در آستانه تشدید بحران و تعجب های ناتمام
احسان نگارچی
یکی از نگرانیهای اصلی مردم ایران، عدم انعطافپذیری تصمیمگیران جمهوری اسلامی در مواجهه با تحولات منطقه ،تحریم ها و مذاکرات هستهای است. تصمیم دیروز رهبر جمهوری اسلامی، بهویژه در زمینه توقف روند مذاکرات، عملاً نقش «میخ آخر» بر تابوت هرگونه توافق دیپلماتیک را ایفا کرده است. این وضعیت خطر تشدید تنش و ورود به مرحلهای شبیه به جنگ اقتصادی را افزایش و جنگ نظامی را با توجه به شرایط و گفته های مکرر مقامات اسرائیل و امریکا ، قریب الوقوع می نماید.
مکانیزم ماشه؛ تحریم به مثابه جنگ تمامعیار
با فعالسازی مکانیزم ماشه، حدود ۲۰۰ دولت موظف به اجرای بندهای آن خواهند شد. چنین شرایطی تحریمهایی فراگیر و الزامآور را به ایران تحمیل میکند که عملاً چیزی کمتر از یک جنگ تمامعیار اقتصادی نخواهد بود. در این سناریو، علاوه بر مشکلات متعدد ، مسائل حیاتی مانند آب، برق و گاز نیز تحت فشار بیشتر قرار خواهند گرفت؛ مشکلاتی که در تحریمهای پیشین سابقه نداشته است .
اما آیا منتقدین داخلی ،به خصوص از طیف اصلاح طلب ،حاضرند مستقیما،خامنه ای را نقد کنند و جلوی جنگ و تحریم بیشتر رابگیرند یا اینکه دوباره از ترس نقد آقاشان به پهلوی حمله ور می شوند تا دل آقا شاد شود ؟
تغییر آرایش ژئوپلیتیک جهانی و کلاهی که پشم نداشت
تحولات اخیر در سیاستهای غرب و ناتو نشان میدهد که آنها خود را برای رویارویی گسترده تر و مستقیم با روسیه آماده می کنند و لحن تند رهبران غربی ،به ویژه ترامپ علیه روسیه از نشانه های آشکار آن است.
تجربه سه سال اخیر نشان داد که روسیه توان نظامی و عملیاتی محدودی دارد و غربیها نیز این ضعف را به خوبی درک کردهاند.
غربی ها خیلی وقت است که نیروی هوایی روسها را از کار انداخته و پدافند هوایی شان را تحقیر کرده اند .
از سوی دیگر شرکتهای بزرگ جهانی در حال کاهش تمرکز سرمایهگذاری در چین و انتقال تدریجی منابع به هند و جنوب شرق آسیا هستند.
این تغییرات نشان میدهد که توازن قدرت در جهان در حال بازآرایی است و جمهوری اسلامی در صورت بیتوجهی و عدم درک صحیح این روندها، بهطور اجتنابناپذیر و طبق شواهد میدانی ،خیلی زودتر از روسها باید،بار سفر ببندد ،مگر اینکه شرایط غرب را بپذیرد وفضای سیاسی را در داخل باز کند که البته بسیار بعید است .
خطر تشدید بحران هستهای
امروز رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گفته است ، جمهوری اسلامی تنها چند هفته با غنیسازی اورانیوم در سطح ۹۰ درصد فاصله دارد.
گفته های رافائل گروسی در این روزها و شرایط ،با چنین ارزیابی ،نشانه های یک درگیری دیگر و توجیه حقوقی جنگی جدید است،اما آیا گوش شنوایی در پاستور هست؟ آیا آنها خواهند فهمید ،دستاویز و هیزم کافی برای آتش جنگ مجدد اسرائیل و امریکا فراهم شده است ؟!
بخش تعجبآور و پرسشبرانگیز؛
چرا آقای پهلوی هدف حملات شد؟
در جریان جنگ دوازدهروزه، برخی نیروها مدعی شدند که آقای رضا پهلوی در آتش جنگ دمیده و او را از عوامل بحران معرفی کردند.
این ادعا برای من و بسیاری تعجبآور بود، چرا که ارتباطی میان او و جنگ قابل مشاهده نبود.
خوشبختانه مردم هم در فضای مجازی این حملات را به تمسخر گرفتند و نقشه ی بعضی نگرفت
بیعملی بیانیهنویسان
تعجب دیگر در این است که چرا جریانهای منتقد نظام از همین امروز دست به قلم نمیشوند و بهطور صریح جمهوری اسلامی را بهخاطر انتخاب جنگ و تنش مورد نقد قرار نمیدهند.
این سکوت امروز یا تأخیر در واکنش، میتواند در آینده به معنای همراهی غیرمستقیم با بحرانآفرینی و جنگ، تعبیر شود و می توان ایشان را به شیطنت متهم،نمود ،چون الان وقت بیانیه نویسی ست ،نه فردا!

اصلاحطلبان و یک پرسش بزرگ + یک پرسش بزرگتر