نوید محبی (اورشلیم پست)
کیهان لندن - «چشمانداز منطقهای بدون جمهوری اسلامی، رؤیایی است که ما و مردم ایران در آن شریکیم، و امروز این رویا بیش از هر زمان دیگری به واقعیت نزدیک شده است.» این را گیلا گاملیل وزیر علوم و فناوری اسرائیل پس از دیدار با هیأتی از اپوزیسیون ایرانی در کنفرانس «فراتر از افق ۲۰۲۵» در اورشلیم بیان کرد. او از پیشبرد «پیمان کوروش» سخن گفت؛ توافقی در امتداد پیمان ابراهیم که میتواند پس از فروپاشی رژیم تهران، سرآغاز عصری تازه از شکوفایی و رفاه در خاورمیانه باشد.
این دیدار صرفاً نمادین نبود. برای نخستین بار، نمایندگان اپوزیسیون ایران به نمایندگی از شاهزاده رضا پهلوی به اسرائیل سفر کردند تا زمینههای همکاری عملی در حوزههای علم، فناوری و مدیریت آب را بررسی کنند. این سفر پس از همصدایی بیسابقهای انجام شد که تنها چند هفته پیش، از سوی اسرائیلیها در طیفی گسترده از نیروهای سیاسی، از نخستوزیر بنیامین نتانیاهو و وزرای ارشد گرفته تا دیپلماتها و حتی نخستوزیر پیشین نفتالی بنت، در اعلام همبستگی با مردم ایران ابراز شده بود. امروز این سخنان دوستانه به عمل بدل میشوند و پیوندی را تعمیق میبخشند که علی خامنهای را به وحشت انداخته است؛ زیرا آیندهای را نمایان میسازد که در آن ایرانیان و اسرائیلیها نه دشمن، که متحدانی در کنار هم خواهند بود.
چشمانداز دو ملت که روزگاری به دشمنی از هم جدا نگه داشته شدند و اکنون در کنار هم، همچون شرکای واقعی ایستادهاند، نه رؤیایی خام، بلکه مسیری عملی و ممکن برای آینده است؛ مسیری که میتواند خاورمیانه را دگرگون کند. روزی که ایران آزاد شود و دیوارهای بیاعتمادی فرو بریزد، میتوانیم فراتر از فقط بازگشایی سفارتخانهها گام برداریم. ایران و اسرائیل میتوانند در کنار یکدیگر، منطقه و حتی فراتر از آن را دگرگون سازند.
احترام من به اسرائیل تنها بر پایه تاریخ مشترکی که به روزگار کوروش بزرگ بازمیگردد نیست، بلکه حاصل تحسین عمیق نسبت به رهبران دوراندیشی است که کشوری کوچک و همواره در محاصره تهدیدها را به قدرتی پیشرو در فناوری، کشاورزی نوین و مدیریت آب بدل کردند. اسرائیل با وجود منابع طبیعی محدود، امروز به تولید ناخالص داخلی سرانهای نزدیک به ۵۵ هزار دلار رسیده است. این رقم شاید برای ایرانیان بلندپروازانه به نظر برسد، اما به راستی دستیافتنی است.
ظرفیت همکاری میان دو ملت ایران و اسرائیل کمنظیر است. ایران ذخایر عظیم و بکر نفت و گاز، معادن کمیاب، جمعیتی جوان و تحصیلکرده با شهرت جهانی در ریاضیات و مهندسی، و جامعهای هشتمیلیونی در سراسر جهان دارد که در رأس شرکتها و مراکز علمی بزرگ قرار گرفتهاند. اگر این سرمایهها را با برتری فناورانه اسرائیل پیوند دهیم، میتوانیم شبکههای اقتصادی از خلیج فارس تا مدیترانه بسازیم، در حوزه آب و کشاورزی تحولی بنیادین ایجاد کنیم، آینده انرژی منطقه را بازآفرینی کنیم و از رقابت در نوآوری به شراکت در رهبری برسیم. همکاری میتواند به شکوه متقابل و تضمینشده بیانجامد.
تصور کنید پروازهای مستقیم میان تهران و تلآویو برقرار باشد؛ دانشمندان، کارآفرینان و گردشگران آزادانه میان دو کشور رفت و آمد کنند؛ پروژههای مشترک در سواحل خلیج فارس و مدیترانه به ثمر بنشینند؛ و نیروهای ایرانی و اسرائیلی دوشادوش یکدیگر در رزمایشهای امدادی و عملیات بشردوستانه حضور یابند. در همان روز، گردشگران اسرائیلی میتوانند در میدان نقش جهان اصفهان قدم بزنند، در بازار تاریخی تبریز چای بنوشند، بر فراز تختجمشید در شیراز بایستند. ایرانیان نیز میتوانند در کوچهپسکوچههای شهر کهن اورشلیم پرسه بزنند، از موزهها و کافههای ساحلی تلآویو لذت ببرند و از باغهای بهائی حیفا دیدن کنند. این رفت و آمدها نه تنها گردشگری را رونق میدهد، بلکه رشتههای ناگسستنی دوستی و تفاهم را میان دو ملت میبافد؛ پیوندی که هیچ سیاستمداری توان گسستن آن را ندارد.
ایران و اسرائیل نباید به عادیسازی صرف روابط بسنده کنند. همانگونه که شاهزاده رضا پهلوی در «دفترچه مرحله اضطراری» برای دوران پس از تغییر رژیم ترسیم کرده، دو ملت ما باید به دنبال اتحاد استراتژیک واقعی باشند؛ اتحادی مشابه شراکت پایدار ایالات متحده و اسرائیل که در روزهای رونق و در لحظات دشواری، دوشادوش هم بایستند. دهها هزار یهودی ایرانی که در اسرائیل، اروپا و دیگر نقاط جهان زندگی میکنند، میتوانند به عنوان سفیران فرهنگی این پیوند عمل کنند.
با هم میتوانیم اقتصادهایمان را شکوفا کنیم، کیفیت زندگی شهروندان را ارتقا دهیم و امنیت و جایگاه کشورهایمان را در عرصه جهانی استحکام بخشیم. اما این آینده تنها در ایران آزاد تحقق خواهد یافت. مبارزه برای آزادی باید به دست مردم ایران آغاز و به پیروزی برسد، اما حمایت پایدار متحدی خردمند و توانمند همچون اسرائیل، رشته حیاتی این مسیر خواهد بود. حقیقت روشن است: زمانی که مردم ایران و دولت اسرائیل در کنار هم قرار گیرند، سقوط جمهوری اسلامی گریزناپذیر خواهد بود.
اسرائیل میتواند مطمئن باشد که در فردای پس از فروپاشی رژیم، رهبری دوران گذار در دستان چهرهای چون شاهزاده رضا پهلوی خواهد بود؛ شخصیتی که دوستی او و خانوادهاش با ملت یهود و دولت اسرائیل سابقهای چند دههای داشته و اعتماد کامل جامعه یهودیان ایرانی را با خود دارد.
به همین دلیل باور دارم این رویای دوستی دستیافتنی است. با هم میتوانیم فصل ننگین ۴۷ ساله دشمنی را ـ که پرانتزی تاریک در تاریخ ایران است، ببندیم و فصلی تازه از دوستی، همکاری و شکوفایی مشترک بگشاییم.
این همان چشماندازی است که در ایده «پیمان کوروش» متجلی میشود: آیندهای که در آن ایرانیان و اسرائیلیها نه به عنوان دشمن، بلکه به مثابه شریک، در کنار یکدیگر ایستاده و دو ملت دست در دست هم خاورمیانهای آرامتر و شکوفاتر را رقم میزنند.
*نوید محبی تحلیلگر مسائل ایران و کارشناس حوزه روابط بینالملل در واشنگتندیسی است.