دوشنبه 10 فروردین 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بحران و نابودی نظام هائی که از فرط لاغری و چاقی می آيند؟ ناصر مستشار

به گفته ی مولانای بلخ که می گويد: ماهی ز سر گنده گردد نی زدم فتنه ز ميخانه خيزد نی ز خم ـ
تاکنون نظام سرمايه داری جهانی برای غارت منابع و ثروت کشورهای عقب مانده ؛ دست به هر نيرنگی زده است وجنگها آفريده اند ،تا آنجائيکه جهان را با فروپاشی محيط زيستی و رشد بنياد گرائی اسلامی روبرو ساخته اند. سرمايه داری به لحاظ تاريخی بارها توانسته است خود را ازبحران ها نجات دهد و خود را ترميم نمايد اما اين بار برای خود مهلکه محشری به پا کرده است که سالم بيرون جستن از آن بسيار پيچيده شده است. سرمايه داری ظاهرا همه دشمنان خود را از پای در آورده است ورقيبی نيز در صحنه نمانده است.اگر ارنستو چه گوارا در کمترين مدت دستگير کرد و کشت اما چرا اسامه بن لادن را پس از هشت سال دستيگر نمی کند؟چرا درعراق به آن سرعت عليه صدام وارتش مجهزه اش به پيروزی می رسد اما در افغانستان عليه طالبان عقب مانده پس از هشت سال به پيروزی نمی رسد؟ وقتی جرج بوش پدر، صدام را در سال ۹۱ ميلادی از کويت اخراج کرد به توصيه پادشاه عربستان سعودی از پيشروی بيشتر در عراق ـ جهت سرنگونی صدام خوداری کرد ،مبادا موقعيت جمهوری اسلامی تقويت گردد ؛ اين در حالی بود که افکار عمومی جهان و منطقه آمادگی سرنگونی صدام را می پذيرفت. اما بعدا پسرش با جعل اسناد گوناگون بهانه ائی بدست آورد تا به عراق لشکر بکشد؟ يک بارجرج بوش پسر گفته بود تامين امنيت شهرهای امريکا به تامين امنيت شهرهای عراق وابسته شده است که در اين کلمات ،حکمت بسياری نهفته است؟سرمايه داری سياسی قرنهاست که با سرنوشت انسانها به بازی می پردازند.جهان ارتباطات همه زوايای خاموش جنايات آنها را روشن ساخته است.آلمان دمکرات ظاهرا برای رضايت اسرائيل و معذرت خواهی از هلوکاست با رهبران جمهوری اسلامی به ستيز برمی خيزد اما در خفا با آخوندها به تجارت می پردازد؟



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


اگربحران کنونی دردنيای اقتصاد سرمايه داری را مانند يک انسان فربه وبيمار به پرخوری فرض کنيم همه گرفتاری های سرمايه داری همانند آن انسان مريض ازفرط چاقی ،چربی ،وزن زياد ناشی شده است. اما نابودی نظام سوسياليستی جهان از فرط کمبود وعقب ماندگی تکنلوژی که ازانقلابات پی درپی درعرصه توليد وتوزيع ناشی می شد ، عاقبت نظام سوسياليسم واقعا موجود را مجبور به فرو پاشی کرد.
اتحاد شوروی دارای تکنولوژی فضا نوردی و سلاح اتمی وارتش مجهز شده بود که همه اينها اين کشور را به ابرقدرت تبديل نموده بود اما همين کشور قادر نبود تا گندم خود را توليد وتامين نمايد؟وهميشه از امريکا گندم می خريد!اختلاف تقاضاها ی انسان جامعه سوسياليستی و سرمايه داری در آرزوی بدست آوردن يک دستگاه ويدئوساده برای ساکنان کشورهای سوسياليستی به يک رويا تبديل شده بود اما برای ساکنين جوامع سرمايه داری داشتن يک دستگاه مرسد س بنز به يک امرعادی تبديل شده بود.با روی کار آمدن رونالد ريگان ،امريکا توانست جنگ ستارگان را با بودجه هزار ميليارد دلاری به تصويب برساند اما اتحاد شوروی همچنان برای تامين هزينه های ساليانه دفاعی دويست ميليارد دلاری خود درمرزهای چين با مشکل روبرو بود. عاقبت کمرشوروی مانند يک شترزير هزينه های جنگی که امريکا به آنها تحميل می کرد شکست وتنها توانستند پانصد ميليارد دلار روی ميز رقابت هزار ميليارد دلاری امريکا بگذارند. در نهايت شوروی مجبور شد تا کليد دروازه برلين شرقی پايتخت آلمان دمکراتيک را به آلمان و جهان غرب بسپارد.از همان سالها تک تک کشورهائی که خود را برادر کوچک شوروی قلمداد می کردند ـ يکی پس از ديگری به اردوگاه سرمايه داری پيوستند.درسال نود ميلادی وقتی از وزير امورخارجه شوروی ادوارد شوارد نايزه پرسيدند شما باسپردن آلمان شرقی به آلمان غربی بارديگر باعث تولد يک آلمان متحد و خطرناک خواهيد شد در پاسخ گفت:مايک آلمان مخروبه به آلمان غربی پس داديم ،آنقدر آنها بايد برای نوسازی آن زمان و نيازمادی تامين نمايند که هيچگاه به آن آلمان قدرتمند سالهای ۱۹۳۳ تبديل نخواهند گرديد؟جهان سرمايه داری پس از سرنگونی اردوگاه سوسياليست درعطش و فتح بازارها و دروازه های کشورهای کوچک وناتوان متحد شوروی بی صبری نشان می داد اما تا آنروزازعقب ماندگی اين کشورهای تنها بعنوان يک وسيله تبليغاتی برای سرنگونی آنها سخن می گفت وازعمق عقب مادگی آنها تنها برای فروش کالاهای خود استفاده می کرد اما آن کشورها واقعا عقب مانده بودند و با همه عقب ماندگی خود می خواستند خود را زنجير روسها نجات دهند تا خود را به غرب و امريکا وصل نمايند و تنها نمی خواستند بازار فروش کالاهای آنها باشند.اينک اداره کشورهای آنها که اگر بخواهند در اتحاد با ناتو و غرب بمانند مخارجی دارد که خود آنها از تامين آنها برخوردار نيستند.عصر سوددهی آنها نيز در رقابت با کشورچين بسيارزود به پايان رسيد. کشوررومانی با کسری بودجه ۲۵ ميليارد ايروئی به ورشکستگی کامل رسيده است وکشورهای سه گانه بالتيک مدتهاست که آخرين نفس های خود را می کشند وکشتی ورشکسته لهستان که اولين سوراخ را در ارودگاه سوسياليستی به رهبری لخ والنسا ايجاد کرد در حال پهلو گرفتن است.سرمايه داری تا پايان سال ۲۰۰۷ واواسط ۲۰۰۸ از يک طرف به اشباع سرمايه مالی و بانکی رسيده بود و نمی دانستند با نقدينگی خود ،چکار بکنند و با پول های باد آورده خود تنها به قمار می پرداختند و به سرمايه گذاری های سنتی و پول سازدست می زدند اما همه موازنه ها در حوزه های بازپرداخت به ورشکستگی رسيده بود اما آنا با پمپاژ پول های چاپ شده وبی پشتوانه که اعتبارخود را از امضاء روسای بانکهای خود آنها دريافت می کرد روزی سر آمد.يک روز در دبی و روز ديگر در سنگاپور و مالزی با سرمايه های مردم دست به بازی پوکر می زدند.کمی از سود خود را به سرمايه گذاران کوچک باز پس می دادند تاچرخش و رونق اقتصادی تداوم داشته باشد اما هنگام ورشکستگی کامل ، همه سپرده گذاران را در ضرر شريک کردند .سرمايه داری فربه وپر چربی که وزنش نيز بالا رفته بود باعث شده بود که تمام شريانها و دستگاه گوارشی نظام خود را دچار بحران نمايد.جهان سرمايه داری که از اقتصاد امريکا درس می گيرد به بن بست تاريخی رسيده است وبرای نجات خود به حسين اوباما پناه آورده است که هيچ چشم انداز موفقيت آميزی در طرح های آمرانه او ديده نمی شود چراکه سرمايه داری با نظارت و کنترل مخالف است و رشد خود را در آزادی و بی بندو باری می داند. اصطلاح جهان آزاد در غرب از اقتصاد آزاد منبعث گرديده است و آنروزيکه که اقتصاد آزاد ،آزاديش را از دست بدهد ـ کم کم کنترل نمايندگان سياسی مردم بر آنها حاکم خواهد گرديدد و رفته رفته فرش زير پای آنها کشيده خواهد شد.تمام توليد ات و آفرينش سرمايه برای نظام سرمايه داری را مديريت زبردست که حقوق بالائی برخوردار هستند، بدست گرفته است که اگر روزی همان حقوق بالا را نمايندگان سياسی منتخب مردم بتوانند به آنها پرداخت نمايند پس ديگر نيازی به سرمايه داران احساس نخواهد گرديد.در دهه هفتاد ميلادی تئورسين هاپيش بينی کرده بودند که روزی سرمايه داری بدست مديران و تکنوکراتها مهار خواهد گرديد و به زير کشيده خواهد شد که چشم انداز آن تئوری را اينک می توان لمس کرد.صحبت از ۵۰ تريليون دلار ضرر ما لی در شش ماهه گذشته برسر زبانهاست اما کسی نيست بگويد که اين مبلغ به حساب کدام نظام اقتصادی وکدام بانک در جهان واريز شده است؟روزگاری دلار های شهر مسکو در عهد کمونيستی از دلارهای بانک سوئيس بيشتر بود چراکه شوروی کمونيستی تنها به فروشندگی می پرداخت و دلار جمع می کرد و با دلار هايش کمتر خريد می کرد اما همينکه شوروی به دنيای سرمايه داری پيوست همه آن خزانه ها خالی شد.روزگاری کشور کوچک پرتقال دارای سيصد کشتی جنگی بود که با آنها توانسته بيشترين طلای سرزمين های مستعمره را به پرتغال انتقال دهد.روزی رسيد که طلا در پرتقال بی ارزش شد. پرتقالی ها به توصيه اقتصاد دانان مبتدی آن روزگار مجبور شدند برای نجات ارزش طلا ، بخشی از طلای غارت شده خود را دوباره به سرزمينهای اصلی بازگرداند تا طلا به قيمت سابق خود برگردد.در حال حاضر نيز جهان سرمايه داری پس از سرنگونی سوسياليست ديگرهمه جهان را غارت کرده است و همه سرمايه های غارت شده را در بانکهای خود انباشت کرده است.نقدينگی آنها مانند طلای پرتقالی ها آنقدر زياد شده بود که ديگر ارزش خود را از دست داده بود.اگر آنها می خواهند بطور واقعی خود را نجات بخشند لاجرم بايد راه وروش پرتقالی هادر ۵۰۰ سال پيش را برگزينند!





















Copyright: gooya.com 2016