی همه صنایع و زیرساخت های کشور و حتی تلاش در راه تجزیه ایران پیش خواهد رفت.