چهارشنبه 12 فروردین 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کداميک کاملا کوتاه می آيد؟ ايران يا آمريکا؟ بابک داد

بابک داد
اگر "صلح" جز با "کوتاه آمدن کامل يک طرف" حاصل نمی شود؛ سئوال اين است: کداميک حاضر به "کوتاه آمدن کامل" است؟ کدميک از دو کشور ايران و آمريکا در حاضر است کوتاه بيايد و از خواسته های بی شمارش از يکديگر دست بردارد؟!آيا "ايران" کوتاه خواهد آمد يا "آمريکا"؟ پاسخ ساده است: "هيچکدام"!

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


دو کشور ايران و آمريکا از يکديگر می خواهند «تغيير» را در «عمل» نشان دهند و هر کدام از طرف مقابلش ميخواهد «پيشگام تغيير عملی» باشد. گاهی «توپ» در زمين ايران است و گاهی هم در زمين آمريکا! اين البته ريشه در سی سال بدبينی و روابط تيره ميان دو کشور دارد. (خصومتی که به عبارتی ۵۲ سال؛يعنی از کودتای سال ۳۲ و انقلاب ۵۷ ادامه يافته است). دو کشور بر اساس آن پيشينه بدبينانه، نسبت به صداقت همديگر ترديد دارند و «توقع شروع» را از طرف مقابل خود دارند.اما اين وسط چند سئوال کوچک(!) هم هست که دو طرف از هم می پرسند.

فرض کنيم ايران می پرسد:
* آيا آمريکا حاضر است فعاليتهای هسته ای ايران را بپذيرد و تحريمهای خود را لغو کند؟
* آيا آمريکا حاضر است دارائی های بلوکه شده از زمان شاه را که در آمريکاست، آزاد کند و به ايران مسترد نمايد؟
* آيا آمريکا حاضر است برخی اشخاص را که از نگاه مقامات ايران «مجرم و فراری» هستند؛ برای محاکمه به جمهوری اسلامی تحويل دهد؟
* آيا آمريکا حاضر است دست از حمايت اسرائيل بردارد؟
* آيا آمريکا حاضر است حماس و حزب الله را از فهرست سازمانهای تروريستی بيرون بياورد؟
* آيا آمريکا حاضر است کليه احکام دادگاههای خود عليه ايران را ملغی کند؟(بطور مثال چند روز قبل، يک دادگاه آمريکايی، بابت کشته شدن يک سرباز اسرائيلی در فلسطين؛ ايران را (!) مقصر شناخت و بدليل آموزش و حمايت از حماس(!)،کشورمان را به پرداخت ۲۵ ميليون دلار غرامت محکوم کرد!آيا دولت آمريکا ميتواند احکام دادگاههايش را ناديده بگيرد؟!)

فرض کنيم آمريکا هم می پرسد:
* آيا ايران حاضر است دست از فعاليتهای اتمی خود بردارد و غنی سازی را تعطيل کند؟
* آيا ايران حاضر است حماس و حزب الله لبنان را تروريست بداند و دست از حمايت آنان بردارد؟
* آيا ايران حاضر است کشور اسرائيل را به رسيمت بشناسد؟
ü آيا ايران حاضر است غرامتهای صادره توسط دادگاههای آمريکايی را بپردازد؟
* آيا ايران حاضر است فی المثل دانشجويان و عوامل تسخير سفارت آمريکا در ۱۳ آبان ۵۸ را برای محاکمه به آمريکا تحويل دهد؟(اين را فکر کنم برخی مسئولان فعلی حاضرند با کمال ميل انجام دهند!!)
* آيا ايران حاضر است (به زعم آمريکا) دخالتی در امور عراق،افغانستان،لبنان و فلسطين نکند؟و از تحرکات (باز به زعم آمريکا) در آمريکای لاتين و ونزوئلا و بوليوی دست بردارد؟

فهرست اين سئوالات و خواسته های دو کشور خيلی بيش از اينهاست. تا چنين سئوالات و خواسته هايی، «پاسخ عملی» نگيرند،رابطه ايران و آمريکا «ممکن» نيست؛مگر آنکه «يکی» از طرفين «بطور کامل کوتاه بيايد»! يعنی يکی از دو بايد «بطور کامل» از تمامی ادعاها و خواسته های خود دست بشويد. آيا اين کار ممکن است؟ آيا در درون دو کشور و در نظام بين الملل چنين کوتاه آمدنی «پذيرفتنی» است؟دست شستن از سی سال مدعاهای مبنايی،کاری «شدنی» است؟ طبيعی است که پاسخ منفی است!شايد برای به تأخير انداختن اين نتيجه مأيوس کننده، دو کشور مدتهاست به «پرتاب توپ در زمين ديگری» مشغولند.يک «حرکت پاندولی» بی ثمر که ميتواند تا «ابد» ادامه يابد؛بدون آنکه به «صلح» و سازش منتهی شود.

اگر «صلح» جز با «کوتاه آمدن کامل يک طرف» حاصل نمی شود؛سئوال اين است: کداميک حاضر به «کوتاه آمدن کامل» است؟ کدميک از دو کشور ايران و آمريکا در حاضر است کوتاه بيايد و از خواسته های بی شمارش از يکديگر دست بردارد؟!آيا «ايران» کوتاه خواهد آمد يا «آمريکا»؟ پاسخ ساده است: «هيچکدام»!

تنها راه، بازی «برد- برد» ميان دو کشور است و اصل «ميانه روی» و «اعتدال»، معمولا" هميشه چاره ساز است. برای رسيدن به اعتدال،ابتدا بايد در طول يک گفتگوی «گام به گام و مستقيم»، به يک تفاهم مبنايی رسيد.سپس بطور«يک به يک» مطالبه ها را مطرح نمايد، يا «دنبال» کند و يا «خط» بزند! اما اين کار نمی تواند يکجانبه صورت بگيرد.پس برای رسيدن به نتيجه مطلوب ،آمريکا از «يک» خواسته اش ميگذرد و متقابلا" ايران هم از «يک »خواسته اش چشم ميپوشد. به همين ترتيب؛ ايران و آمريکا می توانند «يک به يک» جلو بروند تا به سازشی «دائمی» دست يابند.

برای «اجرايی کردن» چنين مذاکره حساس و دقيقی (که تعيين سياستهای کلی اش با مقام رهبری است)، ما به يک رئيس جمهور «صبور و آگاه»، و به دولتمردانی «قوی و مسلط» نياز داريم. دولتی که بتواند از گذرگاههای حساس اين مذاکرات با سلامت عبور کند و داوری جامعه جهانی را برعليه ايران تحريک نکند تا زيانی متوجه کشورو منافع ملی مان نشود.

تا روزانتخاب چنان رئيس جمهوری، فقط حدود «دو ماه» مهلت باقی مانده است.آيا ما می توانيم به سمت «تغييرات سازنده» در بسياری امور و منجمله بهبود روابط ايران و آمريکا حرکت کنيم؟ اين بستگی زيادی به «نتيجه انتخاب» ما خواهد داشت.در اين دو ماه باقيمانده؛ واقعا"«چشمها را بايد شست.»

وبلاگ فرصت نوشتن/ روزنوشته های بابک داد
http://babakdad.blogfa.com/





















Copyright: gooya.com 2016