Friday, Sep 19, 2025

صفحه نخست » مبارزه بی‌شعار زنان ایرانی که شعار بزرگ یک انقلاب شد، ابوالفضل محققی

Abolfasl_Mohagheghi_4.jpgجنبش "زن، زندگی، آزادی"نه بعد از کشته شدن مهسا بلکه از نخستین اعتراض زنان به امر حجاب آغاز گردید.

زنان آزاده ای که بسیار درست تر از احزاب وجریان های سیاسی سایه سنگین بختکی که بر روی ایران بال گشوده بود را دیدند .در اعتراض به حجاب اجباری دردفاع ازساده ترین حق خود که حق انتخاب نوع پوشش بود به خیابان آمدند .اما اعتراضشان در هیاهوی روزهای شیفتگی ملتی که رقعه بردگی برگردن افکنده بدنبال متحجر مردی که کمربه نابودی ایران بسته بود گم شد .سرکوب شده بدرون خلوت خود خزیدندو نوع دیگری از مبارزه مدنی را شروع کردند.

مبارزه ای نفس گیر در بطن زندگی که هیچ کدام از مدعیان سیاست ورز، تحلیل گر واحزاب بزرگ وکوچک قادر بدیدن آن نبودند.نطفه بستن آرام یک اعتراض در شکل زندگی داخلی خانواده به سرپرستی زن در سیمای همسر ومادر.مادرانی که تلاش می کردند حراست کنند از کانون خانواده بخصوص فرزندان خوداز گزند آنچه که جمهوری اسلامی با تکیه برعقب مانده ترین تفکرات لایه های مذهبی که زمان فرصت داده بود ازدرون هئیت های گوناگون از انجمن های حجتیه گرفته تا لای لای گویان علی اصغربالا آمده و تفکرات ارتجاعی خود را وجهه عمده آن مخالفت با غرب وهر آنچه که بوی تجدد ونو گرائی میداد رابصورت احکام قانونی در آورده ودرسطح جامعه جاری می ساخت .

دریغا ودردا که تفکر بغایت عقب مانده تجدد ستیز،زن ستیز وغرب ستیزجمهوری اسلامی که منطبق با تفکربخش بزرگی از روشن فکران ، احزاب وسازمان هائی مانند حزب توده وفدائیان خلق "اکثریت " که هدف اصلی آنها مبارزه با امپریالیسم امریکا بود!در تقابل با این جنبش ای تجدد خواهانه قرار گرفت.بگونه ای که چشم بر تمام قوانین ارتجاعی جمهوری اسلامی بسته وخود به هئیت یک حزب الهی طرفدار خمینی در آمدند که هیچگونه اعتراض جدی به جمهوری اسلامی که هر روز دامنه تعرض ارتجاعی خود را نسبت به زندگی آن بخش از جامعه که حاضر به تن دادن به افکار پوسیده مشتی آخوند وطرفداران آنها نبودند گسترش میداد بستند.

چشم بستند به فشار هائی که حکومت به آن بخش از جامعه که حاضر به قبول آن شیوه از زندگی که مورد نظر حکومت بود وارد می ساخت ! ندیدند آن تلاش جانگاه ونفس گیر خانواده ها بخصوص زنان مترقی جامعه را که با چنگ ودندان از زندگی مدرن و متجددانه خود که بخشی را در دوران پهلوی تجربه کرده بودند دفاع می کردند .زنانی که قدم بقدم خود را پیش می کشیدند .روز های سختی که داشتن یک ویدئو جرم محسوب می شد.برای کودکان وخانوادهخود ویدئوهای که دیدن آن ها حکومت ممنوع کرده بود مهیا می کردند تا حداقلی از شادی در خانه باشد.

براستی چه کسانی در برابر این قوانین ارتجائی ایستادند ؟ چه کسانی جمهوری اسلامی را مجبور ساختند که در مبارزه خجالت آور سرنگون کردن دیش های تلویزیون ازبام ها عقب بنشیند؟ چه کسانی بودند که ازامر درس خواندن کودکان در خانه جدا از تعلیمات اجباری حکومت ،حمایت کردند؟ آن ها را به فراگیری یکی از آلات موسیقی تشویق نمودند.با فراهم کردن فضائی آزاد در خانواده که کودک به راحتی خواسته خود را بیان کند امکان رشد فکری کودکان خود را خلاف آنچه که مود نظر جمهوری اسلامی بود فراهم ساختند ؟ کودکانی ک نو جوان شدند وآغاز نو جوانی خود را با تقابل اندیشه مدرن و شیوه زندگی دیگرپیش بردند نسل جدید با اندیشه ای جدید هم گام با زمان .در جای جای این مبارزه واین تقابل نسل جدید با حکومت اسلامی والدین عمدتا زنان درپیشاپیش اعتزاضات مدنی حرکت می کردند.مادرانی که اجازه دادند کودکان با تمام فشار هائی که در بیرون بر کودکانشان می رفت در خانه از آزادی کامل بر خور دار شوند. که مردان اصطلاحا بر آن دوران نام نخست دوران "زن سالاری" وسپس" کودک سالاری" نهادند.


دورانی که زنان تما م قد در پشت سر فرزندان خود ایستادند. از درگیر شدن با مدیران مدارسی که این شکل از آموزش کودکان ونوع پوشش آنها در خارج از مدرسه را هم را بر نمی تافتند. زنانی که حمایت کردند از دختران و پسران نو جوان خود زمانی که به سن تین ایجری رسیدند ،استخوان ترکاندند وخواستند که مانند هر دختروپسردیگر در سراسر جهان طعم شیرین جوانی ونوجوانی را در مجامعت با جنس مخالف خود آزمایش کنند.ازدواج سفید مخلوق نیاز این دوره از سخت گیری جمهوری اسلامی و کنار آمدن خانواده ها با این شیوه زندگی غربی است"از دلایل اقتصادی گذر می کنم که در حوزه دیگر چالش نسل جدید با حکومت باید بررسی شود.

خواستی طبیعی وانسانی جوان که در قوانین غیر انسانی جمهوری اسلامی معادل زنا شمرده میشود.


عمدتا این شیر زنان ایرانی ،این مادران هم گام با فرزندان بودند که شرایط آرام وبدون استرس را در خانواده برای فرزندان خود که هر روز بر می بالیدند فراهم می ساختند.شرایطی ایجاد می کردندو اجازه می دادند که دور ازچشم عسس دختر وپسربا هم بنشیند واز جوانی خود لذت ببرند.


مبارزه بی شعارکه در بطن خود شعار "زن ،زندگی ،آزادی " را داشت در عرصه های مختلف جریان داشت.خانواده هایئکه فرش زیر پای خود را فروختند، مردانی که سه شیفت کارکردند تا فرزندان جوانشان وارد دانشگاه شوندو تحصیلات عالیه داشته باشند وفرزندانی خود ساخته ومتکی بخود که هرگز از کمک های دولتی بهرمند.

این زنان آزاده بودند که همراه دختران جوان خود مبارزه سخت وجانگاه مد کردن مانتو های تنگ ،یقه های باز وانداختن روسری بر گردن و ظاهر شدن در انظار عمومی را به قیمت خوردن مشت وباتوم نیروهای سرکوب را بجان خریدند تا آن پوسته سختی که شریعت اسلامی بر دور افکار وچشم جامعه کشیده بود را پاره کنند واز زندگی آزاد وانسانی خود دفاع کنند .شکل جدیدی از زندگی را که بن مایه آن آزادی و آزادگی بود را بنمایش افکار عمومی بگذارند اپوزیسیون پر مدعای باصطلاح ایرانی این کنش وواکنش مردم راکه تقابل مدنی بخشی از جامعه بشیوه های خود بود هرگز ندید. نیرو های سیاسی مدعی آزادی که زیرعنوان جبهه اصلی مبارزه ،جبهه مبارزه با امریکاست بدفاع از این مبارزه مدنی بر نخاستند و آنرا گرایش غربی نام نهادند. بی آن که درک کنند چگونه نطفه یک شعار اساسی وتاثیر گذار نشات گرفته از مبارزه مدنی که زنان پیش برنده آن بودند وشکل جدیدی از زندگی وآزادی راارائه می دادند در حال شکل گیریست .ادامه دارد



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy