گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
16 آذر» "نجات کشور" از چی؟ از کی؟ الاهه بقراط، کيهان لندن9 آذر» بيست و يکمين، الاهه بقراط، کيهان لندن 8 آذر» بمب اتمی ايران در راه است، هانس روهله، دی ولت، برگردان از الاهه بقراط 1 آذر» فقط يک شباهت وجود دارد، الاهه بقراط، کيهان لندن 1 آذر» برگشتن روزگار سهل است، در باره کتاب "خاطرات و دستنوشتههای فرخرو پارسای"، الاهه بقراط
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! همه چيز بدتر از آن است که فکر میشد، پيوتر گنچاروف، برگردان از الاهه بقراطبر روی ميز رييس جمهوری آينده آمريکا دو سناريو در مورد حل مسئله اتمی ايران قرار گرفته است. نخستين سناريو همانا مذاکرات را همراه با تهديد نظامی تا به عمل درآوردن عمليات نظامی توصيه میکند. سناريوی دوم بر تلاشهای ديپلماتيک تأکيد میورزد و تا به رسميت شناختن ايران به مثابه يک قدرت منطقهای پيش میرود. آيا باراک اوباما برای کدام يک وقت کافی و شهامت لازم را خواهد داشت؟پيوتر گنچاروف مفسر خبرگزاری روسی نووستی در تفسيری (۵ دسامبر) به برنامه اتمی رژيم ايران، و تلاشهای متناقض روسيه و آمريکا در سالهای گذشته پرداخته است. آنچه او به عنوان دو سناريويی که بر روی ميز باراک اوباما قرار گرفته است، معرفی میکند اما همان چيزی است که در تمام سالهای گذشته نيز همواره از آنها سخن رفته است. با اين تفاوت که در اين سناريوها تغيير اساسی پيش نيامده است، حال آنکه بنا بر آخرين گزارش آژانس بينالمللی انرژی اتمی و تحليل کارشناسان، برنامه اتمی رژيم تهران بسی فراتر از آن است که «همه» فکر میکردند! نتايجی که از روندهای مربوط به برنامه اتمی ايران توسط گروه تحليلگران رييس جمهوری آينده آمريکا به دست آمده، بسی بيش از آن غافلگيرکننده است که تصور میشد. بر اساس ارزيابی اين کارشناسان آمريکايی، موقعيتی که ايران در توليد و تکميل يک چرخه هستهای با آن روبروست (چرخهای که امکان ساختن بمب اتمی را برای ايران فراهم میآورد) نه اينکه آنگونه که گمان میرفت بد باشد، بلکه بسيار بدتر است. بنا بر تازهترين اطلاعات اين مرکز تحليلی، برای ما دو راه بيشتر باقی نمیماند. يا بايد با اين موضوع که ايران در شش ماه آينده به اندازه کافی اوران برای توليد بمب اتمی خواهد داشت، موافق باشيم، يا اينکه بايد منتظر باشيم تا از طريق آژانس بينالمللی انرژی اتمی از آن مطلع شويم. دليل چنين ارزيابی همانا آخرين گزارش سالانه محمد البرادعی، رييس اين آژانس است. گروه کارشناسان آمريکايی بلافاصله پس از اين گزارش، وضعيت را دريافتند و فورا به دو شاخه بدبين و نسبتا خوشبين تقسيم گشتند. جان بولتون، سفير پيشين آمريکا در سازمان ملل، ديدگاه بدبينها را نمايندگی میکند و بر اين باور است که هيچ چيزی در دنيا وجود ندارد که بتواند ايران را از تصميم برای تبديل شدن به يک قدرت اتمی باز دارد. گروه خوشبينها اما به دنبال يافتن راه نجاتی از طريق ديپلماتيک است. بولتون از اين عقيده دفاع میکند که هم جرج دبليو بوش و هم باراک اوباما در اين مورد که يک ايران دارای تسليحات اتمی برای ايالات متحده مطلقا قابل قبول نيست، بسيار حرف زدهاند. ليکن هيچ کدام از آنها از ابزاری که بتواند اين موضع را در عمل تحقق بخشد، برخوردار نيست. بعيد است اسراييل به مثابه مخالف اصلی وجود يک چرخه کامل هستهای در ايران تصميم به حمله عليه تأسيسات اتمی حکومت ملايان بگيرد. به ويژه آنکه اگر قرار باشد آن را تا پيش از بيستم ژانويه، يعنی پيش از شروع دوره رياست جمهوری اوباما به انجام برساند. گروه خوشبينها اصل را بر اين میگذارند که ايران از نظر ظرفيتهای اتمی هنوز چندان توانمند نيست و حکومت ملايان تنها در پی اين هدف است که ادعاهای خويش را درباره موقعيت خود به مثابه يک قدرت منطقهای تحکيم کند. در اين صورت، اين امکان واقعا وجود دارد که بتوان با ايران درباره مرزهای نفوذش در خليج فارس به يک توافق رسيد. از همين رو به عقيده گروه خوشبينها، بايد به مذاکرات در چهار جهت ادامه داد که عبارتند از: از سر گرفتن روابط سياسی [آمريکا و ايران]، برنامه اتمی ايران، امنيت منطقهای و سرانجام حل مسئله اعراب و اسراييل. همه اين حرفها درست، ولی... مسکو از مدتها پيش تلاش میکرد کاخ سفيد را متقاعد سازد تا يک «نقشه راه» مشابه برای حل مسئله اتمی با ايران در پيش بگيرد. روسيه پيش از اين، آن زمانی که ايران هنوز يک عدد سانتريفوژ هم برای غنیسازی اورانيوم نداشت، تلاش کرد تا اين تصميم به عمل در آيد. اينک اما تخمين زده میشود ايران چهار تا شش هزار سانتريفوژ داشته باشد. آن زمان از دست رفت. اکنون اين پرسش مهم مطرح است آيا در صورتی که رييس جمهوری جديد آمريکا موفق شود مذاکرات مستقيم را با تهران در پيش گيرد، اصلا ايران موافق خواهد بود غنیسازی اورانيوم را متوقف سازد؟ شايد حتی جان بولتون حق داشته باشد هنگامی که میگويد مذاکره کنندگان اتمی بسيار پيش از آنکه تحريمهای اقتصادی را عليه ايران به کار بگيرند، بايد با يکديگر به توافق میرسيدند تا میتوانستند تهران را با انزوای اقتصادی مجبور به چشمپوشی از غنیسازی اورانيوم سازند. چرا که آن زمان، موضوع بر سر [پيمان] عدم گسترش [سلاحهای کشتار همگانی] بود. Copyright: gooya.com 2016
|