Thursday, Dec 25, 2025

صفحه نخست » جمهوری اسلامی به اقتصاد زودتر می‌بازد یا به دشمنانش

دکتر حسن صبوری پژوهشگر و تحلیلگر مسائل استراتژیک- در دهه‌های اخیر، جمهوری اسلامی ایران با دو تهدید عمده روبه‌رو بوده است: تهدید نظامی از سوی آمریکا و متحدانش و بحران اقتصادی داخلی

کیهان لندن - در حالی که جنگ مستقیم با آمریکا و اسرائیل احتمالاً محدود و قابل مدیریت است و رژیم می‌تواند با استفاده از سیستم بازدارندگی و دیپلماسی پنهان از آن اجتناب کند، بحران اقتصادی یک واقعیت غیرقابل انکار و فزاینده است که هر روز پایه‌های حکومت را سست‌تر می‌کند. تجربه تاریخی کشورها مانند شوروی نشان می‌دهد که ناکارآمدی اقتصادی و ناتوانی در تأمین نیازهای اولیه، خطرناک‌ترین عامل فروپاشی یک نظام است و حتی توان نظامی بالا نیز نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد.

dojmanlarge.jpgجمهوری اسلامی به اقتصاد زودتر می‌بازد یا به آمریکا و متحدانش؟ برای پاسخ به اینکه جمهوری اسلامی به کدام یک «زودتر» می‌بازد، باید دینامیک هر دو تهدید را بررسی کنیم.

۱) جبهه جنگ با آمریکا و اسرائیل (تهدید بیرونی)

​آیا جنگ باعث سقوط جمهوری اسلامی می‌شود؟ ​استراتژی دشمن (آمریکا و اسرائیل): استراتژی فعلی آمریکا و اسرائیل «تغییر رژیم از طریق حمله نظامی تمام‌عیار» (مانند عراق ۲۰۰۳ یا افغانستان) نیست. آنها به دو دلیل از اشغال زمینی ایران پرهیز می‌کنند: ​هزینه انسانی و مالی بسیار بالا و ​جغرافیای پیچیده و وسعت ایران.

​هدف آن‌ها: استراتژی آنها «تضعیف»، «محدودسازی» و «جراحی دقیق» (Surgical Strikes) است. آنها می‌خواهند بازوهای نیابتی و توان هسته‌ای/موشکی را بزنند، نه اینکه لزوماً وارد تهران شوند.

​بازدارندگی جمهوری اسلامی: سیستم امنیتی جمهوری اسلامی تمام استراتژی خود را بر مبنای «هزینه ده‌دار کردن جنگ» برای دشمن چیده است (از طریق شبکه نیابتی، موشک‌ها و تنگه هرمز). این موضوع باعث می‌شود شروع یک جنگ تمام عیار توسط آمریکا به تاخیر بیفتد.

​نتیجه: جنگ نظامی کلاسیک، انتخابی است. جمهوری اسلامی می‌تواند با «عقب‌نشینی تاکتیکی» یا «جام زهر» (توافق‌های لحظه آخری) خطر جنگ مستقیم را رفع کند. سیستم نشان داده که در لبه پرتگاه جنگ، مهارت بالایی در ترمز گرفتن دارد.

۲) جبهه اقتصاد (تهدید درونی)

​آیا اقتصاد باعث سقوط جمهوری اسلامی می‌شود؟ ​دشمنِ غیرقابل مذاکره: برخلاف آمریکا، با «تورم» یا «کسری بودجه» نمی‌توان مذاکره کرد. اقتصاد قوانین ریاضی دارد و با شعار یا مانور نظامی عقب‌نشینی نمی‌کند.

​فرسایش پایه مشروعیت و امنیت: ​جمهوری اسلامی برای کنترل امنیت به «پول» نیاز دارد. وفاداری نیروهای امنیتی، بوروکراسی و پیمانکاران وابسته، همگی به جریان نقدینگی (نفت و بودجه) وابسته است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

​وقتی اقتصاد فروبپاشد (ابرتورم)، ارزش حقوق نیروهای سرکوب‌گر و بدنه اداری پوچ می‌شود. تجربه شوروی نشان داد که خطرناک‌ترین لحظه برای یک سیستم ایدئولوژیک، زمانی است که دیگر نتواند شکم سربازان و کارمندان خود را سیر کند.

​نتیجه: فروپاشی اقتصادی، اجتناب‌ناپذیر و غیرانتخابی است. روندهای فعلی (ناترازی انرژی، ورشکستگی صندوق‌ها، فساد) مثل موریانه زیربنای سیستم را خورده‌اند و دیگر با «عقب‌نشینی تاکتیکی» حل نمی‌شوند.

۳) نقطه تلاقی: جنگ به عنوان «کاتالیزور» اقتصاد

​نکته کلیدی اینجاست: این دو موضوع جدا از هم نیستند. ​احتمال اینکه جمهوری اسلامی در یک جنگ نظامی کلاسیک شکست بخورد و تهران توسط تانک‌های آمریکایی فتح شود، بسیار کم است. اما احتمال اینکه یک درگیری نظامی محدود، تیر خلاصی به پیکر نیمه‌جان اقتصاد بزند، بسیار بالاست.

​سناریوی محتمل (مدل ترکیبی) اگر جنگی (حتی محدود) رخ دهد: ​صادرات نفت (شریان حیاتی) قطع می‌شود، ​زیرساخت‌های انرژی (پالایشگاه‌ها و نیروگاه‌ها) هدف قرار می‌گیرند، ​شوک ارزی عظیم رخ می‌دهد و در ​نتیجه سیستم دیگر منابع مالی برای اداره کشور و کنترل شورش‌ها نخواهد داشت.

​بنابراین، جنگ باعث می‌شود که جمهوری اسلامی به دلیل ناتوانی اقتصادی (و نه صرفاً شکست نظامی در میدان نبرد) سقوط کند.

​جمع‌بندی نهایی: جمهوری اسلامی به کدام زودتر می‌بازد؟ جمهوری اسلامی به اقتصاد خود می‌بازد. ​حتی بدون شلیک یک گلوله از سوی آمریکا، اقتصاد ایران در مسیر فروپاشی سیستمی قرار دارد. جنگ با آمریکا فقط می‌تواند این پروسه را تسریع کند، اما عامل اصلی شکست، اقتصاد است.

دلایل برتری تهدید اقتصادی بر تهدید نظامی

​جنگ یک «احتمال» است، اما بحران اقتصادی یک «واقعیت جاری» است. هر روز که می‌گذرد، زیرساخت‌ها مستهلک‌تر و نارضایتی‌ها عمیق‌تر می‌شود.

​خطر شوروی شدن: شوروی نه با حمله ناتو، بلکه به دلیل ناکارآمدی اقتصادی و ناتوانی در تامین نیازهای اولیه متلاشی شد. جمهوری اسلامی شباهت زیادی به سال‌های آخر شوروی دارد: قدرت نظامی بالا، اما اقتصاد ورشکسته.

​غیرممکن بودن سرکوب گرسنگی: سیستم می‌تواند معترضان سیاسی را سرکوب کند، اما نمی‌تواند میلیون‌ها انسان گرسنه یا بیکار را برای همیشه کنترل کند، به خصوص وقتی بدنه نیروهای امنیتی خودشان جزو طبقه فقیر شده باشند.

​جمهوری اسلامی می‌تواند سال‌ها از جنگ مستقیم با آمریکا قسر در برود (با دیپلماسی پنهان یا بازدارندگی)، اما نمی‌تواند از ریاضیات اقتصاد فرار کند. بنابراین، اقتصاد قاتل خاموش و قطعی‌تری برای این سیستم است.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie & Privacy Policy