موی خودم است! ميشاييل تومان، دی تسايت، برگردان از الاهه بقراطتا چند سال پيش، قابل تصور نبود که عکس زنان را با چهره در روزنامه منتشر کنند. اگر "تايمز مالی" عکسی درباره نمايش موزيکال "کاباره" منتشر میکرد، سانسورچيان دست و پای رقصندگان را در تمامی نسخههای آن سياه میکردند. امروز اما نخستين زنان مجری در تلويزيون عربستان چهره نشان میدهند. يک کودتای تلويزيونی در کشوری که تا کنون مسئلهاش بيشتر بر سر نديدن بود تا ديدن! ... [ادامه مطلب]سياستزدگی و خشونت، جمشيد فاروقیدر جامعه سياستزده خشونت تنها به رفتار خشن محدود نمیشود، بلکه انديشه و راهکار انديشيدن را نيز در بر میگيرد. سياستزدگی ناظر، گسترش عنصر خشونت است به حيطه نظر و اشاعه فرهنگ ارعاب در منظر. اين خشونت تنها رابطه دولت با جامعه را شامل نمیگردد، بلکه اين خشونت به کل جامعه سرايت میکند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
11 آبان» همه زنان شاه و همه زنان رييس جمهور، الاهه بقراط، کيهان لندن6 آبان» پنجاه سال خبررسانی در آلمان درباره ايران با استناد به مجله اشپيگل، بخش ششم، الاهه بقراط 3 آبان» آيا فقط او "سادهدل" بود؟ الاهه بقراط، کيهان لندن 27 مهر» کمی اقتصاد به زبان ساده، الاهه بقراط، کيهان لندن 24 مهر» پايان ماجراهای سندباد، اشپيگل آنلاين، برگردان از الاهه بقراط
بخوانید!
15 آبان » اطلاعيه قوه قضاييه در خصوص اظهارات ديروز کردان در مجلس، مهر
15 آبان » فهرست سخنرانان همايش "موج سوم" (گردهمايی حاميان نامزدی سيدمحمد خاتمی) اعلام شد 15 آبان » تونل سياه! مسير چرخش به سمت يک سازمان سياسی، ميلاد آريايی 15 آبان » ۳۵ سال اختناق، ۳۷ روز آزادی و ۳۰ سال جمهوری اسلامی، نشست نهضت مقاومت ملی ايران در شهر کلن، ۱۰ ژانويه 15 آبان » ترکيب احتمالی کابينهی اوباما، ايسنا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! موی خودم است! ميشاييل تومان، دی تسايت، برگردان از الاهه بقراطتا چند سال پيش، قابل تصور نبود که عکس زنان را با چهره در روزنامه منتشر کنند. اگر "تايمز مالی" عکسی درباره نمايش موزيکال "کاباره" منتشر میکرد، سانسورچيان دست و پای رقصندگان را در تمامی نسخههای آن سياه میکردند. امروز اما نخستين زنان مجری در تلويزيون عربستان چهره نشان میدهند. يک کودتای تلويزيونی در کشوری که تا کنون مسئلهاش بيشتر بر سر نديدن بود تا ديدن!ميشاييل تومان Michael Thumann مفسر روزنامه «دی تسايت» (۱۶ اکتبر) وضعيت امروز عربستان سعودی را با موقعيت اتحاد شوروی در دوران گورباچف مقايسه میکند. گذشته از آنکه قياسهای غربی، به ويژه در الگوبرداری از فروپاشی شوروی و شخص ميخاييل گورباچف تا کنون به خطا رفته است، ولی نمیتوان وجود «پرده آهنين» را در عربستان سعودی ناديده گرفت. پرده آهنينی که بر خلاف اتحاد شوروی، نه به دور جامعه، بلکه به دور زنان اين کشور کشيده شده و به تدريج زنگ زده و از درون فرو میريزد. ديتسايت از اينکه زنان چگونه چهره عربستان سعودی را تغيير میدهند، مینويسد. ميانتيترها از مترجم است.
اصلاحات سلطان سلطان عبدالله بن عبدالعزيز به شدت تلاش میکند کشور خود را از بالا نوسازی کند. عظيمترين اقدامی که در برابر سلطان عبدالله قرار دارد، با وجود همه تفاوتها، يادآور پروسترويکای ميخائيل گورباچف در اتحاد شوروی است. گورباچف در سالهای پايانی دهه هشتاد قصد داشت تا اتحاد شوروی سرشار از منابع طبيعی را برای دوران پس از پايان جنگ سرد آماده سازد. او درباره تجددی سخن میگفت که بسياری آن را رد میکردند. گشودن درهای اتحاد شوروی اما با فروپاشی اين ابرقدرت پايان گرفت. عربستان سعودی بزرگترين ذخاير نفتی جهان را دارد و غرق در ثروت است. اين کشور يک جمعيت جوان و در حال رشد دارد. اما محافظهکاران سعودی مطلقا خواهان اصلاحات نيستند. آيا خطر فروپاشی عربستان سعودی را نيز تهديد میکند؟ و يا اين که اين کشور خواهد توانست به يک قدرت بزرگ مدرن تبديل شود؟ اين همه بستگی به اين دارد که زنان عربستان مجاز به انجام چه کارهايی باشند يا نباشند. سعودیها تا کنون نيروی عظيم جامعه را بر اساس جنسيت تقسيم کرده بودند. زنان که نيمی از جمعيت را تشکيل میدهند، تا کنون به زحمت جايی در زندگی همگانی داشتهاند. اين را همه میدانند. آنچه اما جديد است اين است که اخيرا سعودیها درباره اين موضوع بطور علنی حرف میزنند و مینويسند. هر چه زنان بيشتر حضور داشته باشند، به همان اندازه اصلاحات موفقيتآميزتر خواهد بود، و برعکس. جمان الشامی در کافهای در يکی از پاساژهای مجلل رياض کامپيوتر همراه خود را میگشايد. اين زن روزنامهنگار محدوديتهای روزانه را در عربستان سعودی به نقد میکشد. او معتقد است: «تقريبا هميشه اين مردان هستند که محدوديت ايجاد میکنند و اگر زنان اين محدوديتها را بپذيرند، در عمل با آنها همکاری کردهاند». الشامی چنان مصمم سخن میگويد که شنونده متقاعد میشود بهتر است با وی درگير نشد. او میگويد موانع بر سر راه زنان را عمدتا سعودیهای معمولی به وجود میآورند. در اوايل سال جاری دولت پادشاهی طی حکمی مسافرت زنان بدون همراهی مردان را مجاز اعلام کرد. به گفته الشامی «اين حکم به ويژه سفر شغلی زنان را خيلی آسان میکند ولی برخی از کارمندان هتلها بنا به عادت قديمی گربهرقصانی میکنند». الشامی اين مسائل را در روزنامه مطرح میکند چرا که معتقد است افشاگری بسيار ياری میرساند. گفتگوی ملی- درمانی جمان الشامی در يک مرکز خريد بسيار مجلل میگويد: «به اطراف خودتان نگاه کنيد. بسياری از زنان ديگر چهره خود را در کوچه و خيابان نمیپوشانند». در رستورانها بسياری از زنان کاملا خودآگاه به بخش مجردها که پيش از اين در انحصار مردان بود، میروند. الشامی میافزايد: «زنان در اتاقهای کنفرانس بين مردان مینشينند و نظر خود را میگويند که گاهی با نظر آقايان تفاوت دارد». با اين همه، حضور ساده کافی نيست. زنان در کجا میتوانند حرف خود را به کرسی بنشانند؟ بهترين جا برای يافتن پاسخ به اين پرسش همانا جايی است که گزينش شدگان سعودی از چند سال پيش حق يافتهاند تا سخنی بگويند. نشست اين شورا در ساختمانی يک طبقه در حومه رياض برگذار میشود. دور تا دور آن را درختان نخل، چمنی که دائم در حال آبپاشی شدن است و اتاقکهای کنترل فرا گرفتهاند. درون ساختمان، پر از راهروهای طويلی است که آدم در آن گم میشود. نور اليوسف، پوشيده در پارچه سياه با شال توری تا کنون تنها به عنوان مشاور در نشستهای شورا شرکت میکند، چرا که زن است. با اين همه نظر اين پروفسور اقتصاد در اين شورا که طرحهای قانونی را به دولت پيشنها دمیکند، به حساب میآيد. اين شورا در عمل و به تدريج برای نخستين بار به يک مرجع کنترل واقعی در تاريخ عربستان سعودی فرا میرويد. نور اليوسف با خشنودی ضمنی میگويد: «در آخرين جلسه اين شورا، يکی از وزرا به شدت مورد سؤال قرار گرفت به طوری که صورتش کاملا سرخ شد و شروع به داد زدن کرد». عربستان سعودی يک کشور دمکراتيک نيست اما پادشاه اين کشور از قبايل و مردم اين کشور میخواهد با يکديگر به مشورت بپردازند. اين امر به تدريج سبب رشد گفتگو به مثابه يک اقدام ملی- درمانی میشود آن هم با بوروکراتهايی که تا کنون همواره همه چيز را اينطور و نه طور ديگری انجام داده بودند و هم چنين گفتگو با شهروندانی که برايشان پيش از اين همه چيز بهتر از آنچه بود که فردا در انتظارشان میتواند باشد. پيوند محافظهکاران و عوام پروسترويکای [علنيت] گورباچف با شباهت بسيار نزديک به اين روند آغاز شد. اوضاع نابسامان در قلمرو اتحاد شوروی، بوروکراتها را مجبور به حرکت کرد. دومين واژه گورباچف، گلاسنوست، به معنای شفافيت، بيش از هر چيز آزادی مطبوعات را در نظر داشت. سلطان عبدالله نيز از آزادی عقيده برای نوسازی دستگاه دولتی استفاده میکند تا مقاومت محافظهکاران و عوام را خنثی سازد. آزادی بيان سبب مشروعيت اصلاحات وی میشود. محفظههای عظيم بتونی و شيشهای خيابانی را که به سوی فرودگاه میرود و آسفالتش از شدت گرما میسوزد، همراهی میکنند. ساختمان روزنامه «الرياض» مانند يک وزارتخانه در محافظت موانع بتونی، سيم خاردار و تانک قرار دارند. عربستان سعودی يکی از اهداف تروريسم است. پنجره بيرونی اتاق عبدالمحسن الداوود، معاون سردبير «الرياض» تيره است و پنجره درونی چشماندازی از سالن و دفترهای شيشهای را در برابر او گشوده است. او با غرور درباره يک پاورقی در «الرياض» حرف میزند که بايد جوانان را از پيوستن به جهاد در عراق يا افغانستان باز دارد. میگويد: «ما درباره رزمجويانی حرف میزنيم که عليل به خانه و کاشانه خود بر میگردند. درباره کسانی که اصلا نمیخواهند ديگر بجنگند و درباره کسانی که کشته میشوند». او توضيح میدهد پيش از اين کسی جرأت نداشت درباره اين مسائل کلمهای بنويسد و بگويد. مسائلی که پيش از اين تابو بودند، روز به روز کمتر میشوند و دولت به ندرت دخالت میکند. الداوود میافزايد در روزنامهاش عمدتا درباره جدا کردن زنان، اشتباهات وزرا، و فشارهای «شورای تقوا» نوشته میشود «به هر حال در اينترنت درباره همه اين مسائل بحث میشود. گاهی خوانندگان عصبانی برای ما مینويسند: چرا اين چيزها را چاپ میکنيد؟» با وجود اين، رشيد الفاصن يکی از روزنامهنگاران «الرياض» شفافيت سعودی را کافی نمیداند و با گلهمندی میگويد: «ما با حرف زدن خالی در روزگاری بسر میبريم که دنيای پيرامون ما در تزلزل است. دنيايی که ايران در آن قدرتمند میشود و خاور ميانه بيش از پيش در بحران فرو میرود». الفاصن ژورناليست و همزمان صاحب يک زنجيره تجاری شامل نساجی، مستغلات و مواد غذايی است. نوشتن و تجارت برای کسانی که در عربستان سعودی میخواهند ترقی کنند، ترکيب نادری نيست. الفاصن به دنبال کارمندان فعال مانند منشی و حسابدار و بازارياب میگردد. میگويد: «من چنين کارمندانی را پيدا نمیکنم. کجای کار اشتباه است؟» و ادامه میدهد: «آموزش و پرورش!» و توضيح میدهد: در مدارس و دانشگاهها دين تدريس میشود و دين! در کنار آن تاريخ و ادبيات هم درس میدهند: «همهاش مزخرف!» و غر میزند: «من اقتصاددان و مهندسی میخواهم که به موقع سر کارش حاضر شود». او میخواهد زنان را در ميان کارمندانش ببيند «ولی نمیتوانم چنين کارمندانی پيدا کنم چرا که زنان يا در خانه میمانند برای اينکه اجازه ندارند با اتومبيل به سر کار برانند، و يا ادبيات تحصيل کردهاند!» به همين دليل است که در پايان، او کارمندانش را از ميان پاکستانیها و مصریها استخدام میکند. راه به سوی مدرنيته تفاوت پروسترويکای عربستان با پروسترويکای گورباچف درست در همين نکته است. در اتحاد شوروی به اندازه کافی مهندس و اقتصاددان وجود داشت. ولی اين اقتصاد بيمار بود که جايی برای استفاده از آنها باقی نمیگذاشت. عربستان سعودی اما در حال شکوفايی است بدون آنکه به اندازه کافی کسانی را داشته باشد که بتوانند خوب کار کنند. گورباچف با قيمت پايين نفت و صندوق خالی ارزی بايد دست و پنجه نرم میکرد. در حالی که سلطان عبدالله دارای گاوصندوقهای پر همراه با نفت هر بشکه بيش از هشتاد دلار است. شهرهای اتحاد شوروی و تأسيسات صنعتی آن فرسوده بودند. در حالی که شهرهای مجلل عربستان سعودی از زمين به آسمان سر بر کشيدهاند. پروفسورهای شوروی برای گذران زندگی بايد به دستفروشی میپرداختند. در حالی که دانشگاهها و مدارس عالی کاملا مدرن انتظار اساتيد عربستان سعودی را میکشند. در حال حاضر ده ميليارد دلار فقط برای همکاری دانشگاههای ممتاز غربی اختصاص داده شده است. امروز در دانشگاههای عربستان سعودی اگرچه شمار دانشجويان زن کمتر از مردان نيست ولی تا کنون تعداد کمی از آنها راه خود را از خانواده به سوی اشتغال کج میکنند. بسياری از آموزگاران از آموزش خوب برخوردار نيستند. لغو قرارداد آنها ممکن نيست و بر برنامههای آموزشی هر نامی جز مدرن میتوان نهاد. سعودیهای متنفد میخواهند اين وضعيت را تغيير دهند. خانوادههای مرفه يک نوع مشاوره شغلی را به وجود آورده و زنانی را که داوطلب هستند به اشتغال شرکتهای مختلف در میآورند. برخی از آنان به تأسيس مدارس خصوصی پرداختهاند که در آنها نه فقط دين، بلکه فيزيک، انفورماتيک و بيوشيمی هم تدريس میشود. در اين ميان نور اليوسف ابتکار کاملا ويژهای به خرج داد. اليوسف در حاشيه داغ پايتخت عربستان همراه با همفکرانش يک رؤيا را تحقق میبخشد: يک دانشگاه برای زنان که در آن دروسی بيش از دين و ادبيات تدريس میشود. اين پروژه در عربستانی که تا شش سال پيش «وزارت دين» تعيين میکرد زنان چه بياموزند، يک اقدام انقلابی است. در عين حال اين پروژه به اين پرسش نيز پاسخ میدهد که زنان چگونه میتوانند به موقعيتهای خوب دست يابند تا بتوانند در تصميمگيریها مشارکت داشته باشند. اليوسف میگويد: «در اين دانشگاه علوم طبيعی و زبانهای خارجی تدريس میشوند و بر رشتههايی مانند اقتصاد، تجارت و حقوق تأکيد ويژه میگردد». او تأکيد میکند اين دانشگاه بايد به يک دانشگاه ممتاز در عربستان تبديل شود با تجهيزات درجه يک و اساتيد عالی. بعد میخندد چرا که میداند: يکی از راههای عربستان سعودی به سوی مدرنيته در محوطه اين دانشگاه پيموده میشود. البته همه مانند اليوسف صبور نيستند. جمان الشانی در کافهای در يکی از پاساژهای مجلل رياض در اينترنت در جستجوی آپارتمان است. البته او از پيشرفتهايی که در عربستان سعودی صورت میگيرد، خوشحال است. ولی به نظر او همه چيز در اين کشور بزرگ بسيار آهسته پيش میرود. او که قصد دارد امسال از رياض به دوبی کوچ کند میگويد: «همسايگان کوچک ما سريعتر، هشيارتر و پوياتر هستند». Copyright: gooya.com 2016
|