در پی تشدید خاموشیهای گسترده و بحران کمآبی در سراسر کشور، تجمع اعتراضی مردم خمام در استان گیلان، تنها یکی از نشانههای نارضایتی فزایندهای است که اکنون از جنوب و غرب تا شمال و مرکز ایران گسترش یافته است. همزمان با فرسایش زیرساختها و سکوت مقامهای عالیرتبه، کارشناسان نسبت به پیامدهای سیاسی و اجتماعی این بحران که آن را بازتاب ناکارآمدی ساختاری جمهوری اسلامی میدانند، هشدار میدهند
ناصر اعتمادی - بین المللی فرانسه
در ادامۀ بحران فراگیر کمآبی و خاموشیهای بیبرنامه در سراسر ایران، روز سهشنبه ۷ مرداد، گروهی از ساکنان شهر خمام در استان گیلان در اعتراض به قطعی مکرر برق و آب، مقابل ساختمان فرمانداری این شهر تجمع کردند.
ویدیوها و گزارشهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی نشان میدهند که معترضان با سردادن شعارهایی نظیر «مسئول بیکفایت، نمیخوایم نمیخوایم» و «آب، برق، زندگی؛ حق مسلم ماست»، خواهان پاسخگویی مسئولان محلی و پایان دادن به وضعیتی شدند که آن را «تحقیرآمیز و نابودکنندۀ معیشت» توصیف کردهاند.
🎥 براساس ویدیوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، امروز سه شنبه۷مرداد مردم شهرستان «خمام» در استان گیلان در اعتراض به قطعیهای مکرر آب و برق به خیابان آمدند. pic.twitter.com/kNasVsNHpQ
-- ایران وایر (@iranwire) July 29, 2025
در هفتههای اخیر، بسیاری از مناطق کشور، از خوزستان و بوشهر گرفته تا مشهد، تبریز، کرمانشاه و تهران، شاهد قطعیهای طولانیمدت برق و کاهش شدید فشار یا قطع کامل آب آشامیدنی بودهاند؛ وضعیتی که به گفته کارشناسان، از سوءمدیریت گسترده، فرسودگی زیرساختها و نبود برنامهریزیهای کلان ناشی میشود.
در شهر خمام نیز ساکنان میگویند قطع مکرر برق در گرمای تابستان، وسایل برقی مردم را از کار انداخته و بیبرنامگی در توزیع آب باعث افت شدید کیفیت زندگی روزمرۀ مردم شده است.
👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه
بحران تأمین آب و برق اکنون به یکی از جدیترین تهدیدها علیه ثبات اجتماعی و سیاسی در ایران بدل شده و به تنهایی آئینۀ بی کفایتی نظامی است که سیاستهای چهار دهۀ اخیرش عملاً جنگ و تهدید جنگ را به ثابت زندگی مردم بدل ساختهاند.
جمهوری اسلامی ایران نگران است که اعتراضهایی مشابه خمام، بهزودی به سایر شهرهای کشور گسترش یابد. بسیاری از ناظران، سکوت مسئولان عالیرتبه نظام در قبال این بحران را نشانهای از فرسایش عمیق حاکمیت در مواجهه با ابتداییترین مطالبات شهروندان تعبیر می کنند.
در روزهای نخست مرداد، شهرهایی چون مرودشت، تربتجام، چایپاره، ساوه و چهارمحال و بختیاری نیز شاهد تجمعهای مشابهی بودند. در نیشابور، مردم روستای برزانون جاده اصلی را به نشانه اعتراض به قحطی آب مسدود کردند.
در شهرک صنعتی چهاردانگه تهران نیز، صنعتگران و نانوایان در اعتراض به قطع مکرر برق تجمعی اعتراضی برگزار کردند. در سبزوار، نیروهای امنیتی در مقابل تجمع اعتراضی مردم از گاز اشکآور استفاده کردند، در حالی که تجمعات شبانه در تهران، اسلامشهر و برخی دیگر از نقاط کشور با شعارهای تند علیه رهبر جمهوری اسلامی آمیخته بودهاند.
کارشناسان، این اعتراضات را نه واکنشهای مقطعی، بلکه بازتاب بحرانی ساختاری میدانند که در دههها سیاستگذاری امنیتمحور، بیتوجهی به زیرساختها، فساد نهادینهشده و اولویت دادن به پروژههای منطقهای نظامی ریشه دارد. قطع آب و برق در اوج گرمای تابستان در بسیاری از نقاط کشور، نه تنها وسایل زندگی مردم را از کار انداخته، بلکه روابط اجتماعی و چرخه تولید را مختل کرده است.
جمهوری اسلامی که به ادعای رهبر آن همچنان خود را در منطقه و جهان قدرتی بلامنازع میخواند، امروز از تأمین ابتداییترین نیازهای شهروندان خود ناتوان مانده است.
بحران آب و برق در ایران، صرفاً بحران منابع نیست؛ این بحران، نماد فروپاشی مدیریت و فاصله روزافزون مردم و حاکمیت و همچنین فقدان دولت به مثابۀ مدیریت امور عمومی جامعه است. در چنین شرایطی، هراس حکومت از گسترش دامنه اعتراضها، خود تأییدی دیگر بر این واقعیت تلخ است: ملتی که از نور و آب محروم شود، دیر یا زود فریاد میزند.

این مطلب طنز نیست!

پزشکیان پرفسور شد