کیهان لندن - یک پژوهشگر زلزله هشدار داده که بسیاری از کلانشهرهای ایران روی یا مجاور گسلهای فعال ساخته شدهاند و جابجایی تفاضلی دو سوی گسل در زمین میتواند حتی سازههای مهندسیشده را تحت تأثیر قرار دهد.
در هفتههای گذشته بیش از ۵۰ زلزله در عسلویه رخ داده است؛ شهری در جنوب کشور که یکی از قطبهای مهم صنعت نفت و گاز ایران به شمار میرود.
به گزارش مرکز لرزهنگاری ایران بامداد امروز سهشنبه ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۴ نیز سه زلزله پی در پی عسلویه در جنوب استان بوشهر را لرزاند.
در ابتدا زمین لرزهای به بزرگی ۴/۱ ریشتر در عمق ۲۷ کیلومتری زمین ساعت ۳۳ دقیقه بامداد سهشنبه در عسلویه به وقوع پیوست. هفت دقیقه بعد زلزلهای به بزرگی ۳/۷ ریشتر همین منطقه را لرزاند و زمین لرزه ۲/۹ ریشتری نیز ساعت یک و ۴۳ دقیقه بامداد ثبت شد.
ماه گذشته و در هفته دوم امرداد نیز حدود ۴۰ زمین لرزه طی چهار روز در عسلویه ثبت شد. بزرگترین زلزله در ششم امرداد به بزرگی ۴/۹ ریشتر رخ داد.
اگر چه زلزلههای امرداد نیز با قدرت ریشتری کمی رخ داد و خسارت جانی و مالی بر جای نگذاشت اما به علت وجود تأسیستات بزرگ نفت و گاز پارس جنوبی در عسلویه بروز زلزلهای با ریشتر بالا میتواند خسارتهای هنگفت و حتی خطرات زیادی برای شهروندان ساکن این منطقه ایجاد کند.
در ۳۱ امرداد ۱۴۰۴ نیز زمینلرزهای به بزرگی ۳/۴ ریشتر فشم در استان تهران را لرزاند. بر اساس گزارش مرکز لرزهنگاری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، این زلزله در عمق ۵ کیلومتری و به فاصله ۸ کیلومتری شمشک، ۹ کیلومتری فشم و ۲۱ کیلومتری شمال لواسان رخ داد.
این زلزله که در مناطقی از تهران هم احساس شد خسارت جانی در پی نداشت اما بار دیگر خطری را که سالهاست کارشناسان نسبت به آن هشدار میدهند برجسته کرد: احتمال وقوع زلزلهای ویرانگر در پایتخت ایران!
علی بیتاللهی رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی پس از زلزله آخر امرداد در فشم اعلام کرد «با در نظر گرفتن خطاهای طبیعی موجود در مکانیابی زلزلهها و با توجه به ساز و کار گسلهای شناخته شده محدوده شمالی تهران، احتمالا شاخه شرقی گسل طالقان میتواند به عنوان گسل مسبب زمینلرزه فشم معرفی شود.»
مهدی زارع استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی درباره احتمال وقوع زمینلرزهای بزرگ در تهران با اشاره به «سکون لرزهای» در گسلهای اطراف تهران، از جمله گسل شمال تهران، مشا، ری و کهریزک، گفته که کاهش غیرعادی زلزلههای کوچک در این مناطق میتواند نشانهای از انباشت تنش برای یک زلزله بزرگ با بزرگی بیش از ۷ ریشتر باشد.
استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی تاکید کرده که گسلهای تهران از سال ۱۸۳۰ میلادی زلزله مخربی نداشتهاند و این «آرامش قبل از توفان» میتواند به فاجعهای در منطقهای با بیش از ۱۰ میلیون نفر جمعیت منجر شود. هرچند پیشبینی دقیق زمان زلزله ممکن نیست، احتمال وقوع زمینلرزهای بزرگ در ۳۰ سال آینده بین ۵۰ تا ۷۰ درصد برآورد میشود.
مهدی زارع توضیح داده سکون لرزهای، دورهای از فعالیت غیرمعمول کم زلزله در منطقهای است که معمولاً از نظر لرزهای فعال است. فرض بر این است که این دوره، پیشزمینه بالقوهای برای یک زلزله بزرگ است. این نظریه بر اساس «چرخه لرزهای» و «بازتوزیع تنش» است.
او افزوده با حرکت ورقههای زمینساختی، تنش در امتداد گسل ایجاد میشود. این تنش اغلب در مجموعهای از زلزلههای کوچک آزاد میشود. در برخی موارد، قبل از یک گسیختگی بزرگ، گسل ممکن است «قفل» شود یا وارد مرحلهای شود که حتی آزادسازیهای کوچک انرژی نیز متوقف شود.
به گفته استاد دانشگاه زلزلهشناسی این دوره آرامش میتواند ماهها یا حتی سالها طول بکشد. انباشت تنش در گسل ادامه مییابد تا به نقطه شکست برسد و در نتیجه، یک زلزله بزرگ تمام انرژی انباشتهشده را آزاد کند.
نکته قابل توجه مطرح شده از سوی مهدی زارع اینست که اندازهگیریهای GPS تأیید میکند که ورقههای زمینساختی در حال همگرایی هستند و گسلهای اطراف تهران را با فشاری متناسب بارگذاری میکنند. گسلهای اصلی در بخشهای مهمی از طول خود در حال خزش نیستند؛ بلکه گیر کردهاند و انرژی را جمع میکنند.
او ادامه داده «فیزیک حکم میکند که این انرژی ذخیرهشده در نهایت در یک زلزله بزرگ آزاد خواهد شد. خاموشی کنونی نشان میدهد که گسیختگی میتواند بزرگ باشد، زیرا تنش مدت زیادی است که در حال افزایش است. احتمال وقوع زلزلهای با بزرگی ۷ یا بیشتر، مستقیماً در یک منطقه شهری با بیش از ۱۰ میلیون نفر جمعیت و با ساختوسازهای گسترده و آسیبپذیر، یک سناریوی فاجعهبار است.»
مجتبی موسوی، استادیار پژوهشکده ژئوتکنیک پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، نیز روز سهشنبه ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۴ در وبینار «حریم گسلها و برنامههای توسعه شهری» اعلام کرد بسیاری از کلانشهرهای ایران بر روی یا مجاور گسلهای فعال ساخته شدهاند و جابجایی تفاضلی دو سوی گسل در زمین میتواند حتی سازههای مهندسیشده را تحت تأثیر قرار دهد.
او با اشاره به مطالعات داخلی و تجربه زلزلههای جهانی، تأکید کرد که بررسی دقیق خطر گسل سطحی و رعایت ضوابط فنی در برنامهریزی شهری ضروری است.
فریبرز ناطقی الهی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی، در گفتگو با وبسایت «فرارو» وقوع زلزله در تهران را معادل روی دادن «شرایط آخر الزمانی» دانسته و گفته «ایران در شمار کشورهایی است که بخش وسیعی از سرزمین آن بر روی پهنههای لرزهخیز قرار دارد. همزمان، در سالهای اخیر پدیده فرونشست نیز در استانهای مختلف گسترش یافته و به یکی از جدیترین مخاطرات محیطی بدل شده است. ترکیب این شرایط، با در نظر گرفتن احتمال زلزله آخرالزمانی در تهران که در پی آن درصد بالایی از جمعیت کشته یا زخمی میشوند، ضرورت برنامهریزی منسجم برای مدیریت ریسک را بیش از پیش آشکار میکند.»
فریبرز ناطق الهی با بیان اینکه «باید بپذیریم که بیشتر شهرها و روستاهای ایران در مناطق لرزهخیز و زلزلهخیز قرار دارند» گفته «آسیبپذیری شهرها پارامتری است که نه تنها به خود زلزله، بلکه به نوع ساختوساز ما نیز بازمیگردد. ساختوساز در طول تاریخ به شکلهای مختلفی در ایران وجود داشته است؛ از ساختمانهای خشتی و گلی گرفته تا چوبی، طاقهای ضربی و نهایتاً سازههای فولادی و بتنی. این روند رفتهرفته در طول سالیان توسعه یافته است.»
عضو هیئت علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی با اشاره به اینکه « تا قبل از سال ۱۳۷۰، حداقل از نظر قانونی، هیچ آییننامه جدی برای مقاومسازی در برابر زلزله وجود نداشت» گفته پس از آن نیز «برخی پیمانکاران، با توجیه فنی «بهینهسازی» و استفاده درست از مصالح، به نوعی آییننامه زلزله را دور زدند؛ روندی که تقریباً از سالهای ۱۳۸۰ آغاز شد و تاکنون ادامه دارد بطوری که جزئیات و نکات فنی که باید مدنظر قرار میگرفت، اغلب رعایت نشده و این موضوع باعث افزایش آسیبپذیری شهرها شده است.»
فریبرز ناطقالهی همچنین معتقد است از ۳۰ سال پیش احتمال بروز زلزله در تهران وجود داشته و عقب افتادن وقوع آن به معنای افزایش انرژی و تخریب بیشتر زلزله آینده و بروز بدترین سناریوها است.
این زلزلهشناس تأکید کرده «برای سناریوی وقوع زلزله در شب در تهران، با فرض جمعیت ۱۰ میلیون نفر، یک و نیم میلیون نفر کشته و چهار میلیون و سیصد هزار نفر زخمی خواهیم داشت؛ یعنی ۶۰ درصد جمعیت. امدادرسانی به این افراد ممکن است هفتهها طول بکشد و کسانی که باقی میمانند با شرایط بسیار دشواری مواجه خواهند شد. تأثیر این زلزله محدود به تهران نیست؛ کل کشور وابسته به تهران است و بسیاری از افراد حاضر در شهر مهاجر هستند. بنابراین فروپاشی تهران به معنای اختلال گسترده در کل جامعه ایران خواهد بود. اگر وضع فعلی ادامه یابد، پس از وقوع زلزله نمیتوانیم از ناترازیها و پیامدهای آن عبور کنیم.»

"شاهزاده" و وعدۀ حل سریع مشکلات!

گشتزنی یک بالگرد بر فراز شهر سقز و جو امنیتی شدید