پنجشنبه 21 آذر 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

به محاصره نوار غزه توسط اسرائيل اعتراض دارند، ولی خود سی سال است ملت را در محاصره گرفته اند، ناصر مستشار

هاشمی رفسنجانی در جريان انقلاب فرهنگی در توجيه اخراج معلمان واستادان دگرانديش دانشگاههای ايران گفته بود: ما به نيروهای ضد انقلاب که در استخدام دولت هستند حقوق و مواجب نمی دهيم تا عليه انقلاب اسلامی تبليغ و ترويج سوء انجام دهند!
به همين ترتيب در ۳۰ ساله گذشته هر استاد و معلم و دانشجو و کارگری در ايران که نسبت به شرائط صنفی و اوضاع سياسی مملکت کوچکترين انتقاد و اعتراضی داشته است، يا از کار اخراج شده و يا سرنوشتش به زندان وشکنجه و اعدام کشيده شده است ودر بهترين حا لت، بيشترافراد دگرانديش و مغزهای مبتکر به خاطرعدم امنيت شغلی و آزادی و غيره، علی رغم ميل باطنی شان، ايران را برای هميشه ترک گفته وساکن يکی از کشورهای جهان گرديده اند که آمار آنها به چهار ميليون نفر می رسد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


درکنارهمه اين مظالمی که حکومت اسلامی عليه مردم بکار گرفته است ،ستم های مضاعفی عليه اقليت های مذهبی مانند بهائيان روا می دارد که آنها را از ادامه تحصيل در دانشگاهها بازمی دارند ودائما آنها را تحت عنوان جاسوس تحت تعقيب نگاه داشته اند.اقليت سنی مذهب با آنکه جمعيت آنها به لحاظ تاريخی به ميليونها نفر در ايران می رسد اما همواره بطور سيستماتيک مورد توهين قرار می گيرند و آنها را از داشتن مسجد خود در پايتخت ام القرای اسلام يعنی کلان شهر تهران محروساخته اند اما حکومت اسلامی در شهرهای سنی مذهب با قدرت حکومتی دست به ساختن مساجد بيشمار زده است.اقليت های مسيحی و يهودی و زرتشتی در ايران همچنان بعنوان شهروندان درجه ۲ تلقی می شوند و هيچگاه نمی توانند مقام های دولتی مهم بدست آورند.
دولت اسرائيل نيز در توضيح بستن مبادی ورودی و قطع جريان الکتريسته و ديگرمنابع انرژی به سوی اهالی غزه می گويد: مانمی توانيم اجازه دهيم که از جريان الکتريسته توليدی دولت اسرائيل، نيروهای حماس استفاده کنند که به توليد راکت قسام بپردازند و آن را به سوی مردم اسرائيل نشانه روند!
درهمين روزهای گذشته، نيروهای وابسته به عبدالمالک ريگی ۱۶ تن از نيروهای انتظامی را کشتند که به درستی از جانب نيروهای صلح طلب ومخالف خشونت محکوم گرديد. اما دولت اسلامی همواره راکت باران خاک اسرائيل توسط نيروهای شبه نظامی حما س را مورد حما يت و پشتيبانی لجستيک ومالی قرار داده است که درهمين جا رژيم اسلامی به عمليات عبدالمالک ريگی و ديگر نيروهائی که عليه حکومت اسلامی به شکل مسلحانه مبارزه می کنند ابتدا به ساکن عليه خويش مشروعيت عملياتی داده است.
من با آن که با هر گونه خشونت و خونريزی مخالفم و ترور را به هر شکل و بهانه ای باشد محکوم می دانم، ولی ناگزير به گفتن اين واقعيت نيز هستم که هيچ يک از گروههای اوپوزيسيون ايرانی، هر اندازه هم که راديکال باشد، خواهان نابودی ايران نيست، بلکه می خواهد وطن خود را از تسلط يک گروه افراد پليد که ايرانيان را به لبه پرتگاه و فاجعه می کشانند نجات دهد، و اين در حاليست که گروه هائی چون حماس و جهاد و غيره خواهان نابودی اسرائيل و کشتن مردمان آن هستند و اين، تفاوت از زمين تا آسمان است.
اگر جنگ وخونريزی و عدم پيمان صلح دائم بين اسرائيل و فلسطين درمنطقه خاورميانه باعث آوارگی بخشی از اهالی و ساکنين آن مناطق را فراهم کرده است، به همان اندازه وجود رژيم منحوس اسلامی در ميهن ما سبب مهاجرت چهار ميليون ايرانی از وطنشان شده است که در اينجا بايد پرسيد چه نيروئی پاسخگو به اين فاجعه و مهاجرت اجباری و اجتماعی شده است ؟
آيا به غير از رژيم عامل مسبب ديگری يافت می شود؟
رژيم اسلامی برای اهالی تحت تسلط حماس اشک تمساح می ريزد وکمک های مالی بيکران بدانجا ارسال می نمايد تا جای پائی در آن مناطق برای خود بوجود بياورد و اسرائيليان را از زن و کودک و پير و جوان بکشد و وضعی غيرقابل تحمل در آن کشور به وجود آورد، تا نيات اهريمنی خود را پيش ببرد.
اما سئوال اساسی در اينجاست که خود رژيم اسلامی ايران از هنگام به قدرت رسيدن تا کنون، در حق مردم ايران چه رفتاری داشته است؟
از يک طرف تمام ثروت های ملی را که به مردم ايران تعلق دارد به تاراج برده است و اکثريت مردم ايران را در بيکاری و فقر و فحشاء نگاه داشته است و از جانب ديگر با ماجراجوئی های کودکانه در راه دستيابی به سلاح اتمی، کشور ايران را در محاصره اقتصادی و نظامی قرار داده است.
اگر رژيم اسلامی عليه دولت اسرائيل تبليغات راه انداخته است که چرا اهالی غزه را در محاصره اقتصادی قرار داده، در همان حال خودرژيم اسلامی با بی لياقتی و عدم کفايتش در همه زمينه ها، هفتاد ميليون ايرانی را به محاصره اقتصادی کشانده است که هيچگاه بد ين تخلفات و فرومايگی ها و مردم ستيزی ها پاسخگو نبوده است و هر انتقاد و پرسشی را با دستگيری و شکنجه پاسخ داده است.
رژيم اسلامی از آغاز به روی کار آمدنش تا کنون، با به راه انداختن روز قدس عليه دولت قانونی اسرائيل و برگزاری عمليات تحريک آميز سياسی تحت عنوان "برائت از مشرکين" در خاک عربستان سعودی، باعث جنگها و خونريزی های دنباله دار شده است.
رژيم اسلامی آن چنان وحشتی از پيشروی امپراتوری شيعه خود درميان کشورهای منطقه بوجود آورده است که اين کشورها در صورت حمله نظامی به تاسيسات اتمی آخوندها ،عليرغم مسلمان بودنشان هيچ همبستگی با رژيم حاکم برايران نشان نخواهند داد. ملک عبدالله دوم پادشاه اردن از "خطر شيعه" به صورت علنی سخن گفته، ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی حکومت ايران را "بنی شيطان" می خواند و محمد طنطاوی می گويد که حاضر است برای پيشبرد صلح به اورشليم برود و دست شيمعون پرز را بفشارد، و نيکلا سرکوزی می گويد که به همه کس دست خواهد داد، ولی هرگز دست احمدی نژاد را نمی فشارد – چرا که او از نابودی اسرائيل سخن گفته و هولوکاست را انکار کرده است به گزارش عصر ايران : "گروهی از وکلای کانادايی، آمريکايی، انگليسی و اسرائيلی در حال رايزنی و جلب حمايت سران کشورهای غربی هستند تا عليه ايران و احمدی نژاد در سازمان ملل به دليل آنچه «تحريک به نسل کشی»! از جانب رئيس جمهور ايران خوانده شده، اقدام کنند." و بالاخره آن که باراک اوباما به صراحت می گويد: با ايران حاضر به گفتگو هستيم، ولی برنامه های اتمی آن، تهديد عليه اسرائيل، انکار هولوکاست و کمک به سازمانهای ترور را بر نمی تابيم و بالاخره آن که حتی رئيس کميسيون سياست خارجی مجلس ترکيه می گويد که اتم ايران دنيا را وترکيه را به خطر می اندازد.عصرايران- "مراد مرجان" از اعضای کميته سياست خارجی پارلمان ترکيه از حزب عدالت و توسعه و نيز از مشاوران سياست خارجی نزديک به رجب طيب اردوغان نخست وزير ترکيه، ايران را تهديدی بالقوه برای ترکيه دانسته است. حسنی مبارک می گويد که نخواهد گذاشت در نوار غزه يک حکومت بنيادگرای اسلامی به سبک حماس به وجود آيد.
حالا هر اندازه می خواهند، "دانشجو" به تظاهرات اوباشگرانه به در سفارت خانه های خارجی بفرستند، رفسنجانی تا آنجا که می تواند فرياد بزند که دنيای اسلام بايد به حماس در فلسطين کمک کند و احمدی نژاد سران کشورهای عرب و اسلامی را بی غيرت بخواند و ناله کند که چرا آنها به حمايت از حماس به پا نمی خيرند.
همه اين تئاتر بازی های رژيم برای منحرف کردن افکار مردم ايران از حقايق تلخ کشورشان، بر اين واقعيت پرده پوشی نخواهد کرد که ملت ايران پيش از آن که زبان به حمايت از گروه ترور حماس و جهاد بگشايد، بايد به حق خود، به آزادی خود و به رفاه و سعادت خويش برسد و از چنگال اوختاپوسی اين رژيم تماميت خواه و مستبد و ستمگر و عقب مانده رها شود. نوشتۀ: ناصر مستشار – برلين





















Copyright: gooya.com 2016