گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
24 اسفند» نظری کوتاه به نامه جامعه جهانی بهائی به حاکمان اسلامی، ناصر مستشار18 اسفند» آيا تهديد موشکی آغاز يک جنگ تمام عيار نيست؟ ناصر مستشار 29 بهمن» فلسطين يا پلشت؟ ناصر مستشار 18 بهمن» دوران شکوفائی مشرق زمين چه زمانی فرا می رسد؟ ناصر مستشار 12 بهمن» سياست تلافی جويانه اسرائيل به سود جمهوری اسلامی تمام شد! ناصر مستشار
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! رموز بقای ايران؟ ناصر مستشارايران در منطقه ائی واقع شده است که تمدنهای بيشماری شاهدبوده است.بسيار ی از آن تمدنها برای هميشه از صفحه تاريخ محو گرديدند اما تمدن ايرانی تا به امروز باقی مانده است ،چرا؟پس از کشمکش های طولانی بين پارس ها و مادها در فلات ايران ،بالاخره کوروش توانست بر مادها پيروز گردد و اولين امپراتوری مقتدر پارس را درجهان پی ريزی نمايد.عصر طلائی تمدنی که کوروش کبير بنيان گذاری کرده بود، پس جنگهای طولانی با يونان در دوره پادشاهی داريوش سوم با زبونی بی مانندی با شکست در برابر اسکندر مقدونی به پايان رسيد. داريوش سوم پس از شکست سختی که از اسکندر جوان متحمل شد پا به فرار گذاشت . فيليپ دوم حاکم مقدونيه پدر اسکندر جوان به اشاره داريوش سوم کشته شد.اسکندر به خونخواهی پدر برخاست و با ۳۰،۰۰۰هزار نيروی جنگده و مجهز که به تاکتيک های جنگی بسيار پيچيده ائی مسلط بودند به ايران لشگر کشيد که پس از پيروزی بر داريوش سوم ،تخت جمشيد يا پرس پوليس را که مظهر تمدن و اقتدار ايران بود، بسيار بربرانه به آتش کشيد تا به آتش کشيدن آتن بدست پارسيان را تلافی نمايد. پس از مرگ اسکندر (۳۲۳ (پيش از ميلاد)) فتوحاتش ميان سردارانش تقسيم شد و بيشتر متصرفات آسيايی او که ايران هستهٔ آن بود به سلوکوس اول رسيد. به اين ترتيب ايران تحت حکومت سلوکيان در آمد. پس از مدتی پارتها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند عاملی برای نابودی سلوکيان شونداسکندر و جانشينانش شهرهای يونانی بسياری را در سرزمينهای اشغالی ساختند و يونانيان و مقدونيان را بدانجا کوچاندند و کوشيدند تا فرهنگ يونانی را در ايران و ديگر سرزمينها رواجدهند. يونانیگرايی به ويژه در ميان اشراف ايرانی و به ويژه در سرزمينهای باختری قلمرو سلوکی گسترش يافت و از اين همآميزی فرهنگی تلفيقی پديدآمد که بر دينها و آيينهای دو طرف رويداد نيز اثر گذاشت. اين يونانیگرايی تا زمان اشکانی هم ديده میشد.مشيرالدوله پيرنيا میگويد: «...رفتار سلوکیها با ايرانيان مانند رفتار آقايان با اتباعشان بود. يا مثل رفتار مردمان غاصب به مردمان مغلوب...»همو میافزايد که تغييری که در سامانهٔ کشورداری ايران پديد آمد يکی آغاز ملوک طوايفی و ديگری عبادت پادشاه بود. پس از انقراض سلوکيان ـ خاندانهای بسياری در ايران به قدرت رسيدند اما آخرين سلسله ايرانی يعنی ساسانيان خود را به هخامنشيان منتسب می کردند که عاقبت بدست حمله اعراب فروپاشيدند. سلسله ساسانی هنوز در دوره خسرو پرويز از سامانی برخوردار بودند اما پس از مرگ او ظرف ۱۲ سال شش پادشاه با کودتا و دسيسه موبدان در ايران به قدرت رسيدند.يزد گرد سوم آخرين و ضعيف ترين پادشاهی بود که در برابر اعراب ،شکست را پذيرفت ومانند داريوش سوم پا برفرار گذاشت. رستم فرحزاد سردار ايرانی در مقابل اعراب جانفشانی های فراوان نشان داد و حتی آماده مصالحه با اعراب شد،اما از آنجائيکه اعراب از خواستند تا توبه نمايد و اسلام بياورد به دفاع از امپراتوری ايران ادامه داد که عاقبت سربازان عرب از پشت بر روی اسب او تاختند و او را کشتند .سلمان فارسی از ناراضيان مزدکی بود که به اعراب پيوسته و تمام راه های جنگی را به اعراب نشان داده بود. ايرانيان بسياری از حکومت ساسانيان به ستوه آمده بودند و براحتی در دو جنگ در فاصله ۱۳ سال درهای سرزمين خود را به روی اعرابی که وعده برابر و برادری و مساوات ميداند گشودند اما بافاصله کمی آگاه گرديدند که از جانب اعراب فريب خورده اند. دست به مقاومت چهل ساله زدند اما نه اتحادی داشتند و نه لشگری که عاقبت به شگردها و تاکتيک های نوينی روی آوردند تا ايرانيت خود را حفط نمايند. زبان و فرهنگ و دين اولين نهادهائی بودند که اعراب چشم طمع بدان دوخته بودند. سامانيان توانستند زير سيطره خلافت اعراب به حکومت محلی دست بيابند که از پرداخت خراج بی شماری به اعراب همراه بود.سامانيان بدست ترکان برچيده شدند. قرنها گذشت تا ايرانيان توانستند تا توسط شمشير کشان ترک زبان به شيعه صفوی روی بياورند تا هويت ايرانی خود را در برابر سلاطين عثمانی که طلايه دار اسلام در جهان شده بودند به نمايش بگذارند.تا کنون ايرانيان توانسته اند تا تمدن و فرهنگ و زبان خود را با ابزار گوناگون که شايد گاهی اوقات ناخوشايند باشد ،حفظ نمايند. نبرد کنونی ايرانيان عليه جباريت حکومت اسلامی نيز خارج از منظومه ائی نيست که آنها به لحاظ تاريخی برای حفظ هويت خويش پشت سر گذاشته اند که همه آنها را تنها می توان شگردهای ناشناخته و مرموز ايرانی ها برای ايرانی ماندن ناميد. ايرانی که اينک از نياکانی گوناگون که خواسته يا ناخواسته به ما به ارث مانده است نه فارس هخامنشی است ونه ماد است ونه ترک و عرب، بلکه در جستجوی آن ايرانی است که اصل شهروندنی و قوانين حقوق بشر را فارغ از هرگونه برتری طلبی نژادی وملی و دينی ـ پس از پشت سر گذاشتن جنگهای بيهوده اينک می خواهد با تجربيات پر بار در همه عرصه های داخلی و خارجی و با زندگی مسالمت آميز وصلح متقابل با همسايگان وهمه جهان که از جانب همگان پذيرفته شده است آغاز نمايد. Copyright: gooya.com 2016
|