Monday, Dec 22, 2025

صفحه نخست » راهکار ظریف برای رسیدن ایران و آمریکا به توافق

zarif.jpgایران اینترنشنال - محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین جمهوری اسلامی و از چهره‌های موثر در شکل‌گیری توافق «برجام»، در یادداشتی نوشت می‌توان به توافقی رسید که تهران هرگز به سمت ساخت سلاح هسته‌ای نرود، مشروط به آنکه ایالات متحده علیه ایران «جنگ نظامی یا اقتصادی» به راه نیندازد.

یادداشت مشترک ظریف و امیرپارسا گرمسیری، دانشجوی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، دوشنبه اول دی در نشریه «فارن افرز» منتشر شد.

بخش غالب این یادداشت تکرار مواضع رسمی جمهوری اسلامی است؛ از جمله تاکید بر ادعای ناکامی سیاست‌های آمریکا در قبال تهران و اینکه «ایالات متحده و اروپا تنش‌های منطقه‌ای و جهانی را افزایش داده‌اند، بدون آنکه هیچ یک از اهداف اعلام‌شده خود را محقق کنند».

ظریف با اشاره غیرمستقیم به حملات آمریکا و اسرائیل به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی در جریان جنگ ۱۲ روزه نوشت: «ایالات متحده باید درک کند که نمی‌تواند توانایی‌های قابل توجه ایران را نابود کند، زیرا بیشتر آنها بومی و قابل بازسازی‌ هستند.»

این یادداشت در شرایطی منتشر شد که در روزهای اخیر، گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال حمله مجدد آمریکا و اسرائیل به ایران بالا گرفته است.

خلاصه یادداشت مشترک ظریف و امیرپارسا گرمسیری در فارن افرز:

ایران و معمای امنیتی‌سازی؛ راهی برای خروج از چرخه خصومت

در روابط بین‌الملل امروز، «امنیت» فقط به معنای حفاظت از خود نیست، بلکه اغلب به ابزاری برای کنترل، محدودسازی و جهت‌دهی به رفتار دیگران تبدیل می‌شود. در علوم سیاسی، این فرایند با مفهوم «امنیتی‌سازی» شناخته می‌شود؛ وضعیتی که در آن یک مسئله نه به‌عنوان چالشی قابل مدیریت از مسیر سیاست عادی، بلکه به‌عنوان تهدیدی وجودی معرفی می‌شود که اقدامات فوق‌العاده را توجیه می‌کند.

جمهوری اسلامی ایران طی دو دهه گذشته نمونه‌ای روشن از این روند بوده است. ایالات متحده و اسرائیل کوشیده‌اند ایران را نه به‌عنوان یک بازیگر عادی، بلکه به‌عنوان خطری استثنایی برای نظم جهانی معرفی کنند. نتیجه این تصویرسازی، تحریم‌های فلج‌کننده، تهدیدهای مداوم نظامی و حتی حملات مستقیم به خاک ایران بوده است؛ آن هم در مقاطعی که مذاکرات دیپلماتیک در جریان بوده است.

این فشارها ایران را به واکنش‌های دفاعی واداشته است. افزایش سطح غنی‌سازی اورانیوم، تمرکز بیشتر بر توان بازدارندگی و تخصیص منابع گسترده‌تر به حوزه امنیت، بخشی از پاسخ تهران به این فضای تهدیدآمیز بوده است. هم‌زمان، همین فشار خارجی به تشدید رویکردهای امنیتی در داخل کشور نیز دامن زده و به محدودیت‌های اجتماعی بیشتر انجامیده است.

بدین‌ترتیب، چرخه‌ای معیوب شکل گرفته است: هرچه ایران بیشتر به‌عنوان تهدید معرفی می‌شود، اقدامات دفاعی‌تری انجام می‌دهد و همین اقدامات، روایت تهدید بودن ایران را تقویت می‌کند. این چرخه که با گفتمان و ادبیات سیاسی آغاز می‌شود، به پیشگویی خودتحقق‌بخش تبدیل شده و فضای تصمیم‌گیری عقلانی را برای همه طرف‌ها تنگ‌تر می‌کند.

در این میان، اسرائیل و ایالات متحده نقش محوری در تشدید این چرخه داشته‌اند. از ادعاهای قدیمی درباره نزدیک بودن ایران به سلاح هسته‌ای تا توصیف‌های اغراق‌آمیز و توهین‌آمیز از نظام سیاسی ایران، همگی به تثبیت یک روایت امنیتی افراطی کمک کرده‌اند؛ روایتی که زمینه‌ساز تحریم‌های گسترده و اقدامات نظامی شده است.

پیامدهای این روند تنها در عرصه سیاست خارجی باقی نمانده است. فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌ها به کاهش ارزش پول ملی، تورم شدید و گسترش فساد انجامیده و دولت را ناچار کرده است منابع بیشتری را به امنیت اختصاص دهد تا توسعه و رفاه. در چنین شرایطی، شکل‌گیری ذهنیت «محاصره‌شدگی» در داخل کشور امری قابل پیش‌بینی بوده است.

با این حال، تجربه نشان می‌دهد که خروج از این چرخه ناممکن نیست. توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ نمونه‌ای از شکستن موقت روند امنیتی‌سازی بود؛ توافقی که از دل گفت‌وگو، اجماع داخلی و تعامل مستقیم با آمریکا شکل گرفت و حتی شورای امنیت سازمان ملل آن را نقطه عطفی در نگاه جهانی به ایران توصیف کرد.

یکی از درس‌های کلیدی آن دوره، اهمیت پشتوانه اجتماعی در سیاست خارجی بود. مشارکت بالای مردم در انتخابات و ایجاد اجماع داخلی، قدرت چانه‌زنی ایران را افزایش داد. امروز نیز بازسازی سرمایه اجتماعی، گفت‌وگوی ملی، مقابله با فساد و بهبود نسبی شرایط زندگی می‌تواند زمینه‌ساز سیاست خارجی فعال‌تر و کم‌هزینه‌تر باشد.

در سطح منطقه‌ای، ایران می‌تواند با تمرکز بر اعتمادسازی و همکاری همسایگان، تصویر خود را بازتعریف کند. ابتکارهایی مانند همکاری در امنیت خلیج فارس، گفت‌وگوی منطقه‌ای میان کشورهای غرب آسیا و همکاری در استفاده صلح‌آمیز از فناوری هسته‌ای می‌توانند جایگزین منطق تقابل شوند.

هم‌زمان، تغییر روایت نیز اهمیت دارد. تأکید صرف بر «ایران قدرتمند» گاه برای دیگران نگران‌کننده است؛ در حالی که تمرکز بر «منطقه قدرتمند» می‌تواند ظرفیت‌های علمی، فرهنگی و اقتصادی ایران را به‌عنوان منبعی برای ثبات جمعی معرفی کند، نه تهدید.

در سطح جهانی، مدیریت اختلافات با ایالات متحده ــ هرچند دشوار ــ همچنان یکی از کلیدهای اصلی خروج از چرخه امنیتی‌سازی است. هدف چنین گفت‌وگویی نه دوستی، بلکه جلوگیری از بحران‌های غیرضروری، احیای توافق هسته‌ای، رفع تحریم‌ها و ایجاد سازوکارهای شفاف با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است.

در نهایت، امنیتی‌سازی ایران نه‌تنها به ثبات منطقه کمک نکرده، بلکه به تشدید تنش‌ها انجامیده است. شکستن این چرخه به نفع ایران، غرب و کل منطقه است. ایران با تاریخ، موقعیت جغرافیایی و سرمایه انسانی خود می‌تواند به پل گفت‌وگو میان شرق و غرب تبدیل شود؛ اما این امر تنها زمانی ممکن است که منطق تهدید جای خود را به منطق تعامل بدهد.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie & Privacy Policy