شنبه 23 آذر 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آيا با رضا پهلوی دمکرات برای سرنگونی رژيم اسلامی می توان ائتلاف کرد؟ ناصر مستشار

همين امروز به توصيه يکی از دوستان فرهيخته ـ متن کامل گفتار رضا پهلوی در کنگره هفتم حزب مشروطه ايران را در سايت اينترنتی ايران گلوبال http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=19&news-id=361 به دقت مطالعه نمودم که حاوی نکات نوين و ارزنده ئی بود که نمی توان از کنار آنها براحتی گذشت. شاهزاده رضا پهلوی می گويند: ممکن است جمهوری‌خواه باشيم، ممکن است مشروطه‌خواه باشيم، ممکن است چپ باشيم، ممکن است راست باشيم، اما آيا سئوال اين نيست که مخرج مشترکمان آن‌هايی هستند که به يک حکومت پارلمانی دمکراتيک لائيک اعتقاد دارند؛ به عنوان آلترناتيوی برای اين حکومت مذهبی؟ اگر اين است پس ما همه همسنگريم.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ممکن است سليقه‌های مختلف داشته باشيم، به يک برنامه سياسی و حکومتی متفاوتی از نظر حزبی و برای آينده ايران اعتقاد داشته باشيم اين نه تنها مانع کار ما نيست بلکه دقيقا به همين دليل می‌بايد دمکراسی در مملکت ما برقرار بشود. به عقيده من شکل نظام آنقدر مهم نيست که محتوايش مهم است." ) در اين بخش از نظرات رضا پهلوی هيچ ايرادی نمی توان يافت ، تنها مشکل در اينجاست که ابتدا ايشان بايد نظرات مترقی خود را در ميان بخش وسيعی از هواداران خويش جای بيندازند وگرنه در بيرون از دايره سياسی ايشان اکثر نيروهای سياسی به نظراتی که هم اکنون ايشان دست يافته اند ،قبلا همه نيروها بر سر آن به توافق رسيده اند.تاکنون تاريخ ايران نشان داده است که شاهان همواره مجری نيروهای اقتدار گرا بوده اند نه پيرو نيروهای خرد گرا؟اينکه سهروردی انديشمند و مبتکر انديشه حکمت خسروانی در سن ۳۴سالگی به فتوای متشرعين وحکم شاهان جبار کشته می شود حکايت از همين دور تسلسل تاريخ شوم تاريک انديشان از گذشته تا به حال برای ما بيان می کند!
شاهان جبار هميشه در کشتار وزيران خردمند ودانا پيشتاز بوده اند و برای همين مردم هميشه از شاهان وحشت داشته اند.آيا رضا پهلوی می تواند از حرکات زشت شاهان مستثنی باشد مگر محمد رضا شاه ـ اميرعباس هويدا را بخا طر چاکر گفتن هايش ۱۳ سال در پست نخست وزيری نگاه نداشت ولی چرا محمد مصدق را بر نتابيد؟فتحعلی شاه قاجار از سلاله شاهان بی تدبير بود اما فرزند ش شاهزاده عبا س ميرزا بسيا ر با تد بير بود.گناه محمد رضا شاه را نبايد به حساب پسر او نوشت.
رضا پهلوی در جای ديگر می گويند: اما امروز به عنوان طرفداران يک نظام سکولار دمکراتيک همه بايد با هم و يک صدا به جنگ اين دشمن مشترک برويم. خوشبختانه فکر می‌کنم که اکثريت نيروهای آزادی‌خواه و ترقی‌خواه و دمکراسی‌خواه که جزو اعتقادشان مساله حقوق بشر هم کاملا مطرح است کم و بيش با اين مساله هم‌سو و همگن هستند. البته بخشی از نظريات هم در ميان هم‌ميهنانم هست که مربوط می‌شود به توزيع مسئوليت‌ها به‌خصوص از ديد اقوام کشور، که همان‌طور که می‌دانيد در بحث‌های خيلی مرکب و مفصلی هم درگير هستند، مثل فرض بکنيد مساله" فدراليسم" در آينده مملکت به عنوان يک نوع گزينه شکل حکومت دمکراتيک. در آنجا هم به نظر من بحث زيادی نداريم. اين نکته را امروز با شما در ميان می‌گذارم که من با بسياری از آن‌ها گفت و گو داشته‌ام")
آقای رضا پهلوی با پذيرش نکات بسيار برجسته بالا از سبک وروش شاهان مستبد انشعا ب نموده اند ودر صف پادشاهان دمکرات اروپائی قرار گرفته اند اما پوسته سرسختی از هواداران ايشان هرگز به تمايلات دمکراتيک رضا پهلوی پاسخ مثبت نخواهند داد و همچنان از او انتظار خواهند داشت تا بعنوان يک پادشاه غيردمکرات و بی رحم و مستبد در ايران به قدرت برسد.هوادران ايشان از دکتر اسد همايون گرفته تا کيخسرو آرش گرگين که همه آنها درسودای احيای نظام پادشاهی هستند که بارای مردم کاری ندارد بلکه فره ايزدی را دارنده حق تعيين تکليف پادشاهی در ايران می دانند که يک نيروی نامرئی وماوراء طبيعه عمل می نمايد.آنها بارها در پيام های علنی و غيرعلنی خود به شاهزاده تذکر داده اند که از خطوط تعين شده توسط آنها تخطئی ننمايد ،چراکه اورا از ولايتعهدی محمد رضاشاه پهلوی خلع خواهند کرد.برای اين دسته از هواداران افراطی نظام سلطنتی در ايران ولی ـ عهد يا شاه نماينده وسايه خدا در ايران است وتنها پاسخگوی فره ايزدی است نه مردم چراکه خود را برگزيده خدا می داند که در چهارچوب خدا،شاه ، ميهن ـ متبلور می شود که به عبارت ديگر ولی امر نيز حکومت اسلامی هم اکنون خود را در لبا س فقيه اعظم در فقه شيعه خود را نماينده الله ونائب امام زمان برروی زمين می داند وبه هيچ وجه پاسخگوی مردم نيست چراکه خود را برگزيده الله می پندارد!جريانات راست افراطی سلطنت طلب مانند کيخسرو آرش گرگين تا ديروز به بدين موضع ماوراء ارتجاعی رسيده بودند که نبايد بيش از اين جمهوری اسلامی را بدنام کرد بلکه برای افتخارات ايران بزرگ از اتمی شدن فقها نيز بايد حمايت کرد که در همين راستا دکتر اکبر اعتماد بعنوان چشم راست شاه به ايران رفت تا به رژيم اسلامی ياری برساند تا حاکمان اسلامی به دانش اتمی دست بيابند! همين نظريات را داريوش همايون در دکترين يک کشور يک ملت به جائی رسا ند که در صورت حمله نظامی غرب به تاسيسات اتمی رژيم اسلامی از همگان خواستار شد تا به حمايت جمهوری اسلامی برخيزند! اما شاهزاده رضا پهلوی تا کنون به همه نظريات ارتجاعی سلطنت طلبان اافراطی خط بطلان کشيده اند و موضع اصولی خود را به پيش برده اند وتا زمانيکه بر مواضع مترقی ياده شده پافشاری نمايند و به تضمين همه دلايلی که در بالا از آن ياد شد ايشان نيز می توانند در صف نيروهای مترقی برای سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری نظام دمکراتيک سهم بزرگی داشته باشند واز جانب نيروهای مترقی قابل ائتلاف و همکاری می باشند.





















Copyright: gooya.com 2016