هشدار: خواندن این گزارش ممکن است برای برخی آزاردهنده باشد.
شادگان، از شهرهای استان خوزستان، طی یک ماه گذشته دستکم ۵ بار شاهد قتلهای دلخراش دختران و زنان جوان بوده است. ایرانوایر مطلع شده است که دستکم در دو مورد از این جنایات که جامعه محلی را در بهت فرو برده و زخم عمیقی بر دل مردم گذاشته رد پایی از رسوم «نهوه» و «فصلیه» دیده میشود.
مریم دهکردی - ایران وایر
از پنجمین و آخرین قتل آغاز میکنیم. قتلی که یکشنبه ۲۳شهریور۱۴۰۴ رخ داد.
«شیما سلیمانیان»، دختر ۱۵ سالهای که به سیاق بسیاری از دختران شادگان پیش از ۱۸ سالگی قصد ازدواج داشت، در برابر مرکز بهداشت شادگان به دست برادران و پسر عموهایش کشته شد.
منابع آگاه میگویند شیما همراه با فردی که بارها به خواستگاری او رفته بود اما نسبت فامیلی باهم نداشتند برای مشاوره ازدواج به مرکز بهداشت شهرستان شادگان مراجعه کرده بود اما در اقدامی هولناک ناگهان شش مرد مسلح با قمه و چماق به او و مرد همراهش حمله کردند.
شاهدان عینی به ایرانوایر گفتهاند مهاجمان شیما را از خودرو پایین کشیدند و با ضربات پیاپی قمه جانش را گرفتند و در نهایت پسرعمویش سر او را از تن جدا کرد.
به گفته منبع آگاهی که با ایرانوایر گفتگو کرده است شیما پیش از این اتفاق برای اینکه مخالفتهای خانواده پایان پیدا کند همراه با مرد جوانی که خواستگارش بوده از خانه فرار میکند. خانواده شیما میگویند اگر آنها بازگردند اجازه ازدواج شیما با مرد جوان را خواهند داد به شرط آنکه خواهر مرد جوان نیز به عقد یکی از بستگان شیما دربیاید.
پس از پرداخت مهریه و انجام مقدمات، خانوادهٔ محمد، او و شیما را قانع میکنند که بازگردند و امکان ازدواج آنها باهم فراهمشده است.
در روزی که قرار بود برای آزمایشهای پزشکی پیش از ازدواج به مرکز بهداشت بروند اما فاجعه رقم میخورد. ایرانوایر تصویری خشونتبار و دردناک از این روایت روئیت کرده است.
یک منبع آگاه به ایرانوایر میگوید: «شیما روزگارش را در خانوادهای به شدت سنتی میگذراند. پدرش به خشونتورزی شهره شهر بود اما سخت پایبند به رسومی که به باور بسیاری از دختران عرب زمانهشان گذشته است اما توان رویارویی و مقابله با آن را ندارند و اگر هم بخواهند با آن مقابله کنند به سرنوشت شیما دچار خواهند شد.»
در گزارشهای اولیه آمده بود که خواستگار شیما نیز مجروح شده اما حالا گفتهشده فردی که از ناحیه دست دچار جراحت شده راننده پرایدی است که این زن و مرد جوان را به مرکز بهداشت رسانده و قصد داشته شیما را نجات دهد.
شیما تنها قربانی رسم «نهوه» نیست و این رسم و رسم دیگری به نام «فصلیه» در خوزستان همچنان قربانی میگیرند. واژه نهوه از نهی و به معنی بازداشتن گرفتهشده است، در این رسم پسرعمو در ازدواج با دخترعمو یک نوع حق اولویت دارد. همان چیزی که سایر ایرانیان هم با عبارت «عقد دختر عمو و پسر عمو در آسمان بسته شده» گاه وجههای قابل قبول به آن میدهند. در این سنت ناخوشایند چنانچه مردی فامیل یا غریبه بهجز پسر عمو از دختری خواستگاری کند، پسر عمو میتواند مانع ازدواج شود و اگر به مخالفت او پاسخ مثبت داده نشود، ممکن است دست به جنایت بزند.
یکی از فعالان عرب ساکن خوزستان که سالها برای برچیدن این سنت تلاش کرده است به ایرانوایر میگوید: «گاهی اوقات پسرعمو از خواستگار یا عموی خود مبلغی هنگفت بهعنوان حق رضایت در برابر این ازدواج مطالبه میکند، گاهی پسرعموها باوجود داشتن همسر و فرزند هم این حق نهوه را برای خود قائلاند و مانع ازدواج دختر عموهایشان میشوند. حتی مواردی وجود دارد که این مبالغ هنگفت پرداختشده، ازدواج هم سر گرفته ولی چند سال بعد در نهایت زن بیچاره را میکشند. رسمی برآمده از تعصب عرقی و اعتقادات خرافی و به دور از منطق انسانی.»
اشاره این فعال مدنی به رسمی دیگر به نام «فصلیه» یا چنانچه در سایر مناطق ایران شناخته میشود «خونبس» است. رسمی که بهمن سال گذشته به فاجعه قتل زن جوان ۱۷ سالهای به نام «عاطفه زغیبی» منجر شد. زنی که خانوادهاش برای موافقت با ازدواجش شش میلیارد ریال فصلیه گرفتند اما دو سال بعد وقتی عاطفه و همسرش بچهدار شدند او را گلولهباران کرده و کشتند.
شیما سلیمانیان تنها به دلیل اینکه علاقمند به جوانی دیگر بود کشته شد. او از خشونت بسیار خانه مادر و پدر در سن ۱۵ سالگی راضی به ازدواج شد اما در نهایت رسمی پیش از این بارها تراژدی از خود بهجا گذاشته و هیچ عاملیتی برای زنان حتی اگر بالغ و بزرگسال باشند برای آنها قایل نیست جان او را گرفت.
از شیما سلیمانیان هیچ تصویری در دست نیست.
کمتر از یک هفته پیش از قتل هولناک شیما در غروب روز ۱۶ شهریور، ایرانوایر از قتل دختری دیگر به نام «فاطمه»، ۱۶ ساله، اهل و ساکن شادگان مطلع شد. پیکر فاطمه در محل دپوی زباله در ورودی شهرستان آبادان پیدا شد. بر اساس آنچه بازپرس و قاضی شعبه قتل دادسرای آبادان در گفتگو با رسانههای داخلی گفته عموی فاطمه به دستور برادرش یعنی پدر فاطمه او را با ضربه مرگبار چاقو به شاهرگ به قتل رسانده است.
منابع نزدیک به این دختر نوجوان گفتهاند پدر فاطمه هیچ شکایتی علیه برادرش ثبت نکرده است؛ اقدامی که نشان میدهد مردان این خانواده به دلایل «ناموسی» فاطمه را به قتل رساندهاند.
این دو جنایت تنها بخشی از واقعیت تلخی است که در شادگان جریان دارد. بنا به روایتهای محلی، طی ۳۰ روز گذشته سه زن دیگر نیز در شادگان قربانی قتلهای ناموسی شدهاند؛ سه زنی که یکی از آنها زنی است که از همسرش جداشده بود. او به دست نزدیکانش کشته و بدون توزیع اعلامیه و برگزاری مراسم ترحیم به خاک سپردهشده است. دیگری دختری است که در «نهر عبودی» شادگان که به نهر «عبده» مشهور است کشتهشده اما از مرگ او تحت عنوان خودکشی یادشده است. زن دیگری نیز به گفته فعالان محلی با موضوع ناموسی توسط نزدیکانش به قتل رسیده است اما جزییات این قتلها هنوز روشن نیست. محلیها میگویند نزدیکان و بستگان در حمایت از خانوادههای این افراد و در دفاع از مفاهیمی چون «غیرت» و «ناموس» از دادن اطلاعات درباره این جنایتهای خانوادگی خودداری میکنند.
پیکر قربانیانی بینامونشان این قتلها بیصدا دفن شده بدون اعلامیه و بدون حضور زنان نزدیک به خود. حتی مزارشان نیز بینامونشان خواهد ماند چراکه تلاشها بر آن است که هیچ اثری از آنان بر جای نماند.
قتل شیما و فاطمه نشان میدهد که زن کشی در ساختارهای سنتی و قبیلهای نه یک حادثه فردی، بلکه الگویی تکرارشونده از خشونت و سرکوب است. پرسشهای بنیادین زیادی برای افکار عمومی مطرح میشود. چرا قانون در برابر قتلهای ناموسی ناتوان است؟ چرا خانوادهها در این چرخه مرگ خود به عامل و شریک جنایت تبدیل میشوند؟ و چه زمانی زنان و دختران این سرزمین حق انتخاب و زیستن را فارغ از سایه خون و ترس تجربه خواهند کرد.
بهرغم تلاشهای زیادی که فعالان مدنی و سازمانهای مردمنهاد خوزستان برای برچیدن رسومی همچون نهوه و فصلیه کردهاند اما نبود زیرساختهای اجتماعی و محرومیت شدید تحمیلشده به زنان عرب در خوزستان که هم دلایل عرفی و فرهنگی دارد و هم به سیاستهای حاکمیت وابسته است، موجب شده همچنان قربانیان بیچونوچرای این سنتها باشند.