Saturday, Sep 20, 2025

صفحه نخست » آیا مردم همیشه سزاوار حکومت خود هستند؟ اسماعیل لیاقت

liaghat.jpgپاسخی به مقاله‌ی ح. درویشی با تکیه بر تجربه‌ی ایران و نقد جامعه‌شناختی

مقاله‌ی ح. درویشی با نقل قولی از چخوف آغاز می‌شود: «در جوامع شکست‌خورده، به ازای هر فرد عاقل، هزار احمق وجود دارد.» و سپس نتیجه می‌گیرد که «دموکراسی برای جوامع جاهل مناسب نیست» و «هر ملتی، حکومتی را می‌سازد که سزاوارش است». این نوع گفتار، اگرچه از دل تجربه‌ی تلخ برمی‌آید، اما از منظر جامعه‌شناسی تاریخی و فلسفه‌ی نقد، نیازمند بازخوانی‌ست: آیا مردم، در شرایط محروم از تشکل، مطبوعات، و آموزش، واقعاً امکان ساختن حکومت مطلوب را دارند؟ یا ساختار، پیش از مردم، مسیر را تعیین می‌کند؟

جامعه‌ی بسته، نه مردم نادان
در تجربه‌ی ایران، قدرت‌گیری اسلام‌گرایان نه نتیجه‌ی انتخاب آزاد مردم، بلکه محصول جامعه‌ای بسته بود. در دوران پهلوی، احزاب مستقل، مطبوعات آزاد، و تشکل‌های مردمی سرکوب شدند؛ در حالی‌که منبر، حسینیه، و شبکه‌ی سنتی روحانیت، بدون محدودیت، تا دورافتاده‌ترین روستاها فعال بودند. این نابرابری در امکان بسیج، زمینه‌ساز قدرت‌گیری جریان‌های مذهبی شد.

دکتر شاپور بختیار، در واپسین روزهای حکومت شاه، با آگاهی از همین خطر، ریسک کرد تا مانع قدرت‌یابی اسلام‌گرایان شود. اما به‌دلیل فقدان نفوذ اجتماعی--که خود نتیجه‌ی سیاست‌های سرکوبگرانه‌ی گذشته بود--نتوانست کاری پیش ببرد. این تجربه نشان می‌دهد که مردم، اگر از امکان انتخاب محروم باشند، نمی‌توانند مسئول انتخاب‌های تحمیلی باشند.

دموکراسی برای مردم ناقص، نه پاداش مردم کامل
در مقاله‌ی «دموکراسی برای مردم ناقص...» تأکید شده بود که دموکراسی، نه پاداش مردم کامل، بلکه ابزار اصلاح برای مردم ناقص است. اگر منتظر جامعه‌ی کامل بمانیم، هیچ‌گاه ساختار دموکراتیک شکل نمی‌گیرد. دموکراسی، خود فرآیند آموزش، مشارکت، و اصلاح است؛ نه نتیجه‌ی پیش‌فرض‌های فرهنگی.

از منظر روان‌شناسی توده‌ها، مردم در شرایط اضطراب، به سوی چهره‌های تثبیت‌شده و نهادهای آشنا گرایش می‌یابند. و اگر تنها نهاد فعال، منبر و حسینیه باشد، انتخاب مردم، نه از سر آزادی، بلکه از سر اضطرار خواهد بود.

روشنفکر ارگانیک: بیدارگری، نه تحقیر
در سنت آنتونیو گرامشی، روشنفکر ارگانیک کسی‌ست که از دل مردم می‌جوشد، با زبان آن‌ها سخن می‌گوید، و به‌جای تحقیر، به بیدارگری می‌پردازد. اگر روشنفکر، مردم را «جاهل» بنامد، دیگر روشنفکر نیست؛ بلکه داور قدرت است. و اگر نقد، به تحقیر بدل شود، امکان گفت‌وگو از میان می‌رود.

از منظر نقد عقل محض، داوری درباره‌ی مردم، باید از دل تجربه‌ی ممکن و سنجش‌پذیر برخیزد، نه از پیش‌فرض‌های اخلاقی یا فرهنگی. مردم، اگر امکان آموزش، تشکل، و مشارکت داشته باشند، می‌توانند ساختار مطلوب را بسازند. و اگر از این امکان محروم باشند، مسئول ساختار تحمیلی نیستند.



> مردم، اگر محروم باشند، محکوم نیستند.
> و دموکراسی، اگر بخواهد اخلاقی باشد، باید از دل همین محرومیت آغاز شود.


منبع: مقاله‌ی ح. درویشی در گویانیوز: https://news.gooya.com/2025/09/post-101721.php




Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy