...یک توصیه به خانواده های سختگیر و متعصب مقیم خارج از کشور دارم. شما می توانید خودتان همچنان در فضای ایران بمانید و فقط چیزهای ایرانی را بپسندید اما به بچه های تان به نوه های تان و کم کم به نتیجه های تان سخت نگیرید. آن ها در اینجا در خارج بزرگ شده اند و بر خلاف شما زبان اول شان زبان کشور محل زندگی شان است. فرهنگ اول شان فرهنگ کشور خارجی ست. اگر به احترام شما و به خواست شما ایران را دوست می دارند و می خواهند ایرانی هم بمانند آن ها را با تعصب اذیت نکنید. بگذارید تا هر مقدار می خواهند و می توانند ایرانی بمانند. این که حتما فارسی نوشتن را یا فارسی خواندن را یاد بگیرند نگذارید زوری شود. این ها در اینجا شاید هرگز به کارشان نیاید و در نهایت یک چیز ناقص دستگیرشان شود. در جشن ها. و عیدها بگذارید با دوستان خارجی شان مطابق جشن های اینجا جشن بگیرند آن وقت جشن نوروز و غیره هم به دل شان خواهد نشست. داستان شبی که من کاج شدم استاد هادی خرسندی را بخوانید و ببینید عاقبت کسانی که می خواهند با ضرب و زور و فشار بچه ها را ایرانی خالص نگه دارند چه می شود. هادی عزیز این را در قالب قصه ای با مزه و کمی تلخ بیان می کند و در نهایت نشان می دهد که اهل فشار و زور گویی عاقبت شکست می خورند و خودشان تبدیل به درخت کاج می شوند.
برای ایرانی شدن بچه ها روی کنج کاوی آن ها حساب کنید و این که دارای یک فرهنگ دوم و بسیار غنی هستند و آن ها روی این کنج کاوی سعی می کنند بدانند ایران چیست و ایرانی کیست و حتی اشتیاق به سفر به کشورشان پیدا کنند....
















