ابوالفضل محققی - خبرنامه گویا
این احمد آقا زید آبادی یک مشگل اساسی دارد وآن این است که نمی تواند قبول کند در میدان بازی جمهوری اسلامی او مهره ای ناچیزی بیش نیست که از طرف بزرگان ! ببازی گرفته نمی شود.
مشگل احمد آقا این است که از آن دسته افرادی است مغرور که خود را عقل کل می دانند .اما این نخوت وخود بزرگ بینی خویش را در سیمای شخصی فروتن ومظلوم که ظلمی سخت بخاطر مواضع صلح طلبانه و واقع نگر او بر وی رفته پنهان می کند .
با همین چهره به اصطلاح مظلوم و مصلح به نقد افراد و عمل کرد فعالان سیاسی می پردازد .نخوتی شخصیتی ،که گریبانگیر شخص شخیص ایشان است واجازه نمی دهد برای یکبار هم که شده بعد این همه نقد وایراد به کار دیگران بعدچندین سال نقادی نگاهی "مرور گر" به خود داشت باشند.
ایشان که اپوزیسیون خارج از کشور را "بازی گران در زمین کثیف امریکا " می دانند وهرگز بازی خود در زمین بازی "پاگیزه" جمهوری اسلامی به سر مربیگری علی خامنه ای را نمی بینند؟
مروری بر مواضع سفت وسخت خود در دفاع از نیابتی های جمهوری اسلامی که از نظر ایشان سپر دفاعی رژیم بودند وحریم امن در ایران می ساختند و مانع از سوریه ای شدن کشورمی گردیدند نمی کنند؟
مروری که نگاه واقع بین را به حاصل کار این سیاست نیابتی ها که چیزی جز کشاندن اجباری پای اسرائیل از این فاصله بعید چند هزار کیلومتری به ایران نداشت را مورد نقد قرار نمی دهند؟
به ریشه یابی سیاستی نمی نشینند که روزشمار در مرکز تهران برای نابودی اسرائیل نهاده بود و بیش از یکصد وپنجاه هزار موشک در اختیار حزب الله قرار داد.
ایشان درجریان جنگ دوازده روزه لباس وطن پرستی ودفاع از مرزهای کشور می پوشد وبحای نشان دادن واقعیت ودلیل این حمله تمام کسانی را که چشم برسیاست های ویران گر خامنه ای نبسته وپشت سر او بصف نیاستاده اند را متهم به طرفداری از اسرائیل می کنند!
چه می توان گفت با این" شرف الدین قلم "که ادعای غمخواری مردم دارد.اما در اوج این همه تورم وگرانی کمر شکن تحمیل شده برمردم می نویسد.
"زندگی همچنان جریان دارد. مردم با وجود تورم کشنده و افزایش روزافزون قیمتها همچنان پارک میروند، مهمانی میگیرند، رستوران میروند و هزاران کار روزمرۀ دیگر. بنابراین، معرفی شرایط کشور بدتر از شرایط سومالی و وخیمتر از جوامع قرون وسطی جز ایجاد افسردگی برای مردم نتیجه ای ندارد.
.طبعاً معدود کسانی که تاب تحمل این قبیل انتقادات را ندارند و پاسخ به پرسشهای ساده هم در توانشان نیست، همین موضوع "رستوران میرویم" را عَلَم کردهاند تا اصل ماجرا را نادیده بگیرند.بله ما اینجا در ایران در حد بضاعت خود رستوران هم میرویم. هر کس از این ناراحت است میتواند باقیماندۀ آب دریاچۀ اورمیه را بنوشد."احمد زیدآبادی
آقای زید آبادی یک مشگل اساسی دیگر نیز دارد وآن این است که در نظر مبارکشان نوشته و گفته مخالفان در آن چنان سطحی قرار ندارد که ایشان اندگی از وقت گرانبهای خود راصرف خواندن آن کند.حتی نوشته وگفته شخصی مانند آقای دکتر"آرامش دوستدار فیلسوف و نظریهپردازیزرگ ایرانی را !
مردی که با نوشتن ده ها مقاله وکتاب دریچه نوینی ازنقد بنیادین نسبت به دین ونگاه دین خوگشود.
"امتناع تفکر در فرهنگ دینی» و «ملاحظات فلسفی در دین و علم»زبان و شبهزبان فرهنگ و شبهفرهنگ»، «درخششهای تیره»، و «خویشاوند پنهان "ازجمله آثار ماندگارایشان در تاریخ وفرهنگ ایران است!"
اما چه سود که جناب زید آبادی ایشان را در خور آن نمی بیند که قلم شریف خود را در حرمت گذاری به چنبن شخصیت والا وتاثیر گذاری که در نود سالگی در آلمان در گذشت به نیکی بگرداند و بعنوان یک نویسنده که ادعای بی طرف بودن ،عدم تعصب داشتن و ستایش گر حقیقت بودن دارند تالم خود از ضایعه در گذشت چنین گوهری بیان کند.
برعکس آن نخوت وتعصب دینی پنهان شده در ضمیر ایشان "گوهر بکارمی آورد و همان میوه تلخ رابار می دهد. که در کاراکتر خود بزرگ بین جناب زید آبادی نهفته است.
" به هر حال آن مرحوم هر چه بود، فیلسوف نبود. فیلسوف به عمق مفاهیم میرود و آنها را واکاوی و نقد میکند. کار دوستدار اما عمقی نداشت و به همین دلیل هم جدی گرفته نشد."احمد زید آبادی
حال بار دیگر جنابشان مواضع آقای رضا پهلوی را با "یک سوال ساده" بچالش کشیده اند با این هشدار که آقای مهدی نصیری خود را داخل این بحث نکند و این که جواب طرفداران آقای رضا پهلوی هم در نظر ایشان ارزشی ندارد و هر از چندی اگر لطفی کنند مروری بر انها میکند.نوشته احمد زید آبادی
قابل توضیح است که کلمه مرور کردن در فرهنگ احمد آقا زید آبادی نه به معنی تعمق ونگاه به نوشته یا افعال گذشته و احیانا نقد خود. بلکه نگاه سطحی به نوشته وافعال دیگران شمرده می شود! کلمه ای تحقیر آمیز نسبت به نوشته یا جوابیه دیگران که ارزش خواندن وجواب دادن ندارد. از جمله جواب به این نوشته .

افتضاح وزیر اطلاعات در ادعای شکست اطلاعاتی اسرائیل

زلنسکی و الجولانی یکدیگر را در آغوش گرفتند