اعتراف اعترافگيران، حميد فرخنده

ندا آقا سلطان را حکومت ايران در خيابان کشت، مروة شربينی، بانوی محجبه مصری اما به دست يک نژادپرست در دادگاه شهر درسدن آلمان به قتل رسيد. روزنامه کيهان در يادداشتی به قلم حسين شريعتمداری پرده از راز اين قتل برداشته و دستان پنهان دولت آلمان در اين قتل را آشکار ساخته است

تبليغات خبرنامه گويا	[email protected]

[email protected]

يادداشت افشاگرانه آقای شريعتمداری گويای آن است که ظاهرا دامنه اطلاعات مدير مسئول و نماينده آيت الله خامنه ای در روزنامه کيهان به رازهای پشت پرده دستگاههای امنيتی جمهوری اسلامی ختم نمی شود، بلکه ايشان اشراف کامل و جامعی نيز بر ماجرای پشت پرده قتل اين زن مصری و ديگر اسرار قتل های سياسی در آلمان دارند.

حسين شريعتمداری در يادداشت خود از راز "اتوبان های مرگبار" آلمان که محل از ميان برداشتن مخالفان اين دولت بوده است نيز می گويد. خواننده را بااطلاع می سازد که آلمان "تحقير شده ترين" دولت اروپايی است. مدير کيهان خوانندگانی که به اشتباه می پنداشته اند در سال ۱۹۴۵ عمر نازيسم در آلمان به پايان رسيد و اين کشور دوباره دارای نظام دمکراسی پارلمانی شد را از اشتباه بيرون می آورد و آنان را به ماهيت فاشيستی نظام کنونی آلمان واقف می سازد.

نيم نگاهی به اين يادداشت آقای شريعتمداری در کيهان روشن می سازد که نويسنده قتل اين زن محجبه و مقتول مصری را بهانه دفاعی شتابزده و فرافکنانه از کارنامه سياهکاری های حکومت اسلامی ايران کرده است.

کيهانيان چند روز تلاش کردند همصدا با امام جمعه تهران، کشته شدن "ندا" را به معترضين انتخابات نسبت دهند، اما هنگامی که پی بردند اين اتهام مضحک تر از آن است که کسی باور کند، ميرحسين موسوی را مسئول خون های ريخته شده اعلام کردند. اکنون نيز دفاع حسين شريعتمداری از "شهيد حجاب" و تاکيد بسيار او بر دست داشتن دولت آلمان در اين قتل، چيزی نيست جز تلاشی نوميدانه برای قاتل خواندن يکی از دولت های اروپايی که قاطعانه سرکوب معترضين به نتايج انتخابات را مورد انتقاد قرار داده است.

شايد نماينده ولی فقيه در کيهان، برای ادای وظيفه در قبال مراد خود و چه بسا پيدا کردن شريک جنايت برای حکومت ايران که خون ندا و نداهای ايران در اعتراضاتی مسالمت آميز را بر زمين ريخت، حق داشته باشد تلاش کند قتل نژاد پرستانه، فجيع و تاسف انگيز مهاجری مصری با ضربات کارد در دادگاه را به دولت آلمان نسبت دهد.

حق با آقای شريعتمداری است، احمد تفضلی در "اتوبان های مرگبار" آلمان در جريان تصادفی ساختگی کشته شد. اتوبوس حامل نويسندگان ايرانی در راه سفر به ارمنستان نيز در آلمان قرار بود به دره پرت شود. وقتی که مدير مسئول کيهان چنين برای وارد شدن ضربات کارد بر تن مروة شربينی مرثيه سرايی می کند، لابد مامورانی که با ضربات متعدد کارد پروانه و داريوش فروهر را به قتل رساندند، مامور دولت آلمان بودند نه فرستاده وزارت اطلاعات ايران و سعيد امامی، دوست و همکار نماينده ولی فقيه در روزنامه کيهان. زهرا بنی يعقوب و زهرا کاظمی نيز در زندان فاشيست های آلمانی بقتل رسيدند.

خوشبختانه دولت فاشيست و تحقير شده آلمان، قوه قضائيه ای دارد خوار و خفيف نشده و مستقل. قاتل مروة شربينی را محاکمه خواهد کرد، همانطور که آدمکشان فرستاده شده به رستوران ميکونوس را به دست عدالت سپرد و آمران آن جنايت را نيز محکوم و به دنيا معرفی کرد.

بيچاره "دست اندکاران ميدانی" سريال های تلويزيونی آلمان. فيلم را آنها می سازند، اسرار را برادر حسين می داند.

"تحقير شده ترين دولت اروپايی" نيز جز تلاشی شتابزده برای دفاع از حقيرترين دولت در تاريخ جمهوری اسلامی، دولت کودتا نيست.

گفته های غلامحسين الهام سخنگوی دولت در برابر خبرنگاران که از "موجود بودن مدارک تبريک دولت های خارجی" به مناسبت پيروزی آقای احمدی نژاد سخن گفت، جلوه ای ديگر از اعتماد به نفس دولت کودتا را به نمايش می گذارد.

سخنگوی دولت بايد چنان بگويد و نماينده رهبر در کيهان بايد چنين بنويسد. بلکه خوراک توجيهی برای آنان که هنوز يا در بند قلم کيهانيان اند يا گرفتار درم سرکوب گرانند، فراهم آيد. مبادا که در وفاداری يا فرمانبرداری از ذوب شدگان در ولايت دچار شک و ترديد شوند. بويژه آنکه می بينند تشييع جنازه نمادين برای مروة، بانوی مقتول مصری برگذار می کنند، اما به هيچ مسجدی اجازه برگذاری مراسم برای ندا، دختر کشته ايرانی نمی دهند.

شگفت انگيز آنکه آقای شريعتمداری که روزگاری با دو جلسه بحث ايدئولوژيک احسان طبری مارکسيست را مسلمان کرد و به اشتباهات خود معترف نمود، کار فرهنگی خويش رها نموده فتوای قتل قاتل مروة شربينی صادر می کند. لابد اين نيز از الزامات يا بدعت های عصر کودتاست که ديگر برای صدور حکم قتل شرعا لازم نيست در سلک فقيهان بود.