
وقتی وزیر دفاع رژیم، با اشاره به تجربه جنگ دوازده روزه، اولویت های رژیم را، صرفا موشکی ندانسته و تلویحا می گوید.که رژیم در حال گام برداشتن بسوی بمب اتمی آخرالزمانی است و همزمان نمایندگان مجلس شورای اسلامی،تهدید به بازداشت گروسی رئیس سازمان بین المللی انرژی اتمی، بجای مذاکره با آژانس را ،در آستانه اجرای مکانیسم ماشه و بازگشت همه تحریم های ساختار شکن ،رجز خوانی می کنند.وقتی برای ادامه حیات، در برابر ملتی خشمگین، به جای رفع مشکلات ،تنها ماشین سرکوب و زندان و اعدام برای شان باقی مانده،وقتی در حال التماس به اروپایی ها، برای به تعویق انداختن مذاکرات اتمی، به چند روز یا هفته بعد هستند. تا زمان بخرند، بلکه و شاید معجزه ای رخ دهد و این زمان بگذرد و از مخمصه مکانیسم ماشه،رهیده و نجات یابند.
وقتی همه پل های پشت سرشان، هم در سیاست داخلی کشور و نیز سیاست خارجی، فروریخته و علی مانده و حوض خالی اش و تنها چیزی که برای شان باقی مانده، رجز خوانی های طبل تو خالی باشد.یعنی خاتمه رژیم و پایان این شب طولانی و سیاه، الغرض ،توپ در زمین ملت ایران و همه شرایط ،برای زدن گل نهایی پیروزی ، به دروازه رژیم فراهم است. باید دست مریزاد گفت .به مبارزانی که، زدن گل پیروزی را ،مدیریت و سرانجام، با میدان های میلیونی، نهایی می کنند.