پنجشنبه 1 مرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

روحانيت و سپاه: مجتمع‌های نظامی- صنعتی- ايدئولوژيک، مجيد محمدی، راديو فردا

طرحی که آيت الله خامنه‌ای و وفاداران به وی در حکومت ايران، از ابتدای حکومت وی به اجرا در آورده اند ايجاد مجتمع‌های نظامی – ايدئولوژيک بود، از طريق:
تاسيس و تقويت دانشگاه‌های نظامی و انتظامی مثل دانشگاه امام حسين که تکنوکرات‌های رژيم را تحت آموزش روحانيت باورمند به نظريه‌های افراطی پرورش می دهند.
تاسيس مراکز آموزشی و پژوهشی در قم و تهران زير نظر روحانيونی با قرائت ميليتاريستی مثل آيت‌الله مصباح يزدی (موسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمينی، دانشگاه باقر العلوم) جهت تربيت نيروهای آموزش دهنده اين ايدئولوژی و تزريق آنها به قوای نظامی و امنيتی.
و سپردن دستگاه‌های تبليغاتی رسانه ای نظام مثل شبکه های راديويی و تلويزيونی، مطبوعات حکومتی، وب سايت های خبری، خبرگزاری ها، و سازمان‌های تبليغاتی مثل سازمان تبليغات اسلامی به نيروهای نظامی- روحانی که به همه‌ی امور کشور از منظر امنيتی و تهديد نگاه می‌کنند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


همکاری حوزه و سپاه

برنامه‌ای را که حکومت می خواست برای نزديکی حوزه و دانشگاه به اجرا در آورد و موفق نبود ميان حوزه و سپاه انجام شد و تا حدی موفق بوده است. طرح همکاری حوزه و دانشگاه حتی هنگامی که در اختيار مصباح و شاگردانش قرار گرفت تا متون درسی و اساتيد را اسلامی کنند سرانجامی نيافت چون دانشگاهيان نمی‌توانستند و نمی‌خواستند تحت امر حکومت قرار گيرند و استقلال فکری خود را از دست بدهند. اما دستگاه رهبری و نظام آموزشی تماميت طلبانه آيت‌الله مصباح يزدی چنين مشکلی را با نظاميان نداشتند و اين نيروها که بنا به تعريف مطيع هستند به سادگی تحت انقياد ايدئولوژيک دستگاه انسان سازی حکومت مطلقه قرار گرفتند.

سپاه پاسداران با فرماندهی نيروهای کاملا وفادار به خامنه ای بهشت دستگاه انسان سازی قرائت فاشيستی- ميليتاريستی از دين بود تا اين نظاميان مطيع و جويای قدرت را به عناصر اجرايی مديريت کشور و جهان بر اساس آموزه‌های تماميت طلبانه تبديل کند.

تقليل حکومت به قوای قهريه

روحانيتی اکنون کرسی‌های قدرت در ايران را در اختيار دارد که به حکومت تنها از مجرای قوه‌ی قهريه باور دارد و فرماندهان سپاه نيز عناصری هستند که توسط روحانيتِ مضمحل شده در نيروهای امنيتی و نظامی دست چين شده‌اند. مرز ميان روحانيت و نظاميگری در اين جمع برداشته شده است: روحانيون وفادار دوره های مختلف نظامی و امنيتی را طی کرده اند و نظاميان مرتبا در محضر مصباح و شاگردان فکری وی آموزش ايدئولوژيک می بينند. اين دسته از روحانيون توسط دستگاه رهبری انتخاب شده‌اند و همه از حيث ايدئولوژيک به مکتب اسلام با قرائت فاشيستی/ميلتاريستی مصباح تعلق دارند. در اين مکتب، رهبری و قوای تحت امر آن مشروعيت خود را از رای مردم نمی گيرند و منصوب خداوند تلقی می شوند. انتصاب آنها نيز صرفا از مجرای قهر و غلبه صورت گرفته است که همان «مساوقت قدرت و حق» است يعنی همان که قدرت فائقه را دست دارد حق و مشروع نيز هست. خداوند در اين قرائت همانا قوه‌ی قاهره است و هرکس که قوه‌ی قاهره‌ی سياسی را در دست داشته باشد طبعا منصوب برگزيده‌ی وی است. سرلشکر حسن فيروزآبادی رئيس ستاد کل نيرو‌های مسلح در اين مورد می گويد:: «خداوند متعال ما را انتخاب کرده تادر برابر دشمنان اسلام و اين ملت عزيز و اين کشور بزرگ، جانمان را فدا کنيم.» (کيهان، ۲۱ تير ۱۳۸۸)

روحانيت حاکم در اين رژيم در واقع فرماندهی نيروهای نظامی و انتظامی را دست دارد و بدون توجه به لباس بايد آنها را ژنرال‌های جريان حاکم به حساب آورد. با اين وضعيت، اين که خامنه‌ای و جنتی و اژه‌ای و حسينيان لباس روحانی دارند و بنا بر اين حکومت دست نظاميان نيست استدلال چندان درستی به نظر نمی رسد. از اين افراد نظامی‌تر و امنيتی‌تر در کشور وجود ندارد. دوگانگی نظامی- روحانی در حکومت ميليتاريستی ولايت فقيه رنگ باخته است.

ولی فقيه، ديکتاتور نظامی

اين که می گوييم حکومت ايران ديگر يک ديکتاتوری نظامی تمام عيار است به اين معنا نيست که حساب ولی فقيه را از فرماندهان سپاه و بسيج جدا می کنيم و او را بازيچه‌ی دست نظاميان می پنداريم. ولی فقيه خود يک روحانی نظامی- امنيتی و ديکتاتور نظامی است و افراد بيت و کابينه‌اش عموما ژنرال‌های نظامی و نيروهای امنيتی‌‌اند تنها لباس ديگری بنا به اقتضائات سياسی در بر دارند. ولی فقيه در اين رژيم فقط به نيروهای نظامی و امنيتی پيرامونش اعتماد دارد.

رهبری اين رژيم اکنون نه به عنوان يک روحانی يا رهبر قانونی کشور بلکه به عنوان فرمانده‌ی کل قوا حکم می راند. او از ابتدا اين شان رهبری را جدی تر گرفت و کل نيروهای انتظامی، نظامی، امنيتی و قضايی را مستقيما تحت نظر خويش قرار داد و همه‌ منتقدان و مخالفان خويش را از آنها تصفيه کرد.

مجتمع‌های نظامی- صنعتی- ايدئولوژيک

اگر در دهه‌های اول و دوم حکومت خامنه‌ای برنامه‌ی وی شکل گيری مجتمع های نظامی- روحانی بود، در دهه‌ی سوم تشکيل و تقويت مجتمع های نظامی- صنعتی- روحانی مد نظر قرار خواهند گرفت. در صورت غلبه‌ رژيم بر جنبش اعتراضی سبز، شکل گيری اين مجتمع‌ها با حدت بيشتری پيگيری خواهد شد. حکومت ديکتاتوری نظامی ولايت فقيه چاره ای بجز تجهيز هر چه بيشتر نيروهای نظامی به سلاح‌های پيشرفته و ايدئولوژی فاشيسم اسلامی و تجهيز روحانيت- نظاميان حاکم به قوای قهريه ندارد تا در برابر موج‌های اعتراضی در داخل و خارج کشور دوام بياورد.

اکنون ولی فقيه با پيگيری برنامه‌های موشکی و اتمی و تمرکز آن در سپاه در پی شکل دادن به موسسات نظامی- صنعتی- ايدئولوژيک است که روحانيت در آن وظيفه‌ی دفاع از کيان حکومت مطلقه‌ی ولايت فقيه و توجيه نيروهای نظامی و صنعتگران را برای حفظ نظام و گوش به فرمان پيشوا بودن را بر عهده دارد. در دو دهه‌ی گذشته بيشترين سرمايه گذاری بر روی امور نظامی و روحانيت و صنايع دفاعی و دستگاه های پشتيبان آنها (مثل سيستم تبليغاتی حکومت) صورت گرفته است و دستگاه تئوريک و آموزشی مصباح و دستگاه امنيتی رهبری اين سه را در هم فرو برده است. آنجا که حکومت از علم و تکنولوژی سخن می گويد علم و تکنولوژی در خدمت صنايع نظامی و دستگاه تبليغاتی کشور مد نظر است. برنامه‌ی هسته ای و موشکی کشور کاملا در اختيار سپاه پاسداران است و سپاه نيز تحت امر ژنرال‌های نظامی- روحانی است که تحت امر ولی فقيه هستند. خامنه‌ای از تجربه‌ی خود به عنوان نماينده‌ی ولی فقيه در ارتش در دوران خمينی برای هدايت نيروهای نظامی به خوبی بهره برده است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016