Friday, Oct 17, 2025

صفحه نخست » افزایش قیمت سوخت در غیاب فساد-رانت زدایی، کارآمدی همان تله نهادی است، احمد علوی

Ahmad_Alavi.jpg۱. مقدمه

اخیراً اطلاعاتی مبنی بر افزایش قریب‌الوقوع قیمت سوخت از سوی حاکمیت به بیرون درز کرده است. این یادداشت با رویکردی انتقادی، پیامدهای کوتاه‌مدت و میان‌مدت این اقدام را بر متغیرهای کلان اقتصادی و ساختار نهادی اقتصاد ایران بررسی می‌کند. در ادبیات اقتصاد سیاسی نهادگرا، پایداری و کارایی سیاست‌های اقتصادی تابع کیفیت نهادهای اقتصادی و سیاسی است (North, 1990; Acemoglu & Robinson, 2012). افزایش قیمت سوخت به‌عنوان یکی از ابزارهای اصلاح ساختار مالی دولت، تنها در شرایطی اثربخش است که نهادهای حاکم از شفافیت، پاسخ‌گویی و ظرفیت تخصیص کارآمد برخوردار باشند. در ایران، جایی که ساختار بودجه‌ای با کسری مزمن، ضعف انضباط مالی، وابستگی به درآمدهای نفتی و حضور نهادهای خارج از کنترل دولت همراه است، افزایش قیمت سوخت بدون رانت‌زدایی و اصلاح نهادی، تنها به بازتوزیع منابع میان بازیگران رانتی منجر می‌شود. از دیدگاه نهادگرایان، نهادهای ناکارا نه فقط مانع کارایی بازار بلکه منبع اصلی بی‌ثباتی کلان هستند. ازاین‌رو، هر سیاست قیمتی در بستر نهادی ناکارآمد، پیامدهایی معکوس بر ثبات پولی و عدالت توزیعی دارد.

۲. چارچوب نظری: تعامل نهادها و سیاست‌های کلان

در نظریه داگلاس نورث، نهادها «قواعد بازی»‌ای هستند که تعاملات اقتصادی را شکل می‌دهند. مناسبات، قوانین و نهادهای ناکارآمد موجب می‌شوند انگیزه‌های بازیگران از تولید به رانت‌جویی تغییر کند. در چارچوب عجم‌اوغلو و رابینسون (2012)، تمایز میان نهادهای «فراگیر» و «استخراج‌گر» کلید فهم توسعه و رکود است: در نهادهای استخراج‌گر، اصلاحات اقتصادی غالباً به بازتوزیع منافع در میان نخبگان منجر می‌شود، نه به رشد فراگیر. رودریک (2007) نیز تأکید می‌کند که اصلاحات قیمتی بدون «زیرساخت نهادیِ اعتماد و پاسخ‌گویی» به شکست می‌انجامد، زیرا انتظارات عقلانی و رفتارهای تطبیقی عاملان اقتصادی با بی‌اعتمادی و نااطمینانی شکل می‌گیرد.

بنابراین، افزایش قیمت سوخت در ایران، اگر در غیاب اصلاح ساختاری و نهادی اجرا شود، از منظر اقتصاد سیاسی نهادگرایانه، سیاستی بهره کشانه و استخراج‌گرانه است، نه اصلاح‌گرانه.

۳. مسیر بودجه‌ای و تداوم کسری ساختاری

افزایش قیمت سوخت از منظر حساب‌های بودجه‌ای، درآمدهای اسمی دولت را بالا می‌برد؛ اما در نبود نهادهای نظارتی، شفافیت مالی و تخصیص عقلانی منابع، این درآمدها به‌صورت ناکارا میان نهادهای غیرمولد و سازمان‌های رانتی توزیع می‌شوند. در نتیجه، به‌رغم افزایش درآمد ریالی، درآمد واقعی و پایدار دولت افزایش نمی‌یابد. این همان چیزی است که اقتصاددانان نهادگرا از آن به‌عنوان «درآمد رانت‌پایه» یاد می‌کنند--درآمدی که به جای تقویت پایه مالیاتی، وابستگی ساختاری دولت را به منابع غیرمولد افزایش می‌دهد. به‌علاوه، هزینه‌های اجتماعی ناشی از نارضایتی عمومی، یارانه‌های نقدی جبرانی و افزایش هزینه‌های امنیتی، به‌سرعت منابع جدید را مستهلک می‌سازد. در نهایت، کسری بودجه به‌صورت بازتولیدی استمرار می‌یابد و فشار آن به سیاست پولی منتقل می‌شود.

۴. سازوکارهای پولی و ارزی: از تورم انتظاری تا سقوط پول ملی

افزایش قیمت سوخت از سه کانال اصلی بر ارزش پول ملی و تورم اثر می‌گذارد:

۴.۱. کانال تورم هزینه‌ای و انتظارات

افزایش قیمت انرژی به‌سرعت از طریق هزینه‌های تولید و حمل‌ونقل به سطح عمومی قیمت‌ها منتقل می‌شود. در غیاب اعتماد به سیاست‌گذار، انتظارات تورمی تشدید و تمایل به نگهداری دارایی‌های غیرریالی افزایش می‌یابد. این امر فشار تقاضا بر بازار ارز را افزایش داده و ارزش پول ملی را تضعیف می‌کند.

۴.۲. کانال تراز پرداخت‌ها

افزایش هزینه‌های تولید داخلی، صادرات غیرنفتی را غیررقابتی و تراز تجاری را منفی‌تر می‌کند. هم‌زمان، نیاز وارداتی به کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای ثابت یا افزایشی باقی می‌ماند. این وضعیت، با کاهش عرضه ارز، مسیر سقوط ارزش پول را هموار می‌سازد.

۴.۳. کانال سرمایه‌گذاری و خروج سرمایه

فقدان پیش‌بینی‌پذیری و شفافیت، انگیزهٔ سرمایه‌گذاری مولد را تضعیف و خروج سرمایه (capital flight) را تسریع می‌کند. با کاهش عرضه ارز در بازار رسمی، نرخ ارز تعادلی بالا می‌رود و بانک مرکزی برای مهار آن ناچار به فروش ذخایر یا افزایش نرخ بهره می‌شود--دو سیاستی که هر دو آثار رکودی دارند.

۵. بازخورد سقوط پول بر تورم و رکود

سقوط ارزش پول ملی، تورم وارداتی را تشدید می‌کند و شاخص قیمت مصرف‌کننده را در مسیر صعودی دائمی قرار می‌دهد.

در عین حال، رکود ناشی از افزایش هزینه‌های تولید و افت تقاضای حقیقی، اقتصاد را وارد چرخهٔ رکود تورمی (stagflation) می‌کند.

در چارچوب نظری مدل‌های تورم ساختاری (Structural Inflation Models)، این وضعیت نتیجهٔ عدم تعادل هم‌زمان در سه عرصه است:

۱) ساختار ناکارای تولید،

۲) ضعف انضباط مالی،

۳) نبود نهادهای تنظیمی شفاف.

به بیان دیگر، تورم در چنین ساختاری نه پدیده‌ای پولی صرف، بلکه بازتابی از ضعف نهادی است.

۶. پیامدهای توزیعی و تشدید شکاف طبقاتی

در اقتصادهای رانتی، اصلاحات قیمتی ماهیتی بازتوزیعی دارد. افزایش قیمت سوخت، سهم هزینه‌های انرژی در سبد مصرف دهک‌های پایین را بالا می‌برد، درحالی‌که دهک‌های بالا به‌واسطهٔ مالکیت دارایی‌های غیرریالی (زمین، ارز، سهام) از تورم منتفع می‌شوند.

به‌دلیل نبود سازوکار شفاف جبران خسارت، درآمدهای جدید به طبقات نزدیک به قدرت بازمی‌گردد. در نتیجه، ساخت طبقاتی نابرابر نه تنها حفظ بلکه تقویت می‌شود.

این پویایی، همان چیزی است که عجم‌اوغلو از آن با عنوان بازتولید نهادهای استخراج‌گر از طریق سیاست‌های اقتصادی یاد می‌کند--سیاستی که مشروعیت خود را از «اصلاح» می‌گیرد ولی کارکردش تداوم انحصار است.

۷. تحلیل نهایی: تعامل ضعف نهادی و بی‌ثباتی کلان

جمع‌بندی نظری این مقاله آن است که در غیاب رانت‌زدایی، شفافیت و پاسخ‌گویی، سیاست افزایش قیمت سوخت نه اصلاح اقتصادی بلکه مکانیزم بازتوزیع قدرت اقتصادی است.

از منظر کلان، افزایش قیمت سوخت به زنجیره‌ای از بازخوردهای منفی منجر می‌شود:

در اقتصادهای رانتی و غیرشفاف مانند ایران، منشأ اصلی تورم و کاهش ارزش پول ملی در کسری بودجه بازتولیدی نهفته است؛ یعنی نوعی از کسری بودجه که به‌جای اصلاح ساختارهای مالی و نهادی، از طریق خلق پول، استقراض از بانک مرکزی و تزریق منابع نفتی بازتولید می‌شود. این چرخه به‌جای آنکه شکاف درآمد-هزینه را ترمیم کند، باعث انباشت فشارهای قیمتی می‌شود و در نتیجه رکود تورمی پدید می‌آید؛ وضعیتی که در آن هم تولید کاهش می‌یابد و هم سطح عمومی قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کند. در چنین شرایطی، ضعف تولید داخلی و ناترازی ارزی موجب تورم ساختاری می‌شود، زیرا افزایش قیمت کالاهای وارداتی و وابستگی به ارز خارجی فشار مضاعفی بر هزینه‌های تولید وارد می‌کند. در پی آن، کاهش ارزش پول ملی به‌عنوان بازتاب بی‌اعتمادی به سیاست‌های مالی و پولی، خود به افزایش هزینه واردات و تشدید تورم هزینه‌ای دامن می‌زند. این چرخهٔ بسته، مصداقی از «تلهٔ نهادی» است (Institutional trap) که در آن، اصلاحات سطحی به تداوم بحران ساختاری منجر می‌شود. در نهایت، تجربهٔ ایران نشان می‌دهد که اصلاح قیمتی بدون اصلاح نهادی، صرفاً صورت‌بندی جدیدی از همان ناکارایی قدیم است.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy