شرکتهایی که به ژاپنیها کمک میکنند برای همیشه ناپدید شوند
ایندیپندنت فارسی - هر سال حدود ۸۰ هزار ژاپنی بیسروصدا ناپدید میشوند و خانواده، شغل و تمام زندگیشان را بدون باقی گذاشتن هیچ ردی، رها میکنند. این افراد که با عنوان جوهاستو (محوشدگان) شناخته میشوند، با کمک «شببرها» به مکانهای مخفی منتقل میشوند، کسانی که کارشان جابهجایی پنهانی افراد در دل تاریکی شب است.
به گزارش سرویس جهانی بیبیسی، این پدیده از دهه ۱۹۶۰ تاکنون بخشی مرموز و در عین حال رایج در جامعه ژاپن است. هر سال هزاران نفر در ژاپن تصمیم میگیرند بیصدا خانه و زندگیشان را رها کنند و بدون گذاشتن هیچ ردی، در جایی دیگر زندگی تازهای آغاز کنند. آنها ممکن است سالها یا حتی دههها در سایههای جامعه پنهان بمانند.
انگیزههای ناپدید شدن بسیار متنوع است، از بدهیهای سنگین و ازدواجهای بیعشق گرفته تا فشارهای اجتماعی یا خشونت خانگی. برخی مانند سوگیموتو، مرد ۴۲ سالهای که فقط به نام خانوادگیاش اشاره شده است، میگویند روابط انسانی و انتظارات اجتماعی خستهشان کرده است. او در شهری کوچک تحت فشار بود تا به کسبوکار خانوادگی ادامه دهد، اما این اجبار چنان بر او سنگینی کرد که چمدانی کوچک برداشت و بدون اینکه به کسی اطلاع دهد، برای همیشه رفت.
این افراد برای ناپدید شدن به شرکتهایی موسوم به «شببر» متوسل میشوند. این شرکتها از دهه ۱۹۹۰، همزمان با ترکیدن حباب اقتصادی ژاپن، رونق گرفتند و به افراد کمک میکنند تا مخفیانه از زندگی گذشتهشان جدا شوند، حتی برایشان محل اقامت موقت پیدا میکنند.
شو هاتوری، بنیانگذار یکی از این شرکتها، میگوید ابتدا تصور میکرد فقط بحرانهای مالی افراد را وادار به این کار میکند، اما طولی نکشید که متوجه شد دلایل اجتماعی و شخصی نیز نقش مهمی دارند.
از منظر جامعهشناسی، این ناپدیدشدگی نتیجه ساختار فرهنگی است که طلاق و خروج از قالبهای اجتماعی را دشوار میکند. به گفته هیروکی ناکاموری، پژوهشگر پدیده جوهاستو، حفظ حریم خصوصی در ژاپن چنان سختگیرانه است که افراد مفقود میتوانند آزادانه پول از عابربانک برداشت کنند و خانوادهها هیچ دسترسی به فیلمهای امنیتی ندارند. پلیس فقط زمانی مداخله میکند که جرم یا حادثهای رخ داده باشد؛ بنابراین خانوادهها اغلب ناچارند هزینههای سنگینی برای کارآگاه خصوصی بپردازند یا فقط صبر کنند.
این موضوع خانوادههای بازمانده را دچار رنجی طاقتفرسا میکند. مادری که پسر ۲۲ سالهاش ناپدید شده است، میگوید: «او دو بار کارش را رها کرد و شکست خورد. حتماً احساس بدبختی میکرد.» این زن روزها مقابل خانه پسرش منتظر ماند، اما بینتیجه بود. پلیس نیز بهدلیل نبود شواهد خودکشی کمکی نکرد. او میگوید: «با این قوانین، بدون پول، تنها کاری که میتوانم بکنم این است که جسدها را بررسی کنم تا ببینم کدام ممکن است پسرم باشد.»
برای افرادی هم که ناپدید شدهاند، زندگی عاری از اندوه و پشیمانی نیست. سوگیموتو اعتراف میکند مدام احساس میکند کار اشتباهی کرده است. او یک سال پیش به بهانه سفر کاری همسر و فرزندانش را ترک کرده و فقط به پسر بزرگ ۱۳ سالهاش حقیقت را گفته است. جملهای از پسرش در ذهن او حک شده است: «آنچه پدر تصمیم گرفته زندگی پدر است و من نمیتوانم تغییرش دهم.»
برخی از این افراد پس از ترک زندگی قبلی از جانب کسانی حمایت میشوند که خود پیشتر جوهاستو بودهاند. زنی به نام سایتا، که ۱۷ سال پیش بهدلیل خشونت خانگی ناپدید شد، اکنون شرکتی را اداره میکند که به دیگران در این مسیر کمک میکند. او میگوید: «مراجعانم دلایل گوناگونی دارند؛ قضاوت نمیکنم، چون هر کسی مبارزه شخصی خودش را دارد.»
البته، مفهوم جوهاستو در فرهنگ غرب نیز بیگانه نیست؛ برای مثال یک متخصص مدیریت بحران در آمریکا به افراد مشهور کمک میکند ناپدید شوند. شببرهای ژاپنی نیز اکنون به افراد کمک میکنند به خارج از کشور منتقل شوند.