ارشان اذری
بازگشت دوبارهی تحریمهای جهانی، فشار تازهای بر زندگی مردم ایران گذاشته است. از سوی دیگر، نشست مونیخ با حضور شاهزاده رضا پهلوی و جمعی از چهرههای سیاسی در خارج از کشور، پیام تازهای از اتحاد و همبستگی به مردم داخل فرستاده است. این دو عامل، هم فشار بیرونی و هم امید درونی، میتواند زمینهساز حرکتهای اعتراضی تازه در کشور شود. پرسش این است: آیا این بار شرایط برای اعتراض گسترده و فراگیر فراهم شده است؟
فشار معیشتی؛ جرقه نخست
تحریمها باعث میشوند دولت درآمد کمتری از فروش نفت داشته باشد، ارز کمیابتر شود و قیمت کالاهای وارداتی بالا برود. نتیجه آن است که سفره مردم کوچکتر میشود، قیمت نان، گوشت، سوخت و دارو افزایش مییابد و خانوادههای بیشتری زیر خط فقر میروند. چنین شرایطی همیشه بذر نارضایتی را در دل مردم میکارد و جامعه را آمادهی حرکت میکند. اما نارضایتی بهتنهایی کافی نیست؛ باید جرقهای زده شود تا نارضایتی خاموش به حرکت جمعی تبدیل گردد.
نقش اتحاد مونیخ؛ امید تازه
سالها اپوزیسیون در خارج از کشور پراکنده و بیاثر بود. اما نشست مونیخ نشان داد که گروههای گوناگون میتوانند با هم به توافق برسند و بر اصولی چون تمامیت ارضی، جدایی دین از حکومت و تعیین آینده از راه صندوق رأی همصدا شوند. رسانهها این پیام را هر روز به داخل منتقل میکنند و این بار مردم احساس میکنند که صدایی هماهنگ از بیرون کشور به گوششان میرسد. چنین پیامی میتواند تردیدها را کم کند و باور به امکان تغییر را در جامعه تقویت نماید.
وضعیت نیروهای امنیتی؛ بدنهای فرسوده
در سالهای گذشته، نیروهای امنیتی با سرکوب گسترده، مانع بزرگ هر حرکت مردمی بودند. اما امروز شرایط تغییر کرده است. فشار اقتصادی نه تنها بر مردم، بلکه بر همین نیروها هم سنگینی میکند. بسیاری از آنها میدانند رژیم مشروعیتش را از دست داده و آیندهای ندارد. اگر شکاف در این بدنه عمیقتر شود و همزمان اعتراضها گسترش یابد، احتمال پیوستن بخشی از نیروها به مردم بیشتر میشود. این همان نقطهای است که میتواند سرنوشت اعتراضها را تغییر دهد.
دعوت به اتحاد ملی
اکنون بیش از هر زمان دیگری روشن است که آینده ایران در گرو اتحاد همه نیروهای مخالف و دگراندیش است. امروز باید اختلافهای سیاسی را کنار بگذاریم و یکصدا شویم. نه چپ، نه راست، نه سلطنتطلب و نه جمهوریخواه؛ همه باید در یک مسیر قرار بگیریم: سرنگونی جمهوری اسلامی و نجات ایران. این همصدایی باید هم در داخل کشور و هم در خارج شکل بگیرد. اگر همه گروهها و افراد با هر دیدگاه سیاسی دست در دست هم بدهند، صدای مردم ایران نیرومندتر از هر زمان دیگری خواهد شد و هیچ قدرتی توان خاموش کردن آن را نخواهد داشت.
آیا شرایط برای خیزش ملی فراهم است؟
با کنار هم گذاشتن همهی عوامل، میتوان گفت:
-
فشار اقتصادی به مرحلهای رسیده که تحمل آن برای مردم سختتر از همیشه شده است.
-
اتحاد سیاسی در خارج از کشور پیام امید و نقشه راهی برای آینده فرستاده است.
-
نیروهای امنیتی نسبت به گذشته ضعیفتر و بیانگیزهتر شدهاند.
آنچه باقی میماند، همان جرقهای است که بارها در تاریخ ایران دیدهایم؛ حادثهای ناگهانی یا ظلمی آشکار که خشم فروخوردهی مردم را به میدان بیاورد. در این صورت، اعتراضهای پراکنده میتواند به خیزشی ملی تبدیل شود.
جمعبندی
ایران امروز بر سر یک دوراهی تاریخی ایستاده است. تحریمها بیرحمانه بر دوش مردم سنگینی خواهد کرد و سفرهها را کوچکتر از همیشه میسازد. امّا در دل همین تاریکی، اتحاد تازهای که در خارج شکل گرفته، پس از سالها روزنهای از امید و اعتماد را به مردم نشان داده است. اگر این امید با فشار معیشتی و فرسایش نیروهای سرکوب درهم بیامیزد، شعلهی یک خیزش بزرگ بیش از هر زمان دیگری میتواند زبانه بکشد. این بار شرایط شوخیبردار نیست؛ ترکیب «گرسنگی و فقر، اتحاد سیاسی و ضعف حاکمیت» میتواند همان موجی را بسازد که سرنوشت ایران را دگرگون کند.

جزئیات طرح ۲۰ بندی ترامپ برای صلح غزه